Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
final
U
مسابقه نهایی
finals
U
مسابقه نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cupholder
U
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
surf off
U
دور نهایی مسابقه موج سواری
Other Matches
telic
U
نهایی دارای هدف نهایی
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
terminal
U
نهایی
closing
U
نهایی
ultimate
U
نهایی
final
U
نهایی
finals
U
نهایی
ultimatum
U
نهایی
ultimatums
U
نهایی
definitive
U
نهایی
ultimata
U
نهایی
terminals
U
نهایی
high limit
U
حد نهایی
definite
<adj.>
U
نهایی
conclusive
U
نهایی
privy
U
نهایی
peremptory
U
نهایی
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
terminuses
U
ایستگاه نهایی
final value
U
ارزش نهایی
final drive
U
گرداننده نهایی
final diameter
U
قطر نهایی
terminus
U
ایستگاه نهایی
semifinal
U
نیمه نهایی
draft
U
نیمه نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
final judgement
U
حکم نهایی
additional costs
[expenses]
U
هزینه نهایی
extra expenses
U
هزینه نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
drafts
U
نیمه نهایی
home stretch
U
مرحله نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
net result
U
نتیجه نهایی
margin utility
U
مطلوبیت نهایی
try-out
U
تمرین نهایی
grail
U
هدف نهایی
final payment
U
پرداخت نهایی
second check
U
بررسی نهایی
ultimate speed
U
سرعت نهایی
final position
U
وضعیت نهایی
semi-final
U
نیمه نهایی
limiting value
U
ارزش نهایی
final report
U
گزارش نهایی
final result
U
نتیجه نهایی
final term
U
جمله نهایی
final velocity
U
سرعت نهایی
quarterfinal
U
یک چهارم نهایی
last word
<idiom>
U
نظر نهایی
elevation stop
U
حد نهایی درجه
semi-finals
U
نیمه نهایی
ultimate analysis
U
تجزیه نهایی
ultimate load
U
بار نهایی
ultimate strength
U
مقاومت نهایی
end strength
U
استعداد نهایی
ultimatums
U
هدف نهایی
ultimatum
U
هدف نهایی
differential cost
U
ارزش نهایی
differential cost
U
هزینه نهایی
end product
U
فراورده نهایی
semi finals
U
نیمه نهایی
end product
U
محصول نهایی
ultimata
U
هدف نهایی
end user
U
کاربر نهایی
final destination
U
مقصد نهایی
extreme range
U
برد نهایی
final act
U
سند نهایی
quarter final
U
یک چهارم نهایی
armageddon
U
مبارزهء نهایی
final assembly
U
مونتاژ نهایی
ultimate stress limit
U
حد تنش نهایی
quarter-final
U
یک چهارم نهایی
final assembly
U
نصب نهایی
quarter-finals
U
یک چهارم نهایی
final cut
U
برش نهایی
extreme position
U
وضعیت نهایی
top speed
U
سرعت نهایی
ultimate stress
U
تنش نهایی
finalized
U
بمرحله نهایی رساندن
finalize
U
بمرحله نهایی رساندن
finalising
U
بمرحله نهایی رساندن
front end
U
نرم افزار نهایی
finalises
U
بمرحله نهایی رساندن
endings
U
بخش نهایی چیزی
finalised
U
بمرحله نهایی رساندن
ending
U
بخش نهایی چیزی
aircraft rigging
U
تنظیم نهایی هواپیما
ultimate tensile stress
U
تنش کشش نهایی
mechanicals
U
نتیجه نهایی تجسمی
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
marginal costing
U
هزینه یابی نهایی
margin land
U
حد نهایی بازده زمین
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
ultimacy
U
حالت نهایی غائیت
decreasing marginal cost
U
هزینه نهایی نزولی
no wind position
U
محل نهایی هواپیما
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
backdoor
U
وسیله نهایی یا زیرجلی
finalizes
U
بمرحله نهایی رساندن
final approach
U
مسیر نهایی فرود
tail end
U
قسمت نهایی انتها
finale
U
اهنگ نهایی اخر
finales
U
اهنگ نهایی اخر
final measurement
U
اندازه گیری نهایی
end user
U
استفاده کننده نهایی
final invoice
U
صورت حساب نهایی
final decision
U
رای قطعی و نهایی
face formwork
U
قالب بندی نهایی
final heading
U
مسیر پرواز نهایی
draft report
U
گزارش نیمه نهایی
terminal repeater
U
تقویت کننده نهایی
terminal ballistics
U
بالیستیک نهایی گلوله
diminishing marginal utility
U
فایده نهایی نزولی
final temperature
U
درجه حرارت نهایی
finishing strokes
U
دست کاری نهایی
finalizing
U
بمرحله نهایی رساندن
scope
U
نقطه توجه طرح نهایی
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
reserve price
U
قیمت نهایی بهای قطعی
printouts
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
printout
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
final heading
U
سمت پرواز یا حرکت نهایی
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهایی
final drive
U
چرخ گرداننده نهایی شنی
returns
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
pay off
U
جزای کیفر نتیجه نهایی
returning
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
returned
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
return
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
quarterfinal
U
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
imprisonment
U
محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
final shaving
U
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
semi-finalists
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
semi-finalist
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
tag line
U
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
armageddon
U
مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
interrupting
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
decision altitude
U
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
interrupts
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
maieutics
U
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
glided
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides
U
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
check plot
U
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
goals
U
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goal
U
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
offsetting
U
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offset
U
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
trailers
U
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
trailer
U
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
actual address
U
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
offsetting
U
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
boilerplating
U
قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
offset
U
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
incidence of taxation
U
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
automated
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
vehicle mass ratio
U
نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
ES IS
U
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com