English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dispose U مرتب کردن مستعد کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
predisposes U مستعد کردن
predisposed U مستعد کردن
predispose U مستعد کردن
predisposing U مستعد کردن
format U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
filing U 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
justifications U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
semi processed data U داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
To do up the room. U اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
serializes U مرتب کردن سریال کردن
range U مرتب کردن میزان کردن
ranges U مرتب کردن میزان کردن
serialized U مرتب کردن سریال کردن
serialises U مرتب کردن سریال کردن
serialize U مرتب کردن سریال کردن
serialising U مرتب کردن سریال کردن
ranged U مرتب کردن میزان کردن
straightens U درست کردن مرتب کردن
straightened U درست کردن مرتب کردن
straighten U درست کردن مرتب کردن
straightening U درست کردن مرتب کردن
serializing U مرتب کردن سریال کردن
serialised U مرتب کردن سریال کردن
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
set in order U مرتب کردن
to cleanvp U مرتب کردن
to put to rights U مرتب کردن
tidy U مرتب کردن
to map out U مرتب کردن
fix up U مرتب کردن
graduating U مرتب کردن
graduates U مرتب کردن
marshals U مرتب کردن
graduate U مرتب کردن
straighten up <idiom> U مرتب کردن
marshalled U مرتب کردن
put straight U مرتب کردن
lineup U مرتب کردن
marshaling U مرتب کردن
marshaled U مرتب کردن
marshal U مرتب کردن
draw up U مرتب کردن
tidied U مرتب کردن
tidier U مرتب کردن
regularizing U مرتب کردن
regularizes U مرتب کردن
regularized U مرتب کردن
regularize U مرتب کردن
regularising U مرتب کردن
regularises U مرتب کردن
regularised U مرتب کردن
collocating U مرتب کردن
collocates U مرتب کردن
collocated U مرتب کردن
collocate U مرتب کردن
tidying U مرتب کردن
tidiest U مرتب کردن
tidies U مرتب کردن
cleaned U مرتب کردن
arranged U مرتب کردن
arranges U مرتب کردن
arranging U مرتب کردن
cleans U مرتب کردن
collating U مرتب کردن
clear up U مرتب کردن
concerts U مرتب کردن
concert U مرتب کردن
collates U مرتب کردن
cleanest U مرتب کردن
clean U مرتب کردن
collate U مرتب کردن
order U مرتب کردن
arrange U مرتب کردن
collated U مرتب کردن
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
squared U مرتب کردن کلاه
square U مرتب کردن کلاه
internal sort U مرتب کردن درونی
set U نهادن مرتب کردن
setting up U نهادن مرتب کردن
squaring U مرتب کردن کلاه
quicksort U مرتب کردن سریع
sets U نهادن مرتب کردن
data processing U مرتب کردن داده ها
pick up <idiom> U تمیز ،مرتب کردن
squares U مرتب کردن کلاه
collating sort U مرتب کردن داده
redd U مرتب کردن رهاساختن
bubble sort U مرتب کردن حبابی
ripple sort U مرتب کردن موجی
insertion sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن
block sort U مرتب کردن بلاکی
to fix up U مرتب کردن جادادن
shipshape U مرتب کردن منظم
selection sort U مرتب کردن گزینشی
reorder U دوباره مرتب کردن
tree sort U مرتب کردن درختی
collection U و مرتب کردن در پایگاه داده
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
multipass sort U مرتب کردن چند گذری
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
clear the decks <idiom> U همه جارا مرتب کردن
exchange sorting algorithm U مرتب کردن به روش حبابی
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
sorting network U شبکه مرتب کردن داده ها
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
polyphase sort U مرتب کردن چند فازی
collections U و مرتب کردن در پایگاه داده
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
multifile sorting U مرتب کردن چند فایلی
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjusts U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
adjust U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusting U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
scheduling U مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
quicksort U روش مرتب کردن سریع فایل
alphameric U مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
make room for someone or something <idiom> U برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
alphasort U مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
filing system U روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
jobs U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
job U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
justifying U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
chronologize U بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
pass U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
justifies U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
clock U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
passed U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
formats U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
clocks U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
organisations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organizations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
passes U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
organization U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
format U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
justify U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
sorted U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sort U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
internal sort U مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
sorts U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
mercury delay line U روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
weighting U مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
format U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
WAVE file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
WAV file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
formats U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
pair exchange sorting algorithm U نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
right U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righting U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
tabulation U 1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
raster graphics U روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
tiles U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
righted U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
tile U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
preventive U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchange U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm U الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanging U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
ascends U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascended U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
refile U تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
dual U سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
dp U پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
surf U جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
susceptible U مستعد
susceptive U مستعد
subject to tuberculosis U مستعد سل
guidable U مستعد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com