English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
facial U مربوط به صورت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
archetypal U مربوط به صورت ازلی
archetypally U مربوط به صورت ازلی
CD audio U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD DA U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
conceptual model U شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
facr piece U قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
stat [on something] U واقعیت ها به صورت اعداد [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
Other Matches
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard U صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
packet U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets U روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric U که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt U واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
basics U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic U بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
vespertinal U مربوط به شب
lineal U مربوط به خط
pertinent U مربوط به
caprine U مربوط به بز
relevant U مربوط
coherent U مربوط
irrelevant U نا مربوط
germane U مربوط
eight bit system U مربوط به یک
cretaceous U مربوط به گچ
coordinate U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
for U مربوط به
pertaining U مربوط به
proper U مربوط
related U مربوط
correspondent U مربوط به
correspondents U مربوط به
curatorial U مربوط به
as for U مربوط به
apposite U مربوط
pertinent U مربوط
pertinenet U مربوط
affined U مربوط
condequent U مربوط
adulterous U مربوط به زنا
Americans U مربوط بامریکا
achaian U مربوط به اخائیه
What's it to you? <idiom> U به تو چه؟ [به تو چه مربوط است؟]
affiliate U مربوط ساختن
contiguous U مربوط بهم
budgetary U مربوط به بودجه
achaean U مربوط به اخائیه
acetarious U مربوط به سالاد
electrically U مربوط به الکتریسیته
arithmeticlal U مربوط به حساب
retired U مربوط به بازنشستگی
left-wing U مربوط به جناح چپ
ameban U مربوط به امیب
amebic U مربوط به امیب
ameboid U مربوط به امیب
ammino U مربوط به امونیاک
analitical U مربوط به تجزیه
anent U در مشارکت با مربوط به
ecumenical U مربوط به سرتاسرجهان
anglian U مربوط به نژاد
What do I care? U به من چه مربوط است؟
affiliated U مربوط ساختن
sartorial U مربوط به خیاطی
personal U مربوط به کسی
numerical U مربوط به اعداد
bear U مربوط بودن
arbitral U مربوط به حکمیت
affiliating U مربوط ساختن
verb U مربوط به صدا
left wing U مربوط به جناح چپ
agrologic U مربوط بخاکشناسی
ameba U مربوط به امیب
aguish U مربوط به تب و لرز
verbs U مربوط به صدا
archival U مربوط به بایگانی
affiliates U مربوط ساختن
aluminous U مربوط به الومینیوم
bears U مربوط بودن
arbitrative U مربوط بحکمیت
residential U مربوط به اقامت
geriatric U مربوط به پیری
familial U مربوط به خانواده
bawdy U مربوط به جاکشی
graphic U مربوط به نقاشی
centenarian U مربوط به قرن
centenarians U مربوط به قرن
psychiatric U مربوط به روانپزشکی
municipal U مربوط به شهرداری
shipboard U مربوط به ناو
technological U مربوط به فناوری
military U مربوط به نظام
technologically U مربوط به فناوری
sensorimotor U مربوط به حس حرکت
valedictory U مربوط به خداحافظی
attached U مربوط متعلق
narcotic U مربوط به موادمخدره
surgical U مربوط به جراحی
marital U مربوط به زناشویی
aesthetically U مربوط به علم
aesthetic U مربوط به علم
photo- U مربوط به نور
norse U مربوط به اسکاندیناوی
mammary U مربوط به پستانداران
astrological U مربوط به نجوم
congressional U مربوط به کنگره
meteorological U مربوط به هواسنجی
thematic U مربوط بموضوع
dictatorial U مربوط به دیکتاتور
matrimonial U مربوط به ازدواج
numeric U 1-مربوط به اعداد. 2-
ceremonials U مربوط به جشن
ceremonial U مربوط به جشن
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
nuclear U مربوط به اتمی
mammary U مربوط به پستان
post U مربوط به پست
commercial U مربوط به تجارت
aeronautical U مربوط به فضانوردی
metabolical U مربوط به متابولیزم
fractional U مربوط به بخشها
paratroop U مربوط به چتربازی
anal U مربوط به مقعد
ovarial U مربوط به تخمدان
nasal U مربوط به بینی
acrobatic U مربوط به بندبازی
existential U مربوط به هستی
concern U مربوط بودن به
fossils U مربوط بادوارگذشته
connect U مربوط کردن
fossil U مربوط بادوارگذشته
connects U مربوط کردن
racing U مربوط بمسابقه
outbound U مربوط به خارج
dependent U مربوط محتاج
concerns U مربوط بودن به
osteal U مربوط باستخوان
subsistence U مربوط به زیست
textual U مربوط به متن یا نص
speculative U مربوط به اندیشه
womanish U مربوط به زن یا زنان
posts U مربوط به پست
posted U مربوط به پست
postal U مربوط به پست
senile U مربوط به پیری
post- U مربوط به پست
organizational U مربوط به سازمان
material U مربوط جسم
mathematical U مربوط به ریاضیات
nautical U مربوط به کشتیرانی
ovarian U مربوط به تخمدان
baronial U مربوط به بارون
Hellenic U مربوط به یونان
circumstantial U مربوط به موقعیت
American U مربوط بامریکا
materials U مربوط جسم
to be U مربوط باینده
corresponsive U مربوط بیکدیگر
tutorials U مربوط به قیمومت
histrionic U مربوط به نمایش
thallous U مربوط به تالیوم
logistical U مربوط به لجستیک
dictoral U مربوط به دکتری
vindicative U مربوط به توجیه
mechanical U مربوط به ماشین ها
villatic U مربوط به دهکده
divisional U مربوط به تقسیم
domiciliary U مربوط به خانه
sales U مربوط به فروش
hawaiian U مربوط به هاوایی
haemic U مربوط بخون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com