Total search result: 201 (3 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
arithmetic U |
مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
arithmetic U |
محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم |
 |
 |
borrow U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
borrowed U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
borrows U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
utility U |
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد |
 |
 |
mathematical U |
توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند |
 |
 |
processor U |
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند |
 |
 |
mathematical functions U |
توابع ریاضی |
 |
 |
mode U |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
 |
 |
modes U |
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند |
 |
 |
family of curves U |
دسته توابع [ریاضی] |
 |
 |
theory of functions of a complex variable U |
نظریه توابع [ریاضی] |
 |
 |
Complex analysis U |
نظریه توابع [ریاضی] |
 |
 |
arithmetic U |
توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی |
 |
 |
divisional U |
مربوط به تقسیم |
 |
 |
basic U |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
 |
 |
basics U |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
 |
 |
division U |
تقسیم [ریاضی] |
 |
 |
arithmetic U |
بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد |
 |
 |
boolean algebra U |
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست |
 |
 |
eutherian U |
مربوط به تقسیم بندی بزرگ پستانداران |
 |
 |
math U |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
 |
 |
extending U |
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |
 |
 |
maths U |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
 |
 |
extends U |
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |
 |
 |
extend U |
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است |
 |
 |
batch U |
با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن |
 |
 |
batches U |
با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن |
 |
 |
setting up U |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
 |
 |
set U |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
 |
 |
factorial U |
مربوط به فاکتوریاعامل مشترک ریاضی |
 |
 |
sets U |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
 |
 |
GKS U |
استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند |
 |
 |
modulo arithmetic U |
شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند |
 |
 |
divisor U |
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند |
 |
 |
fissiparous U |
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده |
 |
 |
vernier U |
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء |
 |
 |
types U |
قبیل |
 |
 |
such as U |
از قبیل |
 |
 |
type U |
قبیل |
 |
 |
typed U |
قبیل |
 |
 |
such U |
این قبیل |
 |
 |
suchlike U |
این قبیل |
 |
 |
base band U |
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس |
 |
 |
baseband U |
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس |
 |
 |
men of that stamp U |
این قبیل مردان |
 |
 |
trellis coding U |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
 |
 |
he is not of that type U |
ازان قبیل اشخاص نیست |
 |
 |
studding U |
مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره |
 |
 |
fully U |
از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی |
 |
 |
subrtraction U |
تفریق |
 |
 |
subtraction U |
تفریق |
 |
 |
subraction U |
تفریق |
 |
 |
separation U |
تفریق |
 |
 |
separations U |
تفریق |
 |
 |
subdivide U |
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن |
 |
 |
subdividing U |
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن |
 |
 |
subdivided U |
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن |
 |
 |
subdivides U |
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن |
 |
 |
subtracting U |
تفریق کردن |
 |
 |
subtract U |
تفریق کردن |
 |
 |
deduction U |
کاهش تفریق |
 |
 |
subtracted U |
تفریق کردن |
 |
 |
deduce U |
تفریق کردن |
 |
 |
subtracter U |
تفریق کننده |
 |
 |
deduced U |
تفریق کردن |
 |
 |
subtracts U |
تفریق کردن |
 |
 |
deducing U |
تفریق کردن |
 |
 |
deduces U |
تفریق کردن |
 |
 |
subduct U |
ربودن تفریق کردن |
 |
 |
sectors U |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
 |
 |
sector U |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
 |
 |
administrators U |
شخصی که مراقب شبکه است و وفایفی از قبیل نصب |
 |
 |
administrator U |
شخصی که مراقب شبکه است و وفایفی از قبیل نصب |
 |
 |
dilly U |
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره |
 |
 |
minus U |
برای تفریق یا مقدار منفی |
 |
 |
subtractive U |
کاهنده دارای علامت تفریق |
 |
 |
minus signs U |
برای تفریق یا مقدار منفی |
 |
 |
minus sign U |
برای تفریق یا مقدار منفی |
 |
 |
subtracts U |
تفریق شدن منها کردن |
 |
 |
subtracting U |
تفریق شدن منها کردن |
 |
 |
subtracted U |
تفریق شدن منها کردن |
 |
 |
subtract U |
تفریق شدن منها کردن |
 |
 |
program loans U |
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها |
 |
 |
contraband of war U |
قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک |
 |
 |
tactically U |
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی |
 |
 |
tactical U |
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی |
 |
 |
adder U |
وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند |
 |
 |
adders U |
وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند |
 |
 |
inference U |
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد |
 |
 |
inferences U |
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد |
 |
 |
bioclimatic U |
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی |
 |
 |
elevation guidance U |
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما |
 |
 |
victual U |
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار |
 |
 |
subtrahend U |
در عمل تفریق , عددی که از عدد دیگر کم شود |
 |
 |
negatives U |
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد |
 |
 |
negative U |
عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد |
 |
 |
genital U |
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی |
 |
 |
auditory U |
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری |
 |
 |
endorsee U |
کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود |
 |
 |
flags U |
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع |
 |
 |
flag U |
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع |
 |
 |
Xerox PARC U |
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است |
 |
 |
physical record U |
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری |
 |
 |
supervisory U |
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور |
 |
 |
Schedule+ U |
برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است |
 |
 |
complemented U |
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه |
 |
 |
