English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
court of appeal U محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
courts of appeal U محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
court of appeal U دادگاه عالی محکمه استیناف
courts of appeal U دادگاه عالی محکمه استیناف
court of a U محکمه استیناف
lord chief justice U رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
court of appeals U دادگاه استیناف
circuit court U دادگاه استیناف
courts of appeal U دادگاه استیناف
court of appeal U دادگاه استیناف
appeal [to] or [for] U درخواست [برای] [استیناف در دادگاه]
tribunal U دادگاه محکمه
forum U دادگاه محکمه
tribunals U دادگاه محکمه
forums U دادگاه محکمه
disciplinary court U دادگاه انتظامی محکمه اداری
united court of customs U appeals patent and دادگاه متحد استیناف و امورگمرکی و ثبت اختراعات
prohibition U حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی میدهد
to appeal [to] U درخواستن [رجوع کردن به] [التماس کردن] [استیناف کردن در دادگاه]
research project U طرح پژوهشی
research network U شبکه پژوهشی
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
earn U شبکه پژوهشی اکادمیک
earned U شبکه پژوهشی اکادمیک
earns U شبکه پژوهشی اکادمیک
grants U بورس تحصیلی یا پژوهشی
granted U بورس تحصیلی یا پژوهشی
grant U بورس تحصیلی یا پژوهشی
discharges U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance U تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts U دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause U احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
european academic research network U شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
parquet U محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court U جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
to revisit a subject of research U سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
remanet U احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
manadamus U حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
writ U دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court U دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writs U دستور دادگاه حکم دادگاه
appeals U استیناف
appealed U استیناف
appeal U استیناف
appealer U استیناف دهنده
inappellable U غیرقابل استیناف
appealability U قابلیت استیناف
appellable U قابل استیناف
unappealabe U غیرقابل استیناف
unappealable U غیرقابل استیناف
appellant U استیناف دهنده
appealable U قابل استیناف
to lodge an a U عرضحال استیناف دادن
inappealable U غیر قابل استیناف
unappealing U غیر قابل استیناف
repleader U درخواست تجدیدنظر استیناف
arrest U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
appeals U تشبث کردن استیناف دادن
appealed U تشبث کردن استیناف دادن
appeal U تشبث کردن استیناف دادن
court U محکمه
assize U محکمه
forum U محکمه
tribunals U محکمه
forums U محکمه
tribunal U محکمه
open court U محکمه عمومی
criminal court U محکمه جنائی
industrial tribunal U محکمه صناعی
arret U حکم محکمه
court of minor offence U محکمه خلاف
lower court U محکمه تالی
court of petty offences U محکمه خلاف
court of first instance U محکمه بدایت
police court U محکمه خلاف
religious court U محکمه شرع
judgments U حکم محکمه
judgements U حکم محکمه
the court above U محکمه بالاتر
judgement U حکم محکمه
arraignment U احضار به محکمه تعقیب
bench U هیات قضات محکمه
querela U دعوی مطروح در محکمه
probate court U محکمه امور حسبی
venire faciac U حکم احضار به محکمه
dockets U دفتر اوