Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
solidifying process
U
مرحله انجماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
solidifying process
U
روند انجماد جریان انجماد
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
solidification
U
انجماد
solidus
U
خط انجماد
glaciation
U
انجماد
anti freezer
U
ضد انجماد
frigidity
U
انجماد
congealment
U
انجماد
freezing
U
انجماد
cryogenic frezing
U
انجماد با سرمازایی
concretive
U
مایه انجماد
solidification point
U
نقطه انجماد
solidifying point
U
نقطه انجماد
freezing point
U
نقطه انجماد
congealing point
U
نقطه انجماد
solidification
U
انجماد استحکام
congelation
U
انجماد افسردگی
regelation
U
انجماد مجدد
setting point
U
نقطه انجماد
solidifying process
U
فرایند انجماد
heat of solidification
U
گرمای انجماد
price freezing
U
انجماد قیمت
crymetry
U
انجماد سنجی
wage freeze
U
انجماد دستمزد
cryoscope
U
انجماد سنج
cryoscope
U
انجماد نما
condensation trail
U
مسیر انجماد
solidifying process
U
پروسه انجماد
freezing points
U
نقطه انجماد
cryoscopy
U
تعیین نقطه انجماد
freezing point depression
U
نزول نقطه انجماد
cryoscopic constant
U
ثابت انجماد سنجی
cryoscopic
U
وابسته به انجماد سنجی
crygenic region
U
ناحیه انجماد سنجی
normal freezing point
U
نقطه انجماد متعارفی
condensation trail
U
مجموعه وسایل انجماد
lyophiled
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
supercool
U
بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
lyophil
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
glaciology
U
علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
phased
U
مرحله
scenes
U
مرحله
phases
U
مرحله
scene
U
مرحله
rung
U
مرحله
processes
U
مرحله
step
U
مرحله
instar
U
مرحله
stepping
U
مرحله
stage
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
process
U
مرحله
grades
U
مرحله
grade
U
مرحله
stroking
U
مرحله
strokes
U
مرحله
phase
U
مرحله
stroke
U
مرحله
stroked
U
مرحله
stages
U
مرحله
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
differential stage
U
مرحله تفاضلی
home stretch
U
مرحله نهایی
execute phase
U
مرحله اجرا
speed level
U
مرحله سرعت
speed stage
U
مرحله سرعت
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
developmental stage
U
مرحله تکوینی
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
training cycle
U
مرحله اموزش
period
U
نوبت مرحله
termination stage
U
مرحله پایانی
termination phase
U
مرحله پایانی
staping
U
مرحله بندی
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
fetch phase
U
مرحله واکشی
intake stroke
U
مرحله مکش
inextremis
U
در اخرین مرحله
initiation sequence
U
مرحله اغازی
output stage
U
مرحله خروجی
modulator
U
مرحله تحمیل گر
oral stage
U
مرحله دهانی
one step operation
U
عمل تک مرحله
job step
U
مرحله برنامه
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
macro stage
U
مرحله کلان
latency
U
مرحله پنهانی
intake stroke
U
مرحله تنفس
induction stroke
U
مرحله مکش
induction stroke
U
مرحله تنفس
fission process
U
مرحله انشقاق
recovery phase
U
مرحله رونق
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
genital phase
U
مرحله تناسلی
propagation sequence
U
مرحله انتشار
primordium
U
مرحله نخست
imprimis
U
در مرحله نخست
in the egg
U
در مرحله نخستین
in the first instance
U
در مرحله اول
power stroke
U
مرحله قدرت
phallic stage
U
مرحله التی
larval stage
U
مرحله کرمی
stepping
U
مرحله رتبه
stages
U
درجه مرحله
milestones
U
مرحله برجسته
point
U
مرحله قله
step
U
مرحله رتبه
milestone
U
مرحله برجسته
driver
U
مرحله تحریک
processes
U
مرحله جریان
drivers
U
مرحله تحریک
phase
U
مرحله عملیات
process
U
مرحله جریان
phased
U
مرحله عملیات
phases
U
مرحله عملیات
stage
U
درجه مرحله
nth
U
در مرحله چند
periods
U
نوبت مرحله
buffer stage
U
مرحله میانگیر
stepping
U
مرحله پایه
grade
U
مرحله گراد
grades
U
مرحله گراد
assault phase
U
مرحله هجوم
anal stage
U
مرحله مقعدی
step
U
مرحله پایه
point
U
جهت مرحله
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
tick
U
سخت ترین مرحله
ticked
U
سخت ترین مرحله
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
ticks
U
سخت ترین مرحله
stages
U
پرده گاه مرحله
stage
U
پرده گاه مرحله
novitiate
U
مرحله تازه کاری
noviciate
U
مرحله تازه کاری
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
stadium
U
میدان ورزش مرحله
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
processes
U
جریان عمل مرحله
stadia
U
میدان ورزش مرحله
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
cladding process
U
مرحله روکش کاری
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
process
U
جریان عمل مرحله
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
reentry phase
U
مرحله دخول مجدد موشک درجو
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
terminal phase
U
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
systole
U
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com