English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pigtail U مفصل دم خوکی
pigtails U مفصل دم خوکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
porcine U خوکی
suilline U خوکی
glenoid fossa or cavity U گودی مفصل کاسه مفصل
articulation U مفصل
hinge U مفصل
spacious U مفصل
juncture U مفصل
anarthrous U بی مفصل
copulas U مفصل
Hinduism U مفصل
jointless U بی مفصل
commissure U مفصل
inventorial U مفصل
fine drawn U مفصل
baom joomok U یک مفصل
voluminous U مفصل
linkage point U مفصل
hinges U مفصل
copula U مفصل
coupling U مفصل
inarticulate U بی مفصل
copious U مفصل
joint U مفصل
sockets U مفصل
socket مفصل
fulsome U مفصل
pivoted U مفصل
pivots U مفصل
pivot U مفصل
ample U فراوان مفصل
detail part U قسمت مفصل
arthrology U مفصل شناسی
diarthrosis U مفصل متحرک
abarticulation U مفصل متحرک
disjoint U از مفصل دراوردن
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
facets U بند مفصل
clipped U مفصل کابل
facet U بند مفصل
ankylosis U جمود مفصل
choke joint U مفصل چوکی
gimmal U مفصل لولا
steering swivel U مفصل فرمان
swivel joint U مفصل گردان
synosteology U مفصل شناسی
toggle joint U مفصل زانویی
trunnion U مفصل افقی
universal joint U مفصل چرخنده
in great detail U با جزئیات مفصل
scape U مفصل اصلی
ginglymus U مفصل لولایی
glene U کاسه مفصل
hinge joint U مفصل لولایی
hip joint U مفصل ران
synarthrosis U مفصل بی حرکت
knee joint U مفصل زانو
largo U اهسته و مفصل
multiple cable joint U مفصل انشعاب
high tea U عصرانه مفصل
articulating U مفصل دارکردن
hip U مفصل ران
hips U مفصل ران
splice U مفصل بافته
spliced U مفصل بافته
splices U مفصل بافته
splicing U مفصل بافته
articulation U مفصل بندی
arthritis U اماس مفصل
arthritis U التهاب مفصل
juncture U پیوستگی مفصل
articulation U مفصل لولا
luncheon U غذای مفصل
luncheons U غذای مفصل
articulates U مفصل دارکردن
articulate U مفصل دارکردن
swivels U مفصل گردنده
swivelled U مفصل گردان
swivelled U مفصل گردنده
swivel U مفصل گردان
swivel U مفصل گردنده
palaver U گفتگوی مفصل
clips U مفصل کابل
clippings U مفصل کابل
clip U مفصل کابل
joint U مفصل پیوندگاه
sleeves U موف مفصل
swivels U مفصل گردان
sleeve U موف مفصل
hitsu shiubi U مفصل انگشت وسط
joint U مفصل اتصال ضربهای
joint resistance U مقدار مقاومت مفصل
double-jointed U دارای مفصل کاذب
thurl U مفصل خاصره گوسفند
arthritic U مبتلا به اماس مفصل
kettledrums U دمامه عصرانه مفصل
luxation U در رفتگی مفصل استخوان
In ditail . Diffusively . U بطور مفصل ( مفصلا")
double jointed U دارای مفصل کاذب
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
arthropod U جانور مفصل دار
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
disjoint U در رفتن از مفصل درامدن
amplify U مفصل گفتن یانوشتن
arthropoda U جانوران مفصل دار
dimerous U دارای مفصل دوبخشی
diffusively U بطور منتشر و یا مفصل
amplified U مفصل گفتن یانوشتن
cable joint U مفصل اتصال کابل
arthropathy U ناخوشی بند یا مفصل
enarthrosis U مفصل کام و زبانهای
kettle drum U دمامه عصرانه مفصل
acondylose U بدون بند یا مفصل
kettledrum U دمامه عصرانه مفصل
naker U دمامه عصرانه مفصل
acondylous U بدون بند یا مفصل
cable jointing sleeve U مفصل انشعاب کابل
amplifying U مفصل گفتن یانوشتن
choke flange joint U مفصل چوکی ال شکل
amplifies U مفصل گفتن یانوشتن
rabbet joint U بست یا مفصل کنش کاوی
arthritic U مربوط به ورم و اماس مفصل
internode U قسمت میان دو بندیا مفصل
hip joint U مفصل استخوان خاصره وران
dactylus U بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
to give a long recital of something U دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
monographist U نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
garnets U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnet U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
submission hold U کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
to detail something U چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
to talk something over with somebody U با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
To explain something in detail . U چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
I'll speak at length on this subject. U دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
gomphosis U اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
sallenders U جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . U مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
recital [of something] U شرح کامل محتویات [شرح مفصل ] چیزی
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplified U بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies U بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying U بزرگ کردن مفصل کردن
amplify U بزرگ کردن مفصل کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com