English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
barrier reef U مرجان سنگ ساحلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shore patrol U انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
coral U مرجان
coralline U مرجان مانند
polypite U مرجان جدا
madrepore U بیاض مرجان
coralloid U مانند مرجان
madrepore U درخت مرجان
lithophyte U مرجان اهکی
coralloid U شبه مرجان
corallite U سنگ مرجان
coralliferous U مرجان اور
polypoid U مرجان وار
polyp U جنس مرجان ابی
polyps U جنس مرجان ابی
polypary U پایه چند مرجان
polypidom U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
polypary U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
beach diagram U طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
bridge head U سر پل ساحلی
beach head U سر پل ساحلی
bridgehead line U خط سر پل ساحلی
inshore water U اب ساحلی
strandline U خط ساحلی
coastal U ساحلی
inshore U ساحلی
sea board U خط ساحلی
seasider U ساحلی
coastlines U خط ساحلی
offing U اب ساحلی
coastline U خط ساحلی
boat telephone U تلفن ساحلی
coast station U ایستگاه ساحلی
coast defence U پدافند ساحلی
cabotage U کشتیرانی ساحلی
cabotage U تجارت ساحلی
coastal frontier U حدود ساحلی
coastal patrol U گشتی ساحلی
coastal zone U منطقه ساحلی
coastal route U مسیر ساحلی
coastal artillery U توپخانه ساحلی
beach organization U یکان ساحلی
costal frontier U مرز ساحلی
tidewater U خط ساحلی کشند اب
territorial sea U دریای ساحلی
shore stablishment U تاسیسات ساحلی
shore patrol U دژبان ساحلی
shore patrol U پلیس ساحلی
shore boat U تاکسی ساحلی
sea dike U دیوار ساحلی
over the beach operations U عملیات ساحلی
martello U قلعه ساحلی
littoral U ناحیه ساحلی
land breeze U باد ساحلی
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
inshorepatrol U گشتی ساحلی
inshore water U ابهای ساحلی
inshore current U جریان اب ساحلی
inshore current U جریانات ساحلی
groyne U سد یا دیواره ساحلی
shoreline U خط ساحل یا خط ساحلی
quays U دیوار ساحلی
marina U تفرجگاه ساحلی
beach face U کمربند ساحلی
beach exit U معبر ساحلی
landing craft U کرجی ساحلی
beach exit U گذرگاه ساحلی
coastguard U گارد ساحلی
shore erosion U فرسایش ساحلی
beach erosion U فرسایش ساحلی
marinas U تفرجگاه ساحلی
barrier light U نورافکن ساحلی
coastguards U گارد ساحلی
foreshore U کمربند ساحلی
foreshores U کمربند ساحلی
territorial waters U ابهای ساحلی
shorelines U خط ساحل یا خط ساحلی
quay U دیوار ساحلی
beach matting U کف پوش ساحلی
beach patrol U گشتی ساحلی
beach patrol U نگهبان ساحلی
beach reserves U ذخایر ساحلی
beach obstacle U مانع ساحلی
links U تپه ساحلی
dune U توده شن ساحلی
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
coaster U کشتی ویژه خط ساحلی
levee U دیواره ساحلی رودخانه
cabotage U حمل ونقل ساحلی
cabotage U کشتی رانی ساحلی
beachmaster's unit U یکان لجستیک ساحلی
lidos U میعادگاه قشنگ ساحلی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
beach dump U انبار موقت ساحلی
coastal route U راه ابی ساحلی
lido U میعادگاه قشنگ ساحلی
beach minefield U میدان مین ساحلی
beach matting U تور سیمی ساحلی
continental shelf U حد ساحلی فلات قاره
sanbar U دیوار شنی ساحلی
beach group U گروه خدمات ساحلی
beach flag U پرچم مشخصه ساحلی
coastal navigation, coasting U حمل و نقل ساحلی
costal frontier U نوار مرزی ساحلی
coastal frontier U نوار مرزی ساحلی
coasters U کشتی ویژه خط ساحلی
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
phalarope U مرغ ساحلی نوک دراز
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
Goa U ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
tideland U زمین ساحلی دستخوش جزرومد
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
cay U تخته سنگ ساحلی درجزیره
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
shore party U گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
offshore U دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
surfbird U مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
sea frontiers U مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
willet U مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
intracoastal sealift U سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
polder U زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
rill U جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
daymark U علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
offshore U در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
ports U انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
intercoastal U رفت و امد داخل مملکتی درون ساحلی درون مرزی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
piloting U ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
freedom of seas U ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
coastal convoy U ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com