English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
You may know by a hanful the whole sack . <proverb> U مشت نمونه خروار است .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
load of an ass U خروار
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
strickle U نمونه
copyslip U نمونه
patterns U نمونه
breadboard U نمونه
specimen U نمونه
calligraph U نمونه
pattern U نمونه
ensample U نمونه
forme U نمونه
foretype U نمونه
schema U نمونه
schemata U نمونه
progenitor U نمونه
progenitors U نمونه
instance U نمونه
instances U نمونه
example U نمونه
examples U نمونه
specimens U نمونه
format U نمونه
formats U نمونه
exemplar U نمونه
exemplars U نمونه
module U نمونه
modules U نمونه
paragon U نمونه
typicalness U نمونه
typed U نمونه
paradigm U نمونه
paradigms U نمونه
representative U نمونه
representatives U نمونه
type U نمونه
types U نمونه
paragons U نمونه
sampling U نمونه
copied U نمونه
models U نمونه
precedents U نمونه
sample U نمونه
modelled U نمونه
copies U نمونه
copy U نمونه
copying U نمونه
model U نمونه
precedent U نمونه
modeled U نمونه
sampled U نمونه
holotype U نمونه شاخص
sample size U حجم نمونه
g U نمونه معیار
exemplum U مثال نمونه
for example U برای نمونه
foretype U نمونه قبلی
typification U تعیین نمونه
pilot plant U کارخانه نمونه
sample distribution U توزیع نمونه
sample data U داده نمونه
quota sample U نمونه سهمیه
prototyping U ساخت یک نمونه
cell U فرف نمونه
reference pilot U نمونه مرجع
exemplification U نمونه اوری
random sample U نمونه تصادفی
probability sample U نمونه احتمالاتی
representative sample U نمونه معرف
sample cell U فرف نمونه
free sample U نمونه مجانی
protoplast U نمونه اصل
tokenism U نمونه کاری
tokenism U نمونه نمایی
pilot production U تولید نمونه
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایشی
biased sample U نمونه سودار
phony U مدل یا نمونه
coring U نمونه گیری
test piece U نمونه ازمایش
test piece U نمونه ازمایشی
pattern making U نمونه سازی
breadboard U نمونه تابلویی
core sample U نمونه استوانهای
by the square U مطابق نمونه
samplery U نمونه برداری
test model U نمونه ی ازمایش
samplery U نمونه گیری
specimen signature U نمونه امضاء
sight form U نمونه رصد
test specimen U نمونه ی ازمایش
demo U نمونه نمایشی
work sample U نمونه کار
vial U شیشه نمونه
typical galaxy U کهکشان نمونه
unknown sample U نمونه مجهول
pilot plant U کارگاه نمونه
ladle samble U نمونه پاتیل
sample size U بزرگی نمونه
typicality U نمونه علامت
typical sample U نمونه نوعی
exemplarily U بطور نمونه
emulator U نمونه ساز
pilot model U نمونه ازمایشی
emulation U نمونه سازی
typal U شبیه نمونه
screamer U نمونه بسیارخوب
portfolio U نمونه محصول
archetype U نمونه اولیه
typical U نمونه نوعی
typical U یک نمونه بارز
samplers U نمونه بردار
sampler U نمونه بردار
sampled U نمونه کالا
cells U فرف نمونه
sampled U نمونه قراردادن
sampled U نمونه گرفتن
sampled U واحد نمونه
prototype U نمونه اولیه
prototype U نمونه نخستین
patterning U نمونه سازی
prototypes U نمونه ازمایشی
prototypes U نمونه نخستین
prototypes U نمونه اولیه
prototype U نمونه ازمایشی
sample U نمونه کالا
sample U نمونه قراردادن
surveyed U نمونه گیری
copying U نمونه ساختن
copy U نمونه ساختن
copies U نمونه ساختن
per sample U طبق نمونه
copied U نمونه ساختن
polls U نمونه برداشتن
polled U نمونه برداشتن
poll U نمونه برداشتن
surveys U نمونه گیری
model U نمونه اصلی
survey U نمونه گیری
sample U نمونه گرفتن
sample U واحد نمونه
models U نمونه اصلی
modelled U نمونه اصلی
modeled U نمونه اصلی
typified U نمونه بودن
typified U نمونه دادن
gauges U سنجیدن نمونه
gauged U سنجیدن نمونه
gauge U سنجیدن نمونه
parables U قیاس نمونه
parable U قیاس نمونه
pieces U سکه نمونه
piece U سکه نمونه
samples U نمونه کالا
typifies U نمونه دادن
typifies U نمونه بودن
typify U نمونه دادن
sampling U نمونه برداری
sampling U نمونه گیری
modeling U نمونه سازی
standards U نمونه قانونی
standard U نمونه قانونی
typifying U نمونه بودن
typifying U نمونه دادن
typify U نمونه بودن
type of use U نمونه کاربرد
archetypes U نمونه اولیه
sampling error U اشتباه نمونه گیری
tensile test specimen U نمونه ازمایش کشش
transverse test specimen U نمونه ازمایش عرضی
tensile test piece U نمونه ازمون کششی
test town U شهرمورد نمونه گیری
stratified sampling U نمونه گیری لایهای
sampling population U جامعه نمونه گیری
representative firm U بنگاه تولیدی نمونه
blood sample U واحد نمونه خون
random sample U نمونه گیری تصادفی
random sampling U نمونه گیری تصادفی
tensile test specimen U نمونه ازمون کششی
representative consumer U مصرف کننده نمونه
time sampling U نمونه گیری زمانی
to pattern out U نمونه شدن برای
proofread U نمونه خوانی کردن
she was a model of besuty U نمونه زیبایی بود
sampling rate U نرخ نمونه برداری
sampling unit U واحد نمونه گیری
proofreading U نمونه خوانی کردن
proofreads U نمونه خوانی کردن
split spoon U قاشق نمونه برداری
split ring U فنر نمونه گیر
to pull a proof U نمونه چاپی دراوردن
sampling bias U سوداری نمونه گیری
sampling distribution U توزیع نمونه گیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com