English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
archetypal U مربوط به صورت ازلی
archetypally U مربوط به صورت ازلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
archetype U صورت ازلی
primordial image U صورت ازلی
archetypes U صورت ازلی
facial U مربوط به صورت
facr piece U قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
stat [on something] U واقعیت ها به صورت اعداد [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
conceptual model U شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
CD DA U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD audio U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
innascible U ازلی
predetermination U ازلی
everlasting U ازلی
increate U ازلی
pre existent U ازلی
prevenient U ازلی
primordial U ازلی
eterne U ازلی
eternal U ازلی
the a of days U خدای ازلی
primordial element U عنصر ازلی
eon U قوه ازلی
asymptote U مماس ازلی
eternally U بطور ابدی یا ازلی
the ever lasting fod U خدای ازلی و ابدی
eternalness U ازلیت :ابدی یا ازلی بودن
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
preexist U ازلی بودن قبلا موجود شدن
predestinate U قبلا تعیین شده دارای سرنوشت ونصیب وقسمت ازلی
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
aeons U قرن بی انتها قرن ازلی
aeon U قرن بی انتها قرن ازلی
eons U قرن بی انتها قرن ازلی
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
related U مربوط
curatorial U مربوط به
coordinate U مربوط
correspondent U مربوط به
lineal U مربوط به خط
correspondents U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
as for U مربوط به
relevant U مربوط
germane U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
caprine U مربوط به بز
cretaceous U مربوط به گچ
condequent U مربوط
pertaining U مربوط به
coherent U مربوط
pertinenet U مربوط
pertinent U مربوط به
apposite U مربوط
affined U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
pertinent U مربوط
irrelevant U نا مربوط
proper U مربوط
for U مربوط به
bawdy U مربوط به جاکشی
astro U مربوط به نجوم
atomistic U مربوط به اتم
professorate U مربوط به استادی
polar U مربوط به قطب
procephalic U مربوط به جلو سر
polar U مربوط به قط بها
graphic U مربوط به نقاشی
bear U مربوط بودن
testamentary U مربوط به وصیتنامه
amazonian U مربوط به امازونها
ameba U مربوط به امیب
connect U مربوط کردن
ameban U مربوط به امیب
connects U مربوط کردن
amebic U مربوط به امیب
ameboid U مربوط به امیب
ammino U مربوط به امونیاک
textuary U مربوط به متن
thallous U مربوط به تالیوم
bears U مربوط بودن
to have connexion with U مربوط بودن با
to be in rapport U مربوط بودن
to be U مربوط باینده
agrologic U مربوط بخاکشناسی
aguish U مربوط به تب و لرز
aluminous U مربوط به الومینیوم
analitical U مربوط به تجزیه
anent U در مشارکت با مربوط به
senile U مربوط به پیری
archival U مربوط به بایگانی
synergistic U مربوط به همکاری
arithmeticlal U مربوط به حساب
arteriovenous U مربوط به رگها
quadrantal U مربوط به تراز
pyric U مربوط به سوختن
pyrotechnic U مربوط به فن اتشبازی
as to U عطف به مربوط به
postal U مربوط به پست
arbitrative U مربوط بحکمیت
anglian U مربوط به نژاد
superciliary U مربوط به ابرو
substantival U مربوط به اسم
subsistence U مربوط به زیست
mathematical U مربوط به ریاضیات
shipboard U مربوط به ناو
sensorimotor U مربوط به حس حرکت
organizational U مربوط به سازمان
arbitral U مربوط به حکمیت
residential U مربوط به اقامت
bardic U مربوط به رامشگری
larcenous U مربوط به دزدی
immunologic U مربوط به مصونیت
hypophyseal U مربوط به هیپوفیز
hydrostatic U مربوط به فشار اب
hydropic U مربوط به استسقاء
hydrographic U مربوط به اب نگاری
horsy U مربوط به اسب
hominoid U مربوط به بشر
hawaiian U مربوط به هاوایی
dictoral U مربوط به دکتری
histrionic U مربوط به نمایش
coherently U بطور مربوط
computational U مربوط به یک محاسبه
janitorial U مربوط به فراشی
irrelative U نا مربوط مطلق
insurrectional U مربوط به شورش
inspectional U مربوط به بازرسی
tutorial U مربوط به قیمومت
tutorials U مربوط به قیمومت
haemic U مربوط بخون
goidelic U مربوط بسلت
glyptic U مربوط به حکاکی
fistulous U مربوط به ناسور
dictatorial U مربوط به دیکتاتور
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
avuncular U مربوط بدایی
photo- U مربوط به نور
filiate U مربوط ساختن
faunae U مربوط به جانوران
narcotic U مربوط به موادمخدره
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
glossal U مربوط به زبان
genethliac U مربوط به طالع
thermal U مربوط به گرما
garlicky U مربوط به سیر
treat U مربوط بودن به
treated U مربوط بودن به
treats U مربوط بودن به
gallinaceous U مربوط بماکیان
expiratory U مربوط به زفیر
occupational U مربوط به شغل
basal U مربوط به ته یابنیان
Hellenic U مربوط به یونان
womanish U مربوط به زن یا زنان
material U مربوط جسم
materials U مربوط جسم
mammary U مربوط به پستان
mammary U مربوط به پستانداران
numeric U 1-مربوط به اعداد. 2-
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com