Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
equate
U
معادله ساختن
equated
U
معادله ساختن
equates
U
معادله ساختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
implicit function
U
معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
recursive equations
U
معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
quantity equation of exchange
U
یعنی حاصلضرب حجم پول در سرعت گردش پول باارزش پولی کلیه تولیدات برابر است معادله مقداری مبادله که براساس نظریه مقداری پول است و اولین بار توسط ایروینگ فیشر عنوان شد .این معادله بصورت زیراست :PQ = V
scareup
U
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
equation
U
معادله
equations
U
معادله
field equation
U
معادله ی میدان
de broglie equation
U
معادله دوبروی
equation typesetting
U
درج معادله
equation of equinoxes
U
معادله اعتدالین
equation of state
U
معادله حالت
energy equation
U
معادله انرژی
dimensions
U
معادله ابعادی
continuity equation
U
معادله پیوستگی
difference equation
U
معادله تفاضلی
wierl equation
U
معادله ویرل
wave equation
U
معادله موج
virial equation
U
معادله ویریال
differential equation
U
معادله دیفرانسیل
differential equation
U
معادله فاضلهای
transformer equation
U
معادله ترانسفورماتور
dirac equation
U
معادله دیراک
dispersion equation
U
معادله پاشندگی
empirical equation
U
معادله تجربی
dimension
U
معادله ابعادی
gas equation
U
معادله گاز
hartree equation
U
معادله هارتری
moment equation
U
معادله لنگر
nerst equation
U
معادله نرنست
definitional equation
U
معادله تعریفی
potential equation
U
معادله پتانسیل
schrodinger equation
U
معادله شرودینگر
saha's equation
U
معادله ساها
regression equation
U
معادله رگرسیون
redundant equation
U
معادله اضافی
redundant equation
U
معادله زائد
reaction equation
U
معادله واکنش
maxwell equation
U
معادله ماکسول
simple equation
U
معادله خطی
three moment equation
U
معادله سه لنگری
tetrad equation
U
معادله چهارعنصری
saving equation
U
معادله پس انداز
tax equation
U
معادله مالیات
tax equation
U
معادله مالیاتی
inhomogeneous equation
U
معادله غیرهمگن
laplace's equation
U
معادله لاپلاس
state equation
U
معادله حالتی
linear equation
U
معادله خطی
rate equation
U
معادله سرعت
boltzmann equation
U
معادله بولتسمان
equations
U
معادله همچندی
behavioral equation
U
معادله رفتاری
equation solving
U
حل معادله
[ریاضی]
equation
U
معادله همچندی
bragg's equation
U
معادله براگ
boundary equation
U
معادله حدی
berthelot equation
U
معادله برتلو
behavioral equation
U
معادله کرداری
regression equation
U
معادله برگشت
equation
U
معادله
[ریاضی]
characteristic equation
U
معادله مشخصه
momentum equation
U
معادله مقدار حرکت
partial differential equation
U
معادله دیفرانسیل جزیی
quadratic form
U
معادله درجه دوم
equation of continuity
U
معادله همبستگی جریان
quasi linear equation
U
معادله شبه خطی
equation of motion
U
معادله حرکت
[فیزیک]
clausius clapeyron equation
U
معادله کلازیوس- کلاپیرون
quadratic e quation
U
معادله درجه دوم
quantum wave equation
U
معادله کوانتومی موج
quadratic equation
U
معادله درجه دوم
reaction equation
U
معادله عکس العمل
van der waals equation
U
معادله وان در والس
differential equation
U
معادله دیفرانسیل
[ریاضی]
quadratic equation
U
معادله درجه دو
