English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
explosive train U مدار انفجار مسیر انفجار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
burning train U مسیر انفجار سیکل انفجار
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
detonating slab U مسیر انفجار
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
acoustic circuit U مدار عکس العمل انفجار صوتی
blast line U مسیرموج انفجار خط موج انفجار
looks U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked U زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
chemical horn U مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
explosion U انفجار
blow out U انفجار
brisance U انفجار
detonations U انفجار
detonation U انفجار
blow-ups U انفجار
popped U انفجار
pops U انفجار
pop U انفجار
explosions U انفجار
blow up U انفجار
plosion U انفجار
bursts U انفجار
blastment U انفجار
blow-up U انفجار
blasts U انفجار
displosion U انفجار
burst U انفجار
blast U انفجار
eruption U انفجار
blasting U انفجار
explosiveness U قابلیت انفجار
explosimeter U انفجار سنج
sonic boom U انفجار صوتی
sonic booms U انفجار صوتی
swooper U انفجار دار
sympathetic detonation U انفجار القایی
gust U انفجار فوت
explosive force U قدرت انفجار
countermining U انفجار ضد مین
explosive force U نیروی انفجار
population explosion U انفجار جمعیت
blast U صدای انفجار
blast U ضربه انفجار
explosive energy U قدرت انفجار
blasts U صدای انفجار
blasts U ضربه انفجار
explosion proof U پوشش ضد انفجار
explosion hazard U خطر انفجار
gusts U انفجار فوت
busts U انفجار ترکیدگی
busting U انفجار ترکیدگی
crackles U صدای انفجار پی در پی
crackled U صدای انفجار پی در پی
POW U صدای انفجار
yields U بازده انفجار
detonative U اماده انفجار
crackle U صدای انفجار پی در پی
destruct system U سیستم انفجار
yield U بازده انفجار
detonable U قابل انفجار
detonatable U قابل انفجار
detonation cord U سیم انفجار
POWs U صدای انفجار
dead center ignition U نقطه انفجار
high order detonation U انفجار شدید
busted U انفجار ترکیدگی
bust U انفجار ترکیدگی
explosion proof U ازمایش- انفجار
crepitation U انفجار مکرر
detonations U انفجار ضربهای
detonations U انفجار ناگهانی
fire time U زمان انفجار
detonation U انفجار ضربهای
time of disintegration U زمان انفجار
yielded U بازده انفجار
detonation U انفجار ناگهانی
detonation charge U خرج انفجار
blow out U سوختن انفجار
inexplosive U غیرقابل انفجار
implosion U انفجار از داخل
lead in U مداررابط انفجار
blast effect U اثر انفجار
misfire U گیر در انفجار
big bang U انفجار بزرگ
blast wave U موج انفجار
information explosion U انفجار اطلاعات
misfired U گیر در انفجار
outbursts U انفجار غضب
burst wave U موج انفجار
bursting set U محل انفجار
outburst U انفجار غضب
blasting machine U دستگاه انفجار
the force of the explosion U شدت انفجار
misfires U گیر در انفجار
ignitor U وسیله انفجار
crater U قیف انفجار
combustion chamber U اطاق انفجار
aerial burst U انفجار هوایی
craters U قیف انفجار
explosive U قابل انفجار
atom samshing U انفجار اتمی
combustiblity U قابلیت انفجار
impact action U اثر انفجار
powder kegs U چیز قابل انفجار
flex x U خرج انفجار کتابی
impacts U اثر ترکش انفجار
late time U زمان سکته انفجار
contact fire U انفجار در اثر تماس
powder keg U چیز قابل انفجار
blastment U تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
bursts U انفجار منفجر شدن
flex x U خرج انفجار ورقهای
breech chamber U محفظه خرج انفجار
afterwinds U باد بعد از انفجار
bursts U منفجر کردن انفجار
poised mine U مین اماده انفجار
impact U اثر ترکش انفجار
burst U منفجر کردن انفجار
burst U انفجار منفجر شدن
detonating U ترکاننده وابسته به انفجار
armed ammunition U مهمات اماده انفجار
explosive range U گستره انفجار پذیری
explosives U مواد قابل انفجار
armed mine U مین اماده انفجار
blast effect U اثر موج انفجار
service mine U مین قابل انفجار
atom samsher U دستگاه انفجار اتمی
atomic time U زمان انفجار اتمی
high order detonation U انفجار انی وکامل
low order U انفجار کند یا ناقص
subsidiary U عمق دهنده به انفجار
subsidiaries U عمق دهنده به انفجار
crepitate U انفجار پی درپی کردن
tnt equivalent U معادل با قدرت انفجار تی ان تی
countermining distance U فاصله ضد انفجار زنجیری مین
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
proximity fuze U فیوز مخصوص انفجار مرمی
strip U تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
impact action U عمل انفجار نیروی ترکش
fire time U زمان اجرای اتش یا انفجار
predictor U دستگاه محاسب زمان انفجار
ice mine U مین مخصوص انفجار زیریخی
sofar U دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
piezometer U دستگاه سنجش شدت انفجار
exudation U مواد پخش شونده در یک انفجار
discriminating circuit U مدارتشخیص دهنده انرژیهای عامل انفجار
fire in the hole U انفجار نزدیک است به جان پناه
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
afterwinds U باد مخالف جهت انفجار اتمی
countermining U زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
ice mining U انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
sticky charge U خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
crackled U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
yielded U قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
crackle U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
yields U قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yield U قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
firing area U نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
crackles U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
sympathetic detonation U انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
zero point U نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
late time U زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
warned exposed U قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
war head U قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
shell-shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock U اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
water injection U پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
anticountermining device U وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
command detonated U منفجر شونده از راه دور قابل انفجار با فرمان دور
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
shock front U جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
sonic boom U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic booms U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
oil circulation U مدار یا مسیر بسته گردش روغن
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
spall U تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com