Perdic | مدار مجتمع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 249 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	i.c. U	مدار مجتمع
	integrate circuit U	مدار مجتمع
	integrated circuit U	مدار مجتمع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	universal U	مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
	piggyback U	اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
	piggybacks U	اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
	mask U	طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
	masks U	طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
	parallel U	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
	paralleled U	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
	paralleling U	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
	parallelled U	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
	parallelling U	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
	parallels U	مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
	inhibit U	توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
	inhibits U	توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
	dual U	استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
	microprocessor U	مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
	microprocessors U	مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
	flat U	بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
	flattest U	بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
	speech U	مدار مجتمع با صوت تولید شده .
	speeches U	مدار مجتمع با صوت تولید شده .
	dip U	Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
	dips U	Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
	wafer U	یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود
	wafers U	یک قطعه گرد از کریستال سیلیکون که روی آن صدها مدار مجتمع نصب شده اند قبل از اینکه به قط عاتی تقسیم و بریده شود
	gate U	تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
	gates U	تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
	in circuit emulator U	ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
	integrate circuit technology U	مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
	integrate circuit transistor U	ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
	integrate logic circuit U	مدار منطقی مجتمع
	integrate magnetic circuit U	مدار مغناطیسی مجتمع
	integrate semiconductor circuit U	مدار نیمه هادی مجتمع
	integrated circuit U	مدار مجتمع IC
	jumbo chip U	مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
	mask design U	اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
	medium scale integration U	مدار مجتمع با دو قطعه
	metal oxide semiconductor U	طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
	microcircuit U	مدار مجتمع پیچیده
	microcontroller U	مدار مجتمع که حاوی CPU
	monolithic integrated circuit U	مدار مجتمع یکپارچه
	multi board computer U	کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
	music chip U	مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
	photo pattern generation U	تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
	pinout U	شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
	substrate U	ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
	vhsic program U	Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
Other Matches

	duplexes U	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
	duplex U	مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
	pads U	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
	pad U	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
	composite circuit U	مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
	switching U	مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
	inferior planet U	سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
	pinning U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pin U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pinned U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	firing circuit U	مدار چاشنی مدار انفجار
	powder train U	مدار خرج مدار باروت
	one hook U	مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
	complex U	مجتمع
	complexes U	مجتمع
	colonies U	مجتمع
	colony U	مجتمع
	interfaces U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	interface U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	tail clusters U	ابگیرهای مجتمع
	regroups U	مجتمع شدن
	integration U	مجتمع سازی
	integrates U	مجتمع کردن
	integrating U	مجتمع کردن
	port complex U	مجتمع بندری
	integrated program U	برنامه مجتمع
	integrate U	مجتمع کردن
	biocinosis U	مجتمع زیستی
	assemble U	مجتمع کردن
	assembled U	مجتمع کردن
	assembles U	مجتمع کردن
	integrate electronics U	الکترونیک مجتمع
	cell assembly U	مجتمع یاختهای
	regrouped U	مجتمع شدن
	integrate system U	سیستم مجتمع
	integrate transmission line U	خط انتقال مجتمع
	integrate resistor U	مقاومت مجتمع
	regrouping U	مجتمع شدن
	hardware U	مدارهای مجتمع
	regroup U	مجتمع شدن
	vector data aggregate U	بردار اطلاعات مجتمع
	integrated software U	نرم افزار مجتمع
	join up U	مجتمع کردن هواپیماها
	integrated data processing U	پردازش داده مجتمع
	idp U	پردازش داده مجتمع
	integrate transmission system U	سیستم انتقال مجتمع
	integrate electronic component U	قطعه الکترونیکی مجتمع
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	medium scale intergration U	مجتمع سازی در مقیاس متوسط
	medium scale integration U	مجتمع سازی در مقیاس متوسط
	small scale integration U	مجتمع سازی در مقیاس کوچک
	shopping mall [American] U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	strip mall U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	shopping center [American] U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	retail park U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	retail shopping centre [British] U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	large scale integration U	مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
