Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tractarian
U
مقاله مذاکره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paper
U
مقاله
papered
U
مقاله
papering
U
مقاله
papers
U
مقاله
trilcgy
U
سه مقاله
tractate
U
مقاله
disquisition
U
مقاله
essays
U
مقاله
articles
U
مقاله
essay
U
مقاله
article
U
مقاله
treatise
U
مقاله
treatises
U
مقاله
tract
U
مقاله
tracts
U
مقاله
dissertation
U
مقاله
dissertations
U
مقاله
critiques
U
مقاله انتقادی
tractarian
U
مقاله نویس
leaderette
U
سر مقاله کوچک
prolusion
U
مقاله مقدماتی
memoire
U
مقاله علمی
an inspired article
U
مقاله رسانده
epiolgue
U
ختم مقاله
magazinist
U
مقاله نویس
critique
U
مقاله انتقادی
article
U
مقاله گفتار
articles
U
مقاله گفتار
columnist
U
مقاله نویس
columnists
U
مقاله نویس
essayist
U
مقاله نویس
essayists
U
مقاله نویس
epilogues
U
ختم مقاله
epilogue
U
ختم مقاله
theme
U
مقاله فرهشت
themes
U
مقاله فرهشت
an inspired article
U
مقاله القاشده
essays
U
تالیف مقاله نویسی
streamers
U
عنوان چشمگیر مقاله
streamer
U
عنوان چشمگیر مقاله
essay
U
تالیف مقاله نویسی
book review
U
مقاله درباره کتاب
pressmen
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
pressman
U
مخبرروزنامه مقاله نویس
subhead
U
عنوان فرعی مقاله
prolusion
U
مقاله ازمایشی تمهید
epiolgue
U
بخش اخرکتاب یا مقاله
copyreader
U
تصحیح کننده مقاله
negotiation
U
مذاکره
tractate
U
مذاکره
negotiations
U
مذاکره
bargain
U
مذاکره
discussion
U
مذاکره
bargained
U
مذاکره
bargaining
U
مذاکره
bargains
U
مذاکره
discussions
U
مذاکره
detail part
U
قسمت مشروح نامه یا مقاله
ghost-write
U
کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
magazin
U
نویسنده مقاله برای مجله
renegotiation
U
مذاکره مجدد
parleying
U
مذاکره کردن
parleys
U
مذاکره کردن
proceed with deliberations
U
اقدام به مذاکره
plateform
U
سطح مذاکره
negotiant
U
مذاکره کننده
parley
U
مذاکره کردن
conferences
U
گفتگو مذاکره
discuss
U
مذاکره کردن
debate
U
مذاکره کردن
consultation
U
مذاکره همفکری
consultations
U
مذاکره همفکری
parleyed
U
مذاکره کردن
beginning of negotiations
U
شروع مذاکره
conference
U
گفتگو مذاکره
interviewing
U
مصاحبه مذاکره
invitation to treat
U
دعوت به مذاکره
negotiator
U
مذاکره کننده
negotiated
U
مذاکره کردن
negotiates
U
مذاکره کردن
interview
U
مصاحبه مذاکره
negotiators
U
مذاکره کننده
interviewed
U
مصاحبه مذاکره
negotiable
U
قابل مذاکره
negotiate
U
مذاکره کردن
negotiating
U
مذاکره کردن
interviews
U
مصاحبه مذاکره
offprint
U
مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
converse
U
مذاکره کردن امیزش
converses
U
مذاکره کردن امیزش
conversed
U
مذاکره کردن امیزش
symposiums
U
مجلس مذاکره دوستانه
symposia
U
مجلس مذاکره دوستانه
talks
U
مذاکره حرف زدن
symposium
U
مجلس مذاکره دوستانه
talked
U
مذاکره حرف زدن
talk
U
مذاکره حرف زدن
renegotiate
U
دوباره مذاکره کردن
conversing
U
مذاکره کردن امیزش
soliloquy
U
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquies
U
گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
press campaingn or stunt
U
مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
tear sheet
U
قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
think piece
U
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
to collapse
U
بهم خوردن
[مذاکره یا فرضیه]
to collapse
U
درهم شکستن
[مذاکره یا فرضیه]
to collapse
U
موفق نشدن
[مذاکره یا فرضیه]
talk out
U
مطرح مذاکره قرار دادن
parleyed
U
مذاکره درباره صلح موقت
parley
U
مذاکره درباره صلح موقت
treater
U
مذاکره کننده طرف گفتگو
parleying
U
مذاکره درباره صلح موقت
parleys
U
مذاکره درباره صلح موقت
in treaty
U
مشغول مذاکره و عقد پیمان
I assume that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I premise that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
sales talk
U
مذاکره وبازار گرمی برای فروش
advertorial
U
تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
bring up
<idiom>
U
معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
to talk out a bill
U
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
academe
U
فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
full power
U
اختیاری است که دولتی به نماینده خود به طور موقتی میدهد تا درمورد بخصوصی مذاکره و اخذتصمیم کند
news reader
U
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
to join in
[on]
a conversation
U
واسطه شدن
[میانجی شدن]
در مذاکره ای
demarche
U
بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
telephone conversation
U
گفتگوی تلفنی مذاکره تلفنی
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com