English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
computational U مربوط به یک محاسبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
Other Matches
flops U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops U اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
computing U محاسبه
predictions U محاسبه
slide rule U خط کش محاسبه
computation U محاسبه
calculation U محاسبه
computations U محاسبه
prediction U محاسبه
analysis U محاسبه
slide rules U خط کش محاسبه
calculated field U فیلد محاسبه
miscalculation U محاسبه اشتباه
miscalculations U محاسبه اشتباه
design U طرح و محاسبه
designs U طرح و محاسبه
cam calculation U محاسبه کرو
design load U بارمبنای محاسبه
computation U نتیجه محاسبه
calculation sheet U برگ محاسبه
calk U محاسبه کردن
uncomputable U محاسبه ناپذیر
nautical slide rule U خط کش محاسبه دریایی
recalculation U تجدید محاسبه
accounting price U قیمت محاسبه
account U محاسبه نمودن
calculating factor U ضریب محاسبه
computable U محاسبه پذیر
calculating machine U ماشین محاسبه
unit of account U واحد محاسبه
computational U اشتباه در محاسبه
computability U قابلیت محاسبه
compute U محاسبه کردن
predicted U محاسبه شده
dyscalculia U محاسبه پریشی
computations U نتیجه محاسبه
engineer's scale U خط کش محاسبه مهندسی
computes U محاسبه کردن
approximations U محاسبه ملایم
approximation U محاسبه ملایم
double counting U محاسبه مضاعف
arithmetic unit U واحد محاسبه
computed U محاسبه کردن
computing U سرعت محاسبه یک کامپیوتر
ration factor U ضریب محاسبه جیره
natural recalculation U محاسبه مجدد طبیعی
evaluating U محاسبه یک مقدار یا کمیت
computable function U تابع محاسبه پذیر
evaluated U محاسبه یک مقدار یا کمیت
incomputable U غیر قابل محاسبه
column wise recalculation U محاسبه مجدد ستونی
collapse design U محاسبه در محیط خمیری
accountable strength U استعداد قابل محاسبه
predicted U از قبل محاسبه شده
recalculation method U روش محاسبه عدد
reculaulation order U تنظیم محاسبه مجدد
evaluates U محاسبه یک مقدار یا کمیت
calculated altitude U ارتفاع محاسبه شده
miscalculates U اشتباه محاسبه کردن
tally U محاسبه چوب خط زدن
background recalculation U محاسبه مجدد پس زمینه
row wise recalculation U محاسبه مجدد سطری
load adjuster U خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
optimal recalculation U محاسبه مجدد بهینه
automatic recalculation U محاسبه مجدد خودکار
tallying U محاسبه چوب خط زدن
miscalculate U اشتباه محاسبه کردن
miscalculated U اشتباه محاسبه کردن
miscalculating U اشتباه محاسبه کردن
computations U نتیجه شمارش محاسبه
evaluate U محاسبه یک مقدار یا کمیت
computed price U قیمت محاسبه شده
integral calculus U محاسبه انتگرال [ریاضی]
tallies U محاسبه چوب خط زدن
computation U نتیجه شمارش محاسبه
computed goto U جهش بر مبنای محاسبه
tallied U محاسبه چوب خط زدن
manual recalculation U محاسبه مجدد دستی
ration basis U مبنای محاسبه جیره غذایی
basis of freight U پایه محاسبه هزینه حمل
compute U انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
computed U انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
box U مربع روی ورقه محاسبه
computes U انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
algorithms U محاسبه عددی حساب رقومی
evaluations U عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
algorithm U محاسبه عددی حساب رقومی
evaluation U عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
boxes U مربع روی ورقه محاسبه
computing sight U وسیله محاسبه عناصر تیر
elastic design U طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
long run period U دوران محاسبه بلند مدت
strategically <adv.> U طرح ریزی [محاسبه] شده
computer generations U روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
design for flexture and shear U طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
measure U روش محاسبه اندازه یا کمیت
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
ration cycle U سیکل محاسبه جیره 42ساعته
computable U آنچه قابل محاسبه است
scaling law U ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
basket purchase U خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
interpolation U محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
interpolations U محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
margin U تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margins U تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
stroke play U مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
percentile U محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
reboot U بار کردن مجدد سیستم عامل در حین محاسبه
expansion U افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
unary operation U عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
freight tonne U فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
leave year U سال کار بدون محاسبه ایام مرخصی یا ترک خدمت
brake mean effective pressure U مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
fittest U محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
relative U پاسهای مرتب که به نرم افزارکامپیوترامکان محاسبه زمان حقیقی میدهد
unliquidated damages U خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
fits U محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fit U محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
liquidated damages U خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
precedence U قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
sizes U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
design maximum weight U حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
arithmetic logic unit U بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
averaged U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
keystroke U شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
averaging U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averages U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
average U میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
backward U روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backwards U روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
MIP mapping U روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
parallelled U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleling U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelling U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallels U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleled U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
interference U محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
DX U پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
geometry processing U فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
calculates U فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
alu U Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
heaps U مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
calculated U فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
calculate U فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
heaping U مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heap U مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
number cruncher U یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
processor bound U اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود
conversion tables U جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
translation tables U جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
tweening U محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
paged address U آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
fallout prediction U محاسبه میزان ریزش اتمی پیش بینی ریزش
assemble capital stock U بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
background U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
trend line U یک بسط محاسبه شده از سری داده به منظور پیش بینی خط سیرهای ورای داده معلوم
backgrounds U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
arc elasticity of demand U عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
predictions U از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
prediction U از قبل پیش بینی کردن محاسبه کردن
A clear conscience fears no accusation <proverb> آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
LUT U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
plastic analysis U محاسبه درمحیط خمیری روش واکافت خمیری فراکافت خمیری
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
coherent U مربوط
correspondents U مربوط به
coordinate U مربوط
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com