English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
surgical U مربوط به جراحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
surgical U مربوط به امور پزشکی جراحی
Other Matches
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
surgeries U جراحی
surgery U جراحی
postoperative U پس از عمل جراحی
canula U لوله جراحی
raspatory U سوهان جراحی
orthopedics U جراحی استخوان
hysterotomy U جراحی رحم
psychosurgery U جراحی روانی
A surgical operation . U عمل جراحی
operation U عمل جراحی
surgical instruments U الات جراحی
the knife U الت جراحی
surgically U از لحاظ جراحی
surgical U وابسته به جراحی
surgical U عمل جراحی
surgeries U اتاق جراحی
surgeries U عمل جراحی
surgery U اتاق جراحی
the knife U چاقوی جراحی
neurosurgery U جراحی اعصاب
surgical operation U عمل جراحی
plastic surgery U جراحی پلاستیک
bougie U میل جراحی
surgery U عمل جراحی
forceps U انبر جراحی
aciurgy U عمل جراحی
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
operate U عمل جراحی کردن
gouge U اسکنه جراحی بزورستانی
bistoury U چاقوی کوچک جراحی
surgeon's knot U گره بخیه جراحی
gouged U اسکنه جراحی بزورستانی
gouges U اسکنه جراحی بزورستانی
operating theatres U نمایشگاه عمل جراحی
ablator U الت بریدن در جراحی
operated U عمل جراحی کردن
inoperable U غیر قابل جراحی
operates U عمل جراحی کردن
abaptistum U اره جراحی مغز
forceps U انبر جراحی انبرک
operating theatre U نمایشگاه عمل جراحی
abaptiston U اره جراحی مغز
gouging U اسکنه جراحی بزورستانی
catheter U میل جراحی بول
scalpel U چاقوی کوچک جراحی
plastic surgery U جراحی ترمیمی و زیبایی
scalpels U باچاقوی جراحی بریدن
scalpels U چاقوی کوچک جراحی
rhinoplasty U جراحی پیوندی بینی
scalpel U باچاقوی جراحی بریدن
swab U سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
scrubs U ضد عفونی برای عمل جراحی
probang U میله گلو پاک کن جراحی
scrubbing U ضد عفونی برای عمل جراحی
interne U یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
scrubbed U ضد عفونی برای عمل جراحی
thoracotomy U عمل جراحی شکافتن جدارسینه
swabs U سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
scrub U ضد عفونی برای عمل جراحی
osteoplastic U وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
emboly U یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
pneumectomy U عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
tonsillectomy U در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
psychosurgery U جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
hysterectomize U بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
face lifting U جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
embolectomy U عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
vasectomy U عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomies U عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
stitch U بخیه جراحی بخیه زدن
stitched U بخیه جراحی بخیه زدن
operation U عمل جراحی عمل
affined U مربوط
correspondents U مربوط به
lineal U مربوط به خط
pertinenet U مربوط
for U مربوط به
coherent U مربوط
caprine U مربوط به بز
germane U مربوط
curatorial U مربوط به
condequent U مربوط
apposite U مربوط
correspondent U مربوط به
coordinate U مربوط
pertaining U مربوط به
cretaceous U مربوط به گچ
eight bit system U مربوط به یک
irrelevant U نا مربوط
related U مربوط
pertinent U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
as for U مربوط به
relevant U مربوط
proper U مربوط
pertinent U مربوط
hydraulic U مربوط به اب
anal U مربوط به مقعد
divisional U مربوط به تقسیم
affiliating U مربوط ساختن
domiciliary U مربوط به خانه
four dimensional U مربوط به بعدچهارم
gallinaceous U مربوط بماکیان
haemic U مربوط بخون
goidelic U مربوط بسلت
glyptic U مربوط به حکاکی
computational U مربوط به یک محاسبه
affiliated U مربوط ساختن
acrobatic U مربوط به بندبازی
affiliates U مربوط ساختن
glossal U مربوط به زبان
genethliac U مربوط به طالع
garlicky U مربوط به سیر
corresponsive U مربوط بیکدیگر
hawaiian U مربوط به هاوایی
existential U مربوط به هستی
dictoral U مربوط به دکتری
communists U مربوط به کمونیسم
retired U مربوط به بازنشستگی
expiratory U مربوط به زفیر
parental U مربوط به والدین
budgetary U مربوط به بودجه
electrically U مربوط به الکتریسیته
communist U مربوط به کمونیسم
operatic U مربوط به اپرا
affiliate U مربوط ساختن
filiate U مربوط ساختن
fistulous U مربوط به ناسور
vehicular U مربوط به خودرو
futuristic U مربوط به اینده
faunae U مربوط به جانوران
climatic U مربوط به اب وهوا
agrologic U مربوط بخاکشناسی
aeronautical U مربوط به فضانوردی
prospective U مربوط به اینده
municipal U مربوط به شهرداری
ammino U مربوط به امونیاک
textual U مربوط به متن یا نص
ameboid U مربوط به امیب
amebic U مربوط به امیب
ameban U مربوط به امیب
American U مربوط بامریکا
Americans U مربوط بامریکا
ameba U مربوط به امیب
analitical U مربوط به تجزیه
anent U در مشارکت با مربوط به
anglian U مربوط به نژاد
archival U مربوط به بایگانی
attached U مربوط متعلق
valedictory U مربوط به خداحافظی
arbitrative U مربوط بحکمیت
arbitral U مربوط به حکمیت
military U مربوط به نظام
commercial U مربوط به تجارت
circumstantial U مربوط به موقعیت
amazonian U مربوط به امازونها
acetarious U مربوط به سالاد
concern U مربوط بودن به
concerns U مربوط بودن به
dependent U مربوط محتاج
outbound U مربوط به خارج
racing U مربوط بمسابقه
fossil U مربوط بادوارگذشته
fossils U مربوط بادوارگذشته
achaean U مربوط به اخائیه
achaian U مربوط به اخائیه
adulterous U مربوط به زنا
aluminous U مربوط به الومینیوم
baronial U مربوط به بارون
ovarian U مربوط به تخمدان
aguish U مربوط به تب و لرز
nautical U مربوط به کشتیرانی
nasal U مربوط به بینی
fractional U مربوط به بخشها
fractional U مربوط به بخشهایی
thematic U مربوط بموضوع
commisural U مربوط به درزوپیوندگاه
feminine U مربوط به جنس زن
my U مربوط بمن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com