Total search result: 201 (18 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
vindictive damages U |
مقدار غرامتی که دادگاه علاوه بر خسارت واقعی وارد برخواهان از خوانده به منظورتنبیه او وصول میکند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
tendered U |
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند |
 |
 |
tender U |
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند |
 |
 |
tendering U |
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند |
 |
 |
tenderest U |
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند |
 |
 |
demurs U |
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه |
 |
 |
demurring U |
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه |
 |
 |
demurred U |
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه |
 |
 |
demur U |
ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه |
 |
 |
actual damage U |
خسارت واقعی |
 |
 |
mail server U |
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند |
 |
 |
plea of tender U |
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه |
 |
 |
inflict casualty U |
خسارت وارد کردن |
 |
 |
blemish |
خسارت وارد کردن |
 |
 |
endamage U |
خسارت وارد اوردن |
 |
 |
conductance U |
مقدار هدایت واقعی |
 |
 |
injunction U |
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است |
 |
 |
injunctions U |
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است |
 |
 |
declination U |
مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی |
 |
 |
buffering U |
دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود |
 |
 |
checksum U |
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند |
 |
 |
check total U |
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند |
 |
 |
employment gap U |
مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید |
 |
 |
indemnificatory U |
غرامتی |
 |
 |
d/a converter U |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
 |
 |
dac U |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
 |
 |
acknowledged mail U |
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است |
 |
 |
to tarnish something [image, status, reputation, ...] U |
چیزی را بد نام کردن [آسیب زدن] [خسارت وارد کردن] [خوشنامی ، مقام ، شهرت ، ... ] |
 |
 |
damage feasant U |
درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید |
 |
 |
conservation [darn] U |
مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد |
 |
 |
local area network U |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
 |
 |
form U |
یات مربوطه را وارد میکند |
 |
 |
modes U |
یات مربوطه را وارد میکند |
 |
 |
forms U |
یات مربوطه را وارد میکند |
 |
 |
formed U |
یات مربوطه را وارد میکند |
 |
 |
mode U |
یات مربوطه را وارد میکند |
 |
 |
withil U |
به علاوه علاوه بر این |
 |
 |
feed U |
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند |
 |
 |
feeds U |
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند |
 |
 |
feeds U |
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند |
 |
 |
feed U |
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند |
 |
 |
keyboarders U |
شخصی که اطلاعات را با صفحه کلید وارد میکند |
 |
 |
keyboarder U |
شخصی که اطلاعات را با صفحه کلید وارد میکند |
 |
 |
lan U |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند |
 |
 |
petitioning creditor U |
بستانکاری که به دادگاه اعلام میکند که ممکن است مدیون ورشکسته باشد |
 |
 |
recognition U |
و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود |
 |
 |
interactive video U |
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند |
 |
 |
omr U |
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند |
 |
 |
faceted code U |
یات یک موضوع را بیان میکند با انتساب دادن به هر یک یک مقدار |
 |
 |
kilos U |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
 |
 |
Kbps U |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند |
 |
 |
kilo U |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
 |
 |
inclusive or U |
اپراتور بولی که مقدار جدول صحت را بیان میکند |
 |
 |
significantly U |
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک |
 |
 |
current U |
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند |
 |
 |
significant U |
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک |
 |
 |
currents U |
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند |
 |
 |
stopping U |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
 |
 |
stopped U |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
 |
 |
trashcan U |
نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند |
 |
 |
stop U |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
 |
 |
trashcans U |
نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند |
 |
 |
stops U |
دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند |
 |
 |
decibels U |
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند |
 |
 |
decibel U |
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند |
 |
 |
receivers U |
ماموری که ازطرف دادگاه اموال محکوم علیه را جهت اجرای حکم ضبط و اداره میکند |
 |
 |
receiver U |
ماموری که ازطرف دادگاه اموال محکوم علیه را جهت اجرای حکم ضبط و اداره میکند |
 |
 |
exparte U |
قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند |
 |
 |
shadow page U |
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند |
 |
 |
shadow memory U |
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند |
 |
 |
case U |
دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند |
 |
 |
atm U |
ماشین الکترونیکی در بانک با وارد کردن کارت مغناطیسی پول را خرد میکند |
 |
 |
feeds U |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
 |
 |
feed U |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
 |
 |
cases U |
دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند |
 |
 |
briefed U |
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن |
 |
 |
brief U |
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن |
 |
 |
briefer U |
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن |
 |
 |
briefest U |
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن |
 |
 |
certificate of damage U |
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود |
 |
 |
del credere agent U |
نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید |
 |
 |
insert key U |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
 |
 |
inserts U |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
 |
 |
inserting U |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
 |
 |
insert U |
کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
 |
 |
ins key U |
کلیدی که کلمه پرداز یا برنامه ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند |
 |
 |
cases U |
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده |
 |
 |
alternating current U |
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است |
 |
 |
case U |
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده |
 |
 |
bitmap U |
تصویری که پیکسل ها با عوض کردن مقدار بیت ذخیره شده تغییر میکند |
 |
 |
account U |
بررسی مقدار زمان و منابعی که هر کاربر شبکه یا سیستم Online استفاده میکند |
 |
 |
voltage U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
 |
 |
voltages U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
 |
 |
digitize U |
سطح حساس که موقعیت قلم را به حالت عددی تبدیل میکند تا رسم ها وارد کامپیوتر شوند |
 |
 |
general average U |
خسارت دریایی عمومی خسارت کلی |
