Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
last rites
U
مراسم دفن و کفن و دعای ختم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vigils
U
دعای شب
vigil
U
دعای شب
blessing
U
دعای خیر
benison
U
دعای خیر
supererogatory prayer
U
دعای نافله
the loard's prayer
U
دعای خداوند
the loard's prayer
U
دعای ربانی
blessings
U
دعای خیر
benedictions
U
دعای خیر
Lord's Prayer
U
دعای خداوند
benediction
U
دعای خیر
gracing
U
دعای فیض و برکت
deprecation
U
دعای بخشش یاشفاعت
confiscator
U
دعای اعتراف نامه
benediction
U
دعای اختتام برکت
confiscator
U
دعای اعتراف بگناهان
graces
U
دعای فیض و برکت
graced
U
دعای فیض و برکت
grace
U
دعای فیض و برکت
benedictions
U
دعای اختتام برکت
post communion
U
دعای بعد از عشاء ربانی
blessings
U
دعای پیش از غذا نعمت
blessing
U
دعای پیش از غذا نعمت
benedicite
U
دعای برکت قبل از غذا
white paternoster
U
دعای نگهداری ازشر روح پلید
paternosters
U
دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
paternoster
U
دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
they gave him a fine sendoff
U
ایین بدرود راباوی بجااوردندبرایش دعای خیرکردند
to say grace
U
دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
kyrie
U
دعای مناجاتی که با کلمات >ای خداوند بر مارحم فرما<اغاز میشود
rituals
U
مراسم
ceremony
U
مراسم
ceremonies
U
مراسم
burial service
U
مراسم دفن
funerals
U
مراسم دفن
exequies
U
مراسم تدفین
goblet
U
جام
[در مراسم]
morning parade
U
مراسم صبحگاه
ceremonies
U
مراسم نظامی
ceremony
U
مراسم نظامی
funeral
U
مراسم دفن
pageant
U
مراسم مجلل
chalice
U
جام
[در مراسم]
pageants
U
مراسم مجلل
mass
U
مراسم عشاء ربانی
funerals
U
مراسم تشییع جنازه
Commemoration services were held .
U
مراسم یاد بودانجام شد
rite
U
مراسم تشریفات مذهبی
funeral
U
مراسم تشییع جنازه
masses
U
مراسم عشاء ربانی
karma
U
سرنوشت مراسم دینی
goblet
U
گیلاس شراب
[در مراسم]
calebrate
U
بجا اوردن مراسم
chalice
U
گیلاس شراب
[در مراسم]
general muster
U
مراسم اجتماعی عمومی
sacramental
U
وابسته به مراسم مذهبی
massing
U
مراسم عشاء ربانی
funerary
U
وابسته به مراسم تشییع جنازه
betroth
U
مراسم نامزدی بعمل اوردن
personal salute
U
مراسم سلام افراد برجسته
christening
U
مراسم تعمید ونامگذاری بچه
solemnity
U
ایین تشریفات مراسم سنگین
To perform the marriage ceremony.
U
مراسم عقد راجاری کردن
side honors
U
مراسم ادای احترام در میزپاس
swear in
U
با مراسم تحلیف وارد کردن
check-in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
check in
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
events to mark the Day of German Unity
U
مراسم به مناسبت روز یگانگی آلمان
check-ins
U
نام نویسی کردن مراسم ورود
guard mount
U
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
communicants
U
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicant
U
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
The ceremony concluded with the recital of an apropos poem.
U
مراسم با تلاوت شعر شایسته به پایان رسید.
sacramentalism
U
اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
Langhing is improper at a funeral.
U
خندیدن در مراسم تدفین کار صحیحی نیست
taperer
U
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
burials
U
زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
burial
U
زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
accolades
U
سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
last rites
U
مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
accolade
U
سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
blessed sacrament
U
مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
bar mitzvah
U
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
bar mitzvahs
U
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
yule log
U
کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
funeral home
U
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
altar-rail
U
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
exequy
U
مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
evening parade
U
رژه شامگاه مراسم شامگاه
retreats
U
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreating
U
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreated
U
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreat
U
مراسم شامگاه شیپور شامگاه
divorsement
U
طلاق یا مراسم طلاق
landscape carpet
U
فرش دور نما
[فرش چشم انداز]
[عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...