Total search result: 201 (3 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
direction center U |
مرکزهدایت اتش یا حرکت کشتی یاهواپیما |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
navigation U |
هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما |
 |
 |
inbound cargo U |
کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما |
 |
 |
landing attack U |
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما |
 |
 |
stages U |
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی |
 |
 |
stage U |
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی |
 |
 |
true course U |
سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما |
 |
 |
ballast U |
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود |
 |
 |
pan- U |
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم |
 |
 |
pans U |
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم |
 |
 |
pan U |
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم |
 |
 |
bill of health U |
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود |
 |
 |
athwart U |
حرکت درعرض کشتی |
 |
 |
commercial water movement U |
حرکت دادن با کشتی غیرنظامی |
 |
 |
cruising speed U |
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی |
 |
 |
luff U |
حرکت کشتی درجهت باد |
 |
 |
to outgo U |
حرکت کردن [به مقصدی] [کشتی] |
 |
 |
heading U |
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف |
 |
 |
headings U |
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف |
 |
 |
leeway U |
یک ورشدگی کشتی در اثر باد حرکت یک وری |
 |
 |
bareboat charter U |
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان |
 |
 |
guinea pig U |
کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه |
 |
 |
guinea pigs U |
کشتی مسئول بررسی مصون بودن منطقه حرکت ناو گروه |
 |
 |
loading U |
بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما |
 |
 |
reporting point U |
نقطه مبدای موقعیت ناو یاهواپیما |
 |
 |
compass course U |
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک |
 |
 |
secondary armament U |
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو |
 |
 |
main armament U |
جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو |
 |
 |
holdees U |
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد |
 |
 |
staged crews U |
پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما |
 |
 |
topgallant U |
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی |
 |
 |
differential ailerons U |
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است |
 |
 |
scuppers U |
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی |
 |
 |
scuppering U |
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی |
 |
 |
scuppered U |
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی |
 |
 |
scupper U |
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی |
 |
 |
ship's manifest U |
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی |
 |
 |
respondentia U |
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود |
 |
 |
load line U |
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد |
 |
 |
hawse U |
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه |
 |
 |
carry ship U |
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد |
 |
 |
keel U |
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن |
 |
 |
gunroom U |
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی |
 |
 |
embarkation U |
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو |
 |
 |
supercargo U |
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود |
 |
 |
dan runner U |
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر |
 |
 |
lazar housek U |
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی |
 |
 |
waterline U |
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب |
 |
 |
keels U |
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن |
 |
 |
usura maritima U |
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است |
 |
 |
the vessel was put a bout U |
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند |
 |
 |
windjammer U |
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی |
 |
 |
quarterdecks U |
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره |
 |
 |
quarterdeck U |
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره |
 |
 |
yawed U |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
 |
 |
yaw U |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
 |
 |
wave U |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
 |
 |
waving U |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
 |
 |
waves U |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
 |
 |
waved U |
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه |
 |
 |
sailboats U |
کشتی بادبانی کشتی بادی |
 |
 |
sailboat U |
کشتی بادبانی کشتی بادی |
 |
 |
overboard U |
از کشتی بدریا روی کشتی |
 |
 |
feint U |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
 |
 |
feinting U |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
 |
 |
feinted U |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
 |
 |
feints U |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
 |
 |
mouse U |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
 |
 |
mouses U |
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید |
 |
 |
route order U |
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه |
 |
 |
trackball U |
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند |
 |
 |
move off the ball U |
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ |
 |
 |
stroke U |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
 |
 |
cruised U |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
 |
 |
cruises U |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
 |
 |
cruise U |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
 |
 |
tape U |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
 |
 |
stroked U |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
 |
 |
fish tailing U |
حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت] |
 |
 |
tapes U |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
