English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
PTA U مخفف انجمن خانه و مدرسه
PTA's U مخفف انجمن خانه و مدرسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
s.a.e.s U مخفف انجمن مهندسان اتومبیل
s.a.e U مخفف انجمن مهندسان اتومبیل
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
mikes U مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
mike U مخفف اسم خاص میکائیل مخفف کلمه میکروفون
athenaeum U انجمن ادبی انجمن دانش
atheneum U انجمن ادبی انجمن دانش
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
academy U مدرسه
schoolmates U هم مدرسه
academies U مدرسه
schoolmate U هم مدرسه
schools U مدرسه
school mate U هم مدرسه
school age U سن مدرسه
school fellow U هم مدرسه
school U مدرسه
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
grammar schools U مدرسه ابتدایی
grammar school U مدرسه ابتدایی
grade school U مدرسه ابتدایی
head master U مدیر مدرسه
schoolwork U درس مدرسه
unschooled U مدرسه نرفته
technical school U مدرسه فنی
prep U مدرسه مقدماتی
drop out (of school) <idiom> U ترک مدرسه
school shooting U تیراندازی در مدرسه
preliminary school U مدرسه ابتدائی
school phobia U مدرسه هراسی
schools U تحصیل در مدرسه
schoolteachers U معلم مدرسه
school truancy U مدرسه گریزی
schoolyard U حیاط مدرسه
schoolma'am U مدیره مدرسه
schoolyard U محوطهی مدرسه
schoolyards U حیاط مدرسه
schoolteacher U معلم مدرسه
school counselor U مشاور مدرسه
school U تحصیل در مدرسه
philosophy of the lyceum U فلسفه مدرسه
trade school U مدرسه حرفهای
schoolgirl U دختر مدرسه
schoolyards U محوطهی مدرسه
trade schools U مدرسه حرفهای
janitor U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
janitor U فراش مدرسه
schooling U مدرسه رفتن
schoolgirls U دختر مدرسه
summer schools U مدرسه تابستانی
satchels U کیف مدرسه
senior high school U مدرسه متوسطه
satchel U کیف مدرسه
schoolmarm U مدیره مدرسه
summer school U مدرسه تابستانی
janitors U فراش مدرسه
private school U مدرسه ملی
private schools U مدرسه ملی
janitors U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
truancy U مدرسه گریزی
secondery school U مدرسه متوسطه
These shoes dont fit me. U زنگ مدرسه خورده
finshing school U مدرسه تکمیلی دختران
the school is out U مدرسه تعطیل است
seminary U مدرسه علوم دینی
faculties U اولیای مدرسه دانشکده
faculty U اولیای مدرسه دانشکده
technical college U مدرسه عالی فنی
high schools U مدرسه متوسطه دبیرستان
high school U مدرسه متوسطه دبیرستان
The last school day. U آخرین روز مدرسه
seminaries U مدرسه علوم دینی
play hooky <idiom> U از مدرسه یا کار دررفتن
He ran away from scool . U از مدرسه فرار کرد
schooltime U ساعات درس مدرسه
technical colleges U مدرسه عالی فنی
prep U مدرسه ابتدایی دبستان
scholastic U اقتصادی مدرسه ایها
junior college U مدرسه فوق دیپلم
theological school U مدرسه علوم دینی
school readiness U امادگی ورود به مدرسه
school of tecnology U مدرسه عالی فنی
reform school U مدرسه تهذیب اخلاقی
subprincipal U معاون رئیس مدرسه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
schoolmaster U نافم مدرسه مکتب دار
schoolmasters U نافم مدرسه مکتب دار
alma mater U سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
Since I left school. U ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
I must take the kid to school . U باید بچه راببرم مدرسه
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
It is some distance to the school . U تا مدرسه فاصله زیاد است
to be excused [from work or school] U معاف بودن [از کار یا مدرسه]
public school U دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
This is the site for a new scool . U اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
schoolmasters U مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
It reminds me of my schooldays . U مرا بیاد دوران مدرسه می اندازد
nursery schools U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
nursery school U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
Children start school at the age of 7. U بچه از سن 7 سالگی؟ مدرسه راشروع می کند
The boy is fresh from school. U پسرک تازه مدرسه راتمام کرده
schoolmaster U مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
old school tie U کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
advisee U کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
schoolman U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolastic U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
alma mater U مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
grader U جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
whipping boy U بچه تازیانه خور بجای شاهزاده در مدرسه
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
community U انجمن
guild U انجمن
meetings U انجمن
meeting U انجمن
communities U انجمن
reunion U انجمن
reunions U انجمن
gathering U انجمن
gatherings U انجمن
councils U انجمن
societies U انجمن
borough council U انجمن ده
clubs U انجمن
society U انجمن
committees U انجمن
convocations U انجمن
council U انجمن
clubbed U انجمن
club U انجمن
coteries U انجمن
coterie U انجمن
guilds U انجمن
convocation U انجمن
companies U انجمن
company U انجمن
instituting U انجمن
institutes U انجمن
agora U انجمن
instituted U انجمن
institute U انجمن
groups U انجمن
confranternity U انجمن
fellowsh U انجمن
association U انجمن
clubbing U انجمن
comitia U انجمن
associations U انجمن
group U انجمن
committee U انجمن
caucus U انجمن حزبی
factions U انجمن فرقه
conclaves U انجمن محرمانه
conclave U انجمن محرمانه
folkmoot U انجمن شهر
faction U انجمن فرقه
hunt U انجمن شکارچیان
congresses U انجمن مجلس
local authority U انجمن محلی
assembly U اجتماع انجمن
hunts U انجمن شکارچیان
secret society U انجمن سری
academy U انجمن دانش
caucuses U انجمن حزبی
academies U انجمن دانش
associate computer professionals U انجمن کامپیوترکاران
folkmot U انجمن شهر
congress U انجمن مجلس
town meeting U انجمن شهری
consistory U انجمن کاتوزیان
town council U انجمن شهرداری
conferences U انجمن باشگاهها
conference U انجمن باشگاهها
confraternity U انجمن اخوت
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com