[ریاضی]
clapeyron clausius equation
U
معادله کلازیوس- کلاپیرون
van der waals equation of state
U
معادله حالت وان در والس
transpose
U
بطرف دیگر معادله بردن
transposes
U
بطرف دیگر معادله بردن
transposing
U
بطرف دیگر معادله بردن
equation of exchange
U
به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
ordinary differential equation
[ODE]
U
معادله دیفرانسیل معمولی
[ریاضی]
differential equation
U
معادله متغیر مشتق چیزی
partial differential equation
[PDE]
U
معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره ای
[ریاضی]
transposition
U
انتقال اعدادمعلوم بیکسو ومجولات بطرف دیگر معادله فراگذاری
sheds
U
خون جاری ساختن جاری ساختن
shedding
U
خون جاری ساختن جاری ساختن
shed
U
خون جاری ساختن جاری ساختن
equation of exchange
U
همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
quantity equation
U
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
pill
U
حب ساختن
creating
U
ساختن
manufactures
U
ساختن
create
U
ساختن
fabrication
U
ساختن
creates
U
ساختن
pills
U
حب ساختن
pellet
U
حب ساختن
invent
U
ساختن
indite
U
ساختن
buildings
U
ساختن
builds
U
ساختن
fashion
U
مد ساختن
fashioned
U
مد ساختن
fashioning
U
مد ساختن
unifies
U
تک ساختن
unify
U
تک ساختن
unifying
U
تک ساختن
dree
U
ساختن با
compose
U
ساختن
bulid
U
ساختن
carbonize
U
کک ساختن
composes
U
ساختن
build
U
ساختن
fashions
U
مد ساختن
miscreate
U
بد ساختن
invented
U
ساختن
upgrading
U
ساختن
upgrades
U
ساختن
inventing
U
ساختن
upgraded
U
ساختن
upgrade
U
ساختن
invents
U
ساختن
put up
U
ساختن
makes
U
ساختن
put-up
U
ساختن
make
U
ساختن
confect
U
ساختن
manufactured
U
ساختن
idolizes
U
بت ساختن
to t. up
U
ساختن
generating
U
ساختن
generates
U
ساختن
generated
U
ساختن
generate
U
ساختن
fabricating
U
ساختن
upbuild
U
ساختن
mints
U
ساختن
to get along
U
ساختن
to go in with
U
ساختن با
idolized
U
بت ساختن
idolize
U
بت ساختن
idolising
U
بت ساختن
to make a shift
U
ساختن
idolises
U
بت ساختن
idolised
U
بت ساختن
fabricates
U
ساختن
produces
U
ساختن
produced
U
ساختن
fabricate
U
ساختن
fabricated
U
ساختن
remake
U
از نو ساختن
remakes
U
از نو ساختن
produce
U
ساختن
construct
U
ساختن
manufacture
U
ساختن
constructs
U
ساختن
constructing
U
ساختن
set up
U
ساختن
minted
U
ساختن
bridge
U
پل ساختن
bridged
U
پل ساختن
bridges
U
پل ساختن
forborne
U
ساختن با
mint
U
ساختن
constructed
U
ساختن
to make away
U
ساختن
minting
U
ساختن
idolizing
U
بت ساختن
entitles
U
ملقب ساختن
minimizing
U
کمینه ساختن
familiarizing
U
اشنا ساختن
nauseate
U
متنفر ساختن
ensconced
U
استحکامات ساختن
disturb
U
مضطرب ساختن
minimizes
U
کمینه ساختن
ensconces
U
استحکامات ساختن
point
U
متوجه ساختن
familiarize
U
اشنا ساختن
familiarized
U
اشنا ساختن
familiarizes
U
اشنا ساختن
denuding
U
عاری ساختن
denudes
U
عاری ساختن
denuded
U
عاری ساختن
entitle
U
ملقب ساختن
pillars
U
ستون ساختن
ensconcing
U
استحکامات ساختن
disturbs
U
مضطرب ساختن
ensconce
U
استحکامات ساختن
inters
U
مدفون ساختن
pillar
U
ستون ساختن
pours
U
روان ساختن
pouring
U
روان ساختن
pour
U
روان ساختن
poured
U
روان ساختن
necessitate
U
ناگزیر ساختن
necessitated
U
ناگزیر ساختن
necessitating
U
ناگزیر ساختن
interring
U
مدفون ساختن
snarled
U
خشمگین ساختن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com