 |
 |
strokes U |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
 |
 |
taped U |
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی |
 |
 |
cruising U |
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی |
 |
 |
stroking U |
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا |
 |
 |
piracy U |
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره |
 |
 |
cartel ship U |
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی |
 |
 |
counter clockwise U |
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت |
 |
 |
transfers U |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
 |
 |
compound motion U |
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی |
 |
 |
transfer U |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
 |
 |
transferring U |
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت |
 |
 |
free on boand U |
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی |
 |
 |
orthodromics U |
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی |
 |
 |
orthodromy U |
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی |
 |
 |
semi naufragium U |
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی |
 |
 |
aberration |
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد |
 |
 |
drags U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
 |
 |
dragged U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
 |
 |
drag U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
 |
 |
mouse U |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
 |
 |
mouses U |
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن |
 |
 |
relative U |
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است |
 |
 |
momentum U |
سرعت حرکت شتاب حرکت |
 |
 |
angle of depression U |
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله |
 |
 |
prows U |
کشتی عرشه کشتی |
 |
 |
prow U |
کشتی عرشه کشتی |
 |
 |
moving havens U |
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی |
 |
 |
skulls U |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
 |
 |
skull U |
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب |
 |
 |
keelage U |
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر |
 |
 |
travelling overwatch U |
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش |
 |
 |
nodes U |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
 |
 |
node U |
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت |
 |
 |
bounding overwatch U |
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور |
 |
 |
quadrature encoding U |
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند |
 |
 |
stabile U |
بدون حرکت بی حرکت |
 |
 |
light ship U |
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی |
 |
 |
aerodynamics U |
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا |
 |
 |
dock receipt U |
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر |
 |
 |
rate of march U |
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی |
 |
 |
moment of momentum U |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
 |
 |
angular momentum U |
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت |
 |
 |
convoy schedule U |
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی |
 |
 |
raster U |
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط |
 |
 |
hamilton's equations of motion U |
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت |
 |
 |
skeg U |
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی |
 |
 |
skag U |
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی |
 |
 |
move on U |
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن |
 |
 |
convoy route U |
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی |
 |
 |
power traverse U |
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت |
 |
 |
k day U |
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان |
 |
 |
vessels U |
کشتی |
 |
 |
on the water U |
در کشتی |
 |
 |
decked U |
پل کشتی |
 |
 |
flat U |
پل کشتی |
 |
 |
flattest U |
پل کشتی |
 |
 |
on the sea U |
در کشتی |
 |
 |
decks U |
پل کشتی |
 |
 |
on board a ship U |
در کشتی |
 |
 |
by water U |
با کشتی |
 |
 |
vessel U |
کشتی |
 |
 |
carina U |
کشتی |
 |
 |
wrestling U |
کشتی |
 |
 |
carinae U |
کشتی |
 |
 |
bilge U |
اب ته کشتی |
 |
 |
on shipboard U |
در کشتی |
 |
 |
deck U |
پل کشتی |
 |
 |
board U |
کشتی |
 |
 |
bottom U |
کشتی |
 |
 |
hulks U |
کشتی |
 |
 |
aft U |
در پس کشتی |
 |
 |
catch U |
کشتی کج |
 |
 |
foreship U |
سر کشتی |
 |
 |
boarded U |
کشتی |
 |
 |
hulk U |
کشتی |
 |
 |
sail ho! U |
کشتی !کشتی ! |
 |
 |
collier U |
کشتی |
 |
 |
bottoms U |
کشتی |
 |
 |
afloat U |
در کشتی |
 |
 |
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight U |
کشتی مس |
 |
 |
ark U |
کشتی |
 |
 |
ship haven U |
یک کش کشتی |
 |
 |
ship |
کشتی |
 |
 |
puppis U |
کشتی دم |
 |
 |
ships U |
کشتی |
 |
 |
argo U |
کشتی |
 |
 |
tender U |
کشتی مادر |
 |
 |
tendered U |
کشتی مادر |
 |
 |
tenderest U |
کشتی مادر |
 |
 |
smokestack U |
دودکش کشتی |
 |
 |
master U |
کاپیتان کشتی |
 |
 |
passenger liner U |
کشتی مسافربری |
 |
 |
at the fore U |
در جلوی کشتی |
 |
 |
pilotage U |
راهنمایی کشتی |
 |
 |
pleasure boat U |
کشتی تفرجی |
 |
 |
amid ships U |
درمیان کشتی |
 |
 |
alee U |
پناهگاه کشتی |
 |
 |
ship propeller U |
پروانه کشتی |
 |
 |
ship handling U |
مانور با کشتی |
 |
 |
aeroboat U |
کشتی طیار |
 |
 |
aerographer U |
هواشناسی کشتی |
 |
 |
affreightment U |
اجاره کشتی |
 |
 |
afterdeck U |
عقب کشتی |
 |
 |
pancratist U |
کشتی گیر |
 |
 |
ship building U |
کشتی سازی |
 |
 |
air ship U |
کشتی هوایی |
 |
 |
ship papers U |
اسناد کشتی |
 |
 |
auxiliary ship U |
کشتی تدارکاتی |
 |
 |
parent ship U |
کشتی مادر |
 |
 |
amidships U |
درمیان کشتی |
 |
 |
argosy U |
کشتی تجاری |
 |
 |
crewed U |
خدمه کشتی |
 |
 |
crew U |
کارکنان کشتی |
 |
 |
roadstead U |
کشتی گاه |
 |
 |
crew U |
خدمه کشتی |
 |
 |
aport U |
بطرف چپ کشتی |
 |
 |
firemen U |
اتشکار کشتی |
 |
 |
rhumb line U |
خط انحراف کشتی |
 |
 |
rhumb U |
خط سیر کشتی |
 |
 |
prows U |
دماغه کشتی |
 |
 |
predial or prae U |
کشتی روستایی |
 |