English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tussle U مسابقه جسمانی کشمکش
tussled U مسابقه جسمانی کشمکش
tussles U مسابقه جسمانی کشمکش
tussling U مسابقه جسمانی کشمکش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
row U کشمکش
wrestling U کشمکش
bout U کشمکش
bouts U کشمکش
scuffling U کشمکش
skirmishes U کشمکش
skirmish U کشمکش
scuffle U کشمکش
melec U کشمکش
scuffles U کشمکش
scuffled U کشمکش
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
corporeal U جسمانی
physical U جسمانی
fleshly U جسمانی
carnal U جسمانی
wrestles U کشتی کشمکش
antagonise U کشمکش کردن
war U کشمکش کردن
wars U کشمکش کردن
agonist U دچار کشمکش
wrestle U کشتی کشمکش
scrimmages U هنگامه کشمکش
scrimmage U هنگامه کشمکش
stour U کشمکش عجله
in-fighting U کشمکش درونی
tensions U تنش کشمکش
conflicts U کشمکش نبرد
struggling U کشمکش تنازع
tension U تنش کشمکش
struggled U کشمکش تنازع
wintle U کشمکش کردن
wrestled U کشتی کشمکش
conflict U کشمکش نبرد
struggle U کشمکش تنازع
conflicted U کشمکش نبرد
struggles U کشمکش تنازع
in the f. U بصورت جسمانی
fleshpot U لذایذ جسمانی
incorporates U غیر جسمانی
marasmus U پژمردگی جسمانی
material U مادی جسمانی
earthen U مادی جسمانی
bodily U واقعا جسمانی
fleshpots U راحتی جسمانی
incorporating U غیر جسمانی
worldly U جسمانی مادی
sensual U شهوانی جسمانی
incorporate U غیر جسمانی
bodily harm U صدمه جسمانی
corporality U هستی جسمانی تن
corporeality U جسمانی بودن
materials U مادی جسمانی
temporal U جسمانی زمانی
outworld U دنیای جسمانی
physical fitness U امادگی جسمانی
sentience U حساسیت جسمانی
physical U مادی جسمانی
physical movement U حرکت جسمانی
physical handicap U معلولیت جسمانی
somatization U جسمانی کردن
sensuousness U پیروی جسمانی
toiling U کار پر زحمت کشمکش
toiled U کار پر زحمت کشمکش
spat U کشمکش کردن سیلی
toil U کار پر زحمت کشمکش
cut and thrust U کشمکش دست بیقه
stresses U تنش جسمانی- روانی
substantiated U ماهیت جسمانی دادن به
substantiates U ماهیت جسمانی دادن به
stressing U تنش جسمانی- روانی
substantiate U ماهیت جسمانی دادن به
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
somatoform disorder U اختلال جسمانی شکل
carnally U بطور جسمانی یا شهوانی
sensuous U مبنی بر لذات جسمانی
dysaesthesia U اختلال حواس جسمانی
sensuously U مبنی بر لذات جسمانی
rough up <idiom> U حمله وصدمه جسمانی
profaneness U وابستگی بچیزهای جسمانی
stress U تنش جسمانی- روانی
substantiating U ماهیت جسمانی دادن به
physical aptitude test U ازمون استعداد جسمانی
physical anthropology U انسان شناسی جسمانی
incarnate U دارای شکل جسمانی
physical fitness U امادگی عمومی جسمانی
the outward man U ادم جسمانی جسم
somatization disorder U اختلال جسمانی کردن
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
infantilism U کندی رشد جسمانی وعقلانی
habitus U وضعیت ساختمان جسمانی هیکل
scuffling U کشمکش کردن دست بیقه شدن با
scuffles U کشمکش کردن دست بیقه شدن با
scuffled U کشمکش کردن دست بیقه شدن با
battle royal U نزاع سخت کشمکش خصومت امیز
scuffle U کشمکش کردن دست بیقه شدن با
hard as nails <idiom> U ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
lysenkoism U نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
fabianism U نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
to scramble for something U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
meets U مسابقه
contests U مسابقه ها
competition U مسابقه
game U مسابقه
meet U مسابقه
ski racer U مسابقه رو
chase U مسابقه
chased U مسابقه
chases U مسابقه
chasing U مسابقه
races U مسابقه
raced U مسابقه
race U مسابقه
setters U یک مسابقه
contests U مسابقه
contesting U مسابقه
contested U مسابقه
tournaments U مسابقه
event U مسابقه
tournament U مسابقه
match U مسابقه
matches U مسابقه
events U مسابقه
tourney U مسابقه
contest U مسابقه
setter U یک مسابقه
chace U مسابقه
ball game U مسابقه
competitions U مسابقه ها
ball games U مسابقه
kyorougei U مسابقه
contest U مسابقه
competitions U مسابقه
agonism U مسابقه
racing U مسابقه
competition U مسابقه
bobsleigh U مسابقه لوژسواری
bobsledding U مسابقه لوژسواری
meetings U یک دوره مسابقه
prep U مسابقه ازمایشی
footrace U مسابقه دویدن
To win the match(race,contest). U مسابقه رابردن
postboy U سوارکار مسابقه
race horse U اسب مسابقه
friendly U مسابقه دوستانه
hash mark U خط شروع مسابقه
meeting U یک دوره مسابقه
arms race U مسابقه تسلیحاتی
bobsleighs U مسابقه لوژسواری
friendlies U مسابقه دوستانه
friendlier U مسابقه دوستانه
tours U یک دوره مسابقه
touring U یک دوره مسابقه
race walking U مسابقه راهپیمایی
toured U یک دوره مسابقه
tour U یک دوره مسابقه
to scamper U مسابقه دادن
prize ring U گود مسابقه
foot race U مسابقه راهپیمایی
bullfighting U مسابقه گاوبازی
fencing U مسابقه شمشیربازی
wrestling match U مسابقه کشتی
wresthing match U مسابقه کشتی
motordrome U پیست مسابقه
winner of a match U برنده مسابقه
raced U مسابقه سرعت
race U مسابقه سرعت
finishes U پایان مسابقه
legs U قسمتی از مسابقه
leg U قسمتی از مسابقه
pigeon racing U مسابقه کبوترها
to breast the tape U مسابقه دورابردن
home run U مسابقه پرامتیاز
homestretch U مسیرانتهایی مسابقه
infield U پیست مسابقه
singles U مسابقه انفرادی
interscholastic competition U مسابقه اموزشگاه ها
races U مسابقه سرعت
tourney U مسابقه دادن
friendliest U مسابقه دوستانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com