 |
 |
fifo U |
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود |
 |
 |
cambridge equation U |
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K = |
 |
 |
texts U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
 |
 |
text U |
وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند |
 |
 |
in circuit emulator U |
ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان |
 |
 |
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gain U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
teletypewriter U |
صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند |
 |
 |
judge advocate U |
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی |
 |
 |
pigou effect U |
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت |
 |
 |
machine address U |
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد |
 |
 |
absolute altimeter U |
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد |
 |
 |
component U |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
 |
 |
components U |
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند |
 |
 |
discharge U |
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه |
 |
 |
discharges U |
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه |
 |
 |
continuance U |
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن |
 |
 |
prize courts U |
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال |
 |
 |
transfer of cause U |
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی |
 |
 |
cable drum U |
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد |
 |
 |
returning U |
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند |
 |
 |
returns U |
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند |
 |
 |
returned U |
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند |
 |
 |
return U |
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند |
 |
 |
purging a contempt of court U |
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه |
 |
 |
parquet U |
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه |
 |
 |
trap U |
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند |
 |
 |
air metering force U |
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند |
 |
 |
procedural U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند |
 |
 |
clamper U |
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود |
 |
 |
indemnity U |
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت |
 |
 |
indemnities U |
تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت |
 |
 |
manadamus U |
حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر |
 |
 |
remanet U |
احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر |
 |
 |
male connector U |
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند |
 |
 |
new- U |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
 |
 |
new U |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
 |
 |
newer U |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
 |
 |
newest U |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
 |
 |
constant displacement pump U |
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد |
 |
 |
check U |
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد |
 |
 |
checks U |
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد |
 |
 |
checked U |
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد |
 |
 |
punitive damages U |
خسارت ناشی از مجازات خسارت حاصله از اجرای مجازات |
 |
 |
setting up U |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
 |
 |
sets U |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
 |
 |
set U |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
 |
 |
incremental computer U |
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد |
 |
 |
summary court U |
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی |
 |
 |
writs U |
دستور دادگاه حکم دادگاه |
 |
 |
writ U |
دستور دادگاه حکم دادگاه |
 |
 |
tabled U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
tables U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
table U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
tabling U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
interactive U |
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را |
 |
 |
architecture proper U |
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی |
 |
 |
in addition to <prep.> U |
به علاوه |
 |
 |
extra- U |
علاوه |
 |
 |
extras U |
علاوه |
 |
 |
extra U |
علاوه |
 |
 |
extra <adj.> U |
علاوه |
 |
 |
special <adj.> U |
علاوه |
 |
 |
as well as <idiom> U |
به علاوه |
 |
 |
wake up U |
کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد |
 |
 |
on to <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
on top of that <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
beyond that <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
over and above <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
to boot <idiom> U |
همچنین ،به علاوه |
 |
 |
coupled with this U |
علاوه براین |
 |
 |
moreover <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
on top of this <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
in addition <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
also [moreover] <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
aside from that <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
augmenting U |
علاوه کردن |
 |
 |
forby <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
augment U |
علاوه کردن |
 |
 |
augmented U |
علاوه کردن |
 |
 |
augments U |
علاوه کردن |
 |
 |
in a. to this U |
علاوه براین |
 |
 |
additionally <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
besides <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
what is more <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
further [moreover] <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
furthermore <adv.> U |
علاوه بر این |
 |
 |
arrest U |
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن |
 |
 |
arrested U |
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن |
 |
 |
arrests U |
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن |
 |
 |
claim for indemnification U |
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت |
 |
 |
therewith U |
از ان بابت علاوه بر این |
 |
 |
defaulted U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
defaulting U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
default U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
defaults U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
paasche price index U |
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری |
 |
 |
i had scarely arrived U |
تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ... |
 |
 |
And whats more hes a lair. U |
تازه (علاوه برهمه چیز ) دروغگوهم هست |
 |
 |
dump U |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
 |
 |
The real problem is not whether machines think but whether men do. U |
مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر. |
 |
 |
paraphernalia U |
دارایی شخصی زن که بعد ازمرگ شوهر علاوه بر جهیزیه و منضمات ان به وی می رسد |
 |
 |
dosage U |
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو |
 |
 |
dosages U |
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو |
 |
 |
defendants U |
خوانده |
 |