	retail centre [British] U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	retail shopping centre [British] U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	shopping centre [British] U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	mall U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	commercial center [American] U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	retail centre [British] U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	retail park U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	shopping center [American] U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	shopping centre [British] U	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
	strip mall U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	commercial center [American] U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	mall U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	shopping mall [American] U	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
	ultra large scale integration U	مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
	usli U	مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
	integrated accounting package U	بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
	very large scale integration U	مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
	base complex U	مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
	generations U	کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
	generation U	کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
	crom U	قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
	lsi U	Integration Scale Large مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
	comprehensive job U	کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
	opto electronics U	تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
	ices U	System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
	msi U	مجتمع سازی در مقیاس متوسط Integration Scale edium
	thirds U	محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
	third U	محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
	wafer scale integration U	یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
	wafers U	یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
	wafer U	یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
	SOS U	Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
	jazz U	یک سیستم نرم افزاری فنی مجتمع که برای ریزکامپیوترهای اپل مک اینتاش ساخته شده است
	silicon U	قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
	oxide U	روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
	oxides U	روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
	sherlu U	اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
	mesfet U	دستگاه فعال اصلی که مدارهای مجتمع ارسنیک گالیم به منظورتقویت جریان و معکوس نمودن ان بکار می رودEffect SemiconductorField etal
	vlsi U	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
	marshalling U	تجمع جمع شدن دور هم مجتمع شدن یکانها در عملیات اب خاکی
	microelectronics U	طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات
	mos U	روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
	metal oxide semiconductor U	روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
	microprocessors U	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
	die U	قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
	microprocessor U	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
	orbited U	مدار
	orbit U	مدار
	zones U	مدار
	circuits U	مدار
	pivoted U	مدار
	theme U	مدار
	orbits U	مدار
	and gate U	مدار AND
	track circuit U	مدار خط
	absis U	مدار
	electric circuit U	مدار
	or circuit U	مدار OR
	circuit U	مدار
	themes U	مدار
	pivots U	مدار
	pivot U	مدار
	zone U	مدار
	interchange circuit U	مدار تعویض
	etched circuit U	مدار چاپی
	internal circuit U	مدار داخلی
	intermediate frequency tank circuit U	مدار تانک
	ethnocentric U	قوم مدار
	communication circuit U	مدار ارتباطی
	equivalent circuit U	مدار معادل
	single wire circuit U	مدار تک سیم
	one wire circuit U	مدار تک سیم
	ground return circuit U	مدار تک سیم
	composited circuit U	مدار تک سیم
	complex circuit U	مدار مختلط
	compound circuit U	مدار مرکب
	larmor orbit U	مدار لارمور
	drived circuit U	مدار شنتی
	discrete circuit U	مدار گسسته
	digital circuit U	مدار رقمی
	parameters U	مقداری از یک مدار
	line circuit U	مدار سیگنال
	line circuit U	مدار خطی
	detector circuit U	مدار اشکارساز
	trunks U	مدار ترانک
	detonating cord U	مدار چاشنی
	trunk U	مدار ترانک
	delay circuit U	مدار تاخیر
	shunt circuit U	مدار شنتی
	equality ciroui U	مدار برابری
	igniter train U	مدار اتش
	engineering circuit U	مدار فنی
	control circuit U	مدار کنترل
	control circuit U	مدار فرمان
	parameter U	مقداری از یک مدار
	keplerian orbit U	مدار کپلری
	electrical circuit U	مدار برقی
	converter circuit U	مدار مبدل
	electric circuit U	مدار الکتریکی
	linear circuit U	مدار خطی
	inductive circuit U	مدار اندوکتیو
	politician U	سیاست مدار
	basic circuit U	مدار ساده
	bistable circuit U	مدار دوپایا
	grid branch U	مدار شبکه
	blind circuit U	مدار یک طرفه
	branch circuit U	مدار انشعابی
	breadboard U	تخته مدار
	bridge circuit U	مدار پلوار
	grid circuit U	مدار شبکه
	capacitive circuit U	مدار فرفیتی
	inductor circuit U	مدار اندوکتور
	circuit board U	تخته مدار
	politicians U	سیاست مدار
	ground circuit U	مدار زمینی
	balanced circuit U	مدار متعادل
	inductive circuit U	مدار القائی
	input circuit U	مدار ورودی
	induction circuit U	مدار القایی
	incomplete circuit U	مدار باز
	aperiodic circuit U	مدار بی تناوب
	ignition circuit U	مدار احتراق
	input circuit U	مدار اولیه
	armature circuit U	مدار ارمیچر
	auxiliary circuit U	مدار یدکی
	hydraulic cycle U	مدار هیدرولوژی
	horse latitude U	مدار اسب
	circuit board U	برد مدار
	filed circuit U	مدار میدان
	closed circuits U	مدار بسته
	closed circuit U	مدار بسته
	filament circuit U	مدار فیلامان
	filament circuit U	مدار افروزه
	feedback circuit U	مدار پس خورد
	combinational circuit U	مدار ترکیبی
	combined circuit U	مدار مرکب
	intelligence cycle U	مدار اطلاعاتی
	external circuit U	مدار خارجی
	explosive scale U	مدار منفجره
	filter circuit U	مدار صافی
	firing circuit U	مدار اتش
	fltp flcp circuit U	مدار الاکلنگی
	circuit capacity U	فرفیت مدار