English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
right angled parallelogram U مربع مستطیل چارگوش دراز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectangles U مربع مستطیل
rectangle U مربع مستطیل
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
rectangles U چهار گوش دراز مستطیل
rectangle U چهار گوش دراز مستطیل
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
measure U مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
knot density U چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
squaring U چارگوش
squared U چارگوش
four cornered U چارگوش
square U چارگوش
squares U چارگوش
frame antenna U انتن چارگوش
mackinaw U قایق کف پهن چارگوش
lugger U کشتی کوچک با بادبان چارگوش
pallium U ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
halma U یکجور بازی روی صفحهای که 652 خانه چارگوش دارد
rectangle U مستطیل
oblong U مستطیل
rectangles U مستطیل
cuboid U مستطیل
rectangular U مستطیل
oblongs U مستطیل
dispersion rectangle U مستطیل پراکندگی
deflection pattern U مستطیل انحراف
rectangular prism U منشور مستطیل القاعده
rectangle of dispersion U مستطیل پراکندگی گلوله ها
quadrat U قطعه زمین مستطیل
free throw lane U مستطیل پرتاب ازاد
rectangular giagram U دیاگرام مستطیل شکل
rectangular antiprism U ضد منشور مستطیل القاعده
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
batter's box U محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
box palet U پالت مکعب مستطیل شکل
Egyptian hall U [اتاق عمومی مستطیل شکل]
head access window U شکاف مستطیل شکل درروکش دیسک لغزان
humeral veil U پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
pilaster U ستون چهار گوش یا مستطیل پایه مبل وصندلی
volleyball U بازی بین دو تیم 6نفره در زمین مستطیل باتوری در وسط
albanega U [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
quadrangles U مربع
chi square U مربع خی
quadrangle U مربع
sq U مربع
square U مربع
rectangles U مربع
squaring U مربع
squared U مربع
squares U مربع
rectangle U مربع
quadrangular U مربع
foursquare U مربع
four-square U کاملا مربع
mean square U یک مربع حسابی
square inch U اینچ مربع
square knot U گره مربع
whole brick U اجر مربع
square foot U فوت مربع
square matrix U ماتریس مربع
square metre U متر مربع
quadrature U مربع سازی
square wave U موج مربع
squarish U تقریبا مربع
chi square distribution U توزیع مربع خی
square mil U میل مربع
tablock U واشر تجتی بی زبئنه مستطیل شکل که به بالا خم شده ومهره را در جای خود قفل میکند
pram U قایق کف پهن ته مربع
hectare U ده هزار متر مربع
sieve U الک با سوراخ مربع
sieving U الک با سوراخ مربع
prams U قایق کف پهن ته مربع
sieves U الک با سوراخ مربع
hectares U ده هزار متر مربع
square pyramid U هرم مربع القاعده
square toed U دارای پنجه مربع
sieved U الک با سوراخ مربع
squaring U مربع توان دوم
scow U قایق کف پهن ته مربع
color square U مربع رنگ نما
cosecant squared beam U اشعه با مربع کوسکانت
ship rigged U دارای بادبان مربع
square number U مربع کامل [ریاضی]
diamond charge U خرج مربع شکل
formee U دارای انتهای مربع
square U مربع توان دوم
ounce per inch square U اونس اینچ مربع
weight zone U مربع وزن گلوله
box spar U تیرکهای با مقطع مربع
squares U مربع توان دوم
pound per square inch U پوند بر اینچ مربع
squared U مربع توان دوم
photo pattern generation U تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
filet U توری دارای اشکال مربع
basilica U [کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
box U مربع روی ورقه محاسبه
square pyramidal molecule U مولکول هرمی مربع القاعده
boxes U مربع روی ورقه محاسبه
abaculus U قطعه مربع کاشی معرق
abaciscus U قطعه مربع کاشی معرق
box defence U تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
gaff topsail U بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
crotched U گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
diamond U مربع بزرگ زمین بیس بال
abacus U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
soricine U موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
stopboard U تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
anchors U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
kpsi U [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
anchoring U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
ring U محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
anchor U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
footcandle U واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
reefknot U گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
acres U واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre U واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
millibar U واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
crotch U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
crotches U مربع کوچک در 4 گوشه میزبیلیارد بی کیسه چنگک نگهدارنده تیر افقی بادبان
dispersion pattern U مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
lengthy U دراز
long U دراز
to piece out U دراز
linear U دراز
to eke out U دراز
to be prolonged U دراز
lengthwise U دراز
toom U دراز
long- U دراز
longed U دراز
dolichomorphic U دراز تن
longest U دراز
longer U دراز
prolix U دراز
verbose U دراز
long headed U سر دراز
longs U دراز
longish U دراز
oblong U دراز
macro U دراز
oblongated U دراز
oblongs U دراز
longheaded U دراز سر
longhead U کله دراز
wader U مرغ دراز پا
tender fleshed cherry U گیلاس دم دراز
morella cherry U گیلاس دم دراز
oblonated U دراز :درازنا
drag on <idiom> U دراز کردن
long-life U عمر دراز
long life U عمر دراز
in the long run U در دراز مدت
long bill U نوک دراز
long-winded U دراز نفس
long winded U دراز نفس
gangling U طولانی و دراز
pintail U اردک دم دراز
longer-term U دراز مدت
long-term U دراز مدت
long run [American E] <adj.> U دراز مدت
long term U دراز مدت
long shunt U شنت دراز
lanternjaws U چانه دراز
long run U دراز مدت
long bone U استخوانهای دراز
long eared U گوش دراز
long range U دراز مدت
long term <adj.> U دراز مدت
string U چسبناک دراز
lantern jawed U چانه دراز
long billed U نوک دراز
protract U دراز کردن
prolongate U دراز کردن
ileum U روده دراز
inductile U دراز نشو
prolixity U دراز نویسی
longeval U دراز عمر
long wind U دراز نفسی
long necked U گردن دراز
oblong U دراز پهنا
lengthened U دراز شدن
lengthening U دراز کردن
lengthening U دراز شدن
lengthens U دراز کردن
weedy U دراز و باریک
longevity U دراز عمری
oblongs U دراز پهنا
to stretch out U دراز کردن
narrowest U دراز وباریک
elongation U دراز شدگی
narrower U دراز وباریک
lengthened U دراز کردن
lengthen U دراز شدن
streek U دراز کردن
snipe U نوک دراز
sniped U نوک دراز
snipes U نوک دراز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com