English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
divided magnetic circuit U مدار مغناطیسی چند شاخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magnetic circuit U مدار مغناطیسی
closed magnetic circuit U مدار مغناطیسی بسته
flux linkage U مدار فلوی مغناطیسی
dipneedle circuit U مدار حساس مغناطیسی
external magnetic circuit U مدار مغناطیسی خارجی
integrate magnetic circuit U مدار مغناطیسی مجتمع
impedance U اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
ramify U شاخه شاخه شدن
branches U شاخه شاخه شدن
branch U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
arborization U شاخه شاخه شدگی
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
powder train U مدار خرج مدار باروت
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
limbless U بی شاخه
plug U دو شاخه
trifid U سه شاخه
connection plug U دو شاخه
plugs U دو شاخه
bough U شاخه
boughs U شاخه
nib U شاخه
plugging U دو شاخه
branch line U شاخه
nid U شاخه
branch lines U شاخه
three way U سه شاخه
nibs U شاخه
limb U شاخه
furcate U شاخه شاخه
fork U سه شاخه
pin U در شاخه
variations U شاخه
variation U شاخه
limbs U شاخه
forking U سه شاخه
embranchment U شاخه
ramulose U شاخه شاخه
ramus U شاخه
branches U شاخه
fork U شاخه
pinning U در شاخه
forking U شاخه
pinned U در شاخه
branch U شاخه
arm U شاخه
ramulous U شاخه شاخه
bifurcation U شاخه
virga U شاخه
knag U ته شاخه
branch cutter U شاخه بر
acaulescent U بی شاخه
intersection leg U شاخه
doddered U بی شاخه
Br U شاخه
trifurcation U سه شاخه
lamin U شاخه پردهای
branch U شاخه دراوردن
distributary U رود شاخه
ramify U شاخه دادن
biramous U دارای دو شاخه
ramify U شاخه بستن
ramification U شاخه شاخگی
spraying U شاخه کوچک
ramifications U شاخه شاخگی
disbranch U بی شاخه کردن
winging U شاخه شعبه
wing U شاخه شعبه
toppers U شاخه زن سوهان
lamina U شاخه پردهای
Dont break that branch off. U آن شاخه رانشکن
link U شاخه رابط
crotches U تیر دو شاخه
secateur U شاخه قطع کن
crotch U تیر دو شاخه
topper U شاخه زن سوهان
branches U شاخه دراوردن
ramiform U شاخه مانند
banana pin U دو شاخه رادیو
passerine U شاخه نشین
female plug U دو شاخه ماده
outbranch U شاخه گستردن
affluent U شاخه رود
grain U شاخه چنگال
intersection leg U شاخه یک همبر
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
arborescent U شاخه مانند
division U شاخه [دانشی]
area U شاخه [دانشی]
gray ramus U شاخه خاکستری
field U شاخه [دانشی]
linear portion U شاخه خطی
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
alley U شاخه ماز
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
provine U شاخه خوابانده
dog leg U شاخه فرعی
bifurcate U دو شاخه شدن
easing out line U شاخه شل کننده
line of business U شاخه پیشه
forked U شاخه دار
sprays U شاخه کوچک
sprayed U شاخه کوچک
coppice U شاخه زاد
coppices U شاخه زاد
spray U شاخه کوچک
alleyways U شاخه ماز
alleys U شاخه ماز
branch U شاخه [دانشی]
tuning forks U دو شاخه صوتی
tributary U شاخه انشعاب
three arm protractor U نقاله سه شاخه
insessorial U شاخه نشین
sprout U جوانه شاخه
sprouted U جوانه شاخه
sprouts U جوانه شاخه
twiggy U شاخه دار
twigged U شاخه دار
tributaries U شاخه رود
twig U : شاخه کوچک
tuning fork U دو شاخه صوتی
viminal U شاخه دهنده
branching U شاخه گزینی
branchlet U شاخه کوچک
cable connector U دو شاخه کابل
twing U شاخه کوچک
tributaries U شاخه انشعاب
twigs U : شاخه کوچک
tributary U شاخه رود
spriggy U شاخه دار
offshoots U شاخه نورسته
prong U شاخه رودیانهر
sprigs U شاخه کوچک
blind alleys U شاخه بن بست
sprig U شاخه کوچک
blind alley U شاخه بن بست
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
offshoot U شاخه نورسته
traverse leg U شاخه پیمایش
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
boughed U شاخه دار
prongs U شاخه رودیانهر
branchy U شاخه دار
subshrub U شاخه کوچک
cluster bombs U اویز چند شاخه
cluster bomb U اویز چند شاخه
cluster U اویز چند شاخه
hierarchical communications system U شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
layer U رگه شاخه خوابانده
pruning knife U چاقوی شاخه زنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com