Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
retrenchment
U
مستحکم سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
well founded
U
مستحکم
crenelated
U
مستحکم
walled
U
مستحکم
fortified
U
مستحکم
reinforced
U
مستحکم
tenacious
U
مستحکم
crenellated
U
مستحکم
well found
U
مستحکم
hard beach
U
ساحل مستحکم
fortifies
U
مستحکم کردن
fortifying
U
مستحکم کردن
crenellate
U
مستحکم کردن
crenelate
U
مستحکم کردن
fortress
U
سنگر مستحکم
fortify
U
مستحکم کردن
fortresses
U
سنگر مستحکم
fortifications
U
مستحکم کردن
block house
U
موضع مستحکم
pillboxes
U
سنگر مستحکم
pillbox
U
سنگر مستحکم
fortifier
U
مستحکم کننده
retrench
U
مستحکم کردن
bastille
U
قلعه مستحکم
bastle
U
خانه مستحکم
strong point
U
نقطه مستحکم
bastel
U
خانه مستحکم
fortification
U
مستحکم کردن
redoubtable
U
مستحکم سهمناک
hard base
U
سکوی پرتاب مستحکم
hard missile base
U
پایگاه مستحکم موشک
citadels
U
پایگاه مستحکم ارگ
citadel
U
پایگاه مستحکم ارگ
hard missile base
U
سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
tower house
U
قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
hard beach
U
قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
castellation
U
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
strong point
U
پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
reinforce
U
مستحکم کردن محکم کردن
reinforces
U
مستحکم کردن محکم کردن
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
retortion
U
خم سازی
flooring
U
کف سازی
retortion
U
کج سازی
truncation
U
بی سر سازی
individualises
U
تک سازی
idolization
U
بت سازی
individualization
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
stylization
U
مد سازی
individualized
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
deflexion
U
خم سازی
pavements
U
کف سازی
flection
U
خم سازی
repk lection
U
پر سازی
individuation
U
تک سازی
compaction
U
تو پر سازی
local anasthesia
U
سر سازی
bridge building
U
پل سازی
bridgework
U
پل سازی
padding
U
له سازی
pavement
U
کف سازی
replacements
U
جانشین سازی
abbreviation
U
کوته سازی
pacification
U
ارام سازی
mutilation
U
معیوب سازی
abbreviations
U
کوته سازی
fading
U
محو سازی
inurement
U
معتاد سازی
separating
U
جدا سازی
exclusion
U
محروم سازی
enrichment
U
غنی سازی
individualization
U
منفرد سازی
invalidation
U
باطل سازی
intensification
U
پر قوت سازی
irksomeness
U
کسل سازی
insulate
U
عایق سازی
paling
U
نرده سازی
neutralization
U
خنثی سازی
latticing
U
شبکه سازی
lapidification
U
سنگ سازی
lapidation
U
سنگسار سازی
seduction
U
گمراه سازی
landscape painting
U
منظره سازی
lancination
U
پاره سازی
insulating
U
عایق سازی
lancination
U
مجروح سازی
lamponery
U
هجونامه سازی
insulates
U
عایق سازی
irreticence
U
فاش سازی
neutralization
U
بی اثر سازی
wearisomeness
U
کسل سازی
curtailment
U
کوتاه سازی
pattern making
U
مدل سازی
equating
U
هم ارز سازی
reclamation
U
اباد سازی
bedding
U
ثابت سازی
bedding
U
محکم سازی
bedding
U
کف سازی بسترسازی
beautification
U
زیبا سازی
bookbinding
U
کتاب سازی
brewing
U
ابجو سازی
substructure
U
زیر سازی
substructures
U
زیر سازی
secretion
U
پنهان سازی
synchronizing
U
همزمان سازی
integration
U
مجتمع سازی
cooling
U
خنک سازی
doping
U
ناخالص سازی
miniaturization
U
کوچک سازی
fitting
U
جفت سازی
impregnation
U
ابستن سازی
pattern making
U
نمونه سازی
inebriation
U
مست سازی
inflexion
U
خم سازی خمیدگی
extinction
U
خاموش سازی
paneling
U
قاب سازی
panel work
U
تنکه سازی
replacement
U
جانشین سازی
strangling
U
خفه سازی
infuriation
U
خشمگین سازی
panification
U
نان سازی
individuation
U
جدا سازی
churning
U
کره سازی
formulation
U
قاعده سازی
incavation
U
پوک سازی
inceration
U
موم سازی
inculcation
U
جایگیر سازی
paralyzation
U
فلج سازی
individualization
U
فرد سازی
refreshments
U
تازه سازی
refreshment
U
تازه سازی
paralysation
U
فلج سازی
inspissation
U
غلیظ سازی
humanization
U
مردمی سازی
modeller
U
قالب سازی
defeasance
U
باطل سازی
mythopoetic
U
اساطیر سازی
nest building
U
لانه سازی
networking
U
شبکه سازی
reduction
U
ساده سازی
reductions
U
ساده سازی
optimization
U
بهینه سازی
nidificate
U
لانه سازی
nidification
U
اشیانه سازی
roofing
U
سقف سازی
mystification
U
گیج سازی
mortar mixing
U
ملات سازی
oscillations
U
نوسان سازی
oscillation
U
نوسان سازی
resolving
U
برطرف سازی
implementation
U
پیاده سازی
municipalize
U
شهر سازی
mutualization
U
دو طرفه سازی
optimality
U
بهینه سازی
simulation
U
فاهر سازی
simulation
U
شبیه سازی
nonlinear optimization
U
بهینه سازی
oblieration
U
پاک سازی
notification
U
اگاه سازی
obscuration
U
تیره سازی
relocation
U
جابجا سازی
simulation
U
همانند سازی
simulations
U
همانند سازی
simulations
U
فاهر سازی
simulations
U
شبیه سازی
obliteration
U
پاک سازی
miseenscene
U
صحنه سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com