complementing U |
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه |
 |
 |
complement U |
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه |
 |
 |
complements U |
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه |
 |
 |
critical raynold's number U |
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد |
 |
 |
Media Player U |
برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو |
 |
 |
relative U |
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است |
 |
 |
acoustic U |
مربوط به صدا مربوط به سامعه |
 |
 |
acoustical U |
مربوط به صدا مربوط به سامعه |
 |
 |
meteorograph U |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
 |
 |
quickset U |
بوتههای پرچینی از قبیل خفچه و غیره پرچین خفچه |
 |
 |
american national standards institute U |
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند |
 |
 |
xenial U |
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان |
 |
 |
distance angle U |
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف |
 |
 |
range component U |
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد |
 |
 |
transfer functions U |
توابع انتقالی |
 |
 |
environs U |
دوروبر توابع |
 |
 |
orthogonal functions U |
توابع متعامد |
 |
 |
mathematical notation U |
نشانه گذاری ریاضی [ریاضی] |
 |
 |
orthonormal functions U |
توابع متعامد بهنجار |
 |
 |
orthonormal functions U |
توابع نرمال ارتو |
 |
 |
nest U |
تعداد توابع در یک تابع |
 |
 |
fixture U |
توابع مایملک بلامعارض |
 |
 |
nests U |
تعداد توابع در یک تابع |
 |
 |
colours U |
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer |
 |
 |
colour U |
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer |
 |
 |
civil appropriation U |
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی |
 |
 |
Netscape Navigator U |
یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است |
 |
 |
services U |
1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2- |
 |
 |
repertoire U |
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار |
 |
 |
post war consumption functions U |
توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم |
 |
 |
HTTPD U |
وب سرور که حاوی توابع پردازش فرم ها |
 |
 |
list U |
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه |
 |
 |
modulate U |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
 |
 |
references U |
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |
 |
 |
reference U |
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه |
 |
 |
modulating U |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
 |
 |
modulates U |
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده |
 |
 |
cpu U |
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند |
 |
 |
functioned U |
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند |
 |
 |
run U |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
 |
 |
runs U |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
 |
 |
functions U |
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند |
 |
 |
function U |
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند |
 |
 |
assembled U |
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه |
 |
 |
template U |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
 |
 |
templates U |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
 |
 |
assembles U |
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه |
 |
 |
assemble U |
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه |
 |
 |
process U |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
 |
 |
processes U |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
 |
 |
accounting package U |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
 |
 |
accounts package U |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
 |
 |
alu U |
بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد |
 |
 |
master U |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
 |
 |
mastered U |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
 |
 |
edp U |
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است |
 |
 |
pattern U |
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند |
 |
 |
extracode U |
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند |
 |
 |
masters U |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
 |
 |
electronic U |
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص |
 |
 |
rom U |
کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند. |
 |
 |
patterns U |
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند |
 |
 |
brouter U |
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند |
 |
 |
processes U |
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |
 |
 |
process U |
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |
 |
 |
WordPad U |
امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد |
 |
 |
CD I U |
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است |
 |
 |
draw off U |
کسر کردن تفریق کردن |
 |
 |
achievable U |
قابل وصول قابل تفریق |
 |
 |
mathematical logic U |
منطق ریاضی [ریاضی] |
 |
 |
formulas U |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
 |
 |
formulae U |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
 |
 |
formula U |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
 |
 |
toolbox U |
مجموعه توابع از پیش تعیین شده که در حین نوشتن برنامه استفاده می شوند |
 |
 |
introduces U |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
 |
 |
fall back U |
دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود |
 |
 |
expansion board U |
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر |
 |
 |
run duration U |
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است |
 |
 |
introduced U |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
 |
 |
introduce U |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
 |
 |
adlib U |
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI |
 |
 |
non procedural language U |
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را |
 |
 |
kernels U |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
 |
 |
kernel U |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
 |
 |
hierarchical communications system U |
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند |
 |
 |
introducing U |
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند. |
 |
 |
declarative statement U |
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها |
 |
 |
main U |
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند |
 |
 |
libraries U |
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند |
 |
 |
library U |
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند |
 |
 |
linkages U |
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند |
 |
 |
linkage U |
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند |
 |
 |
parameter U |
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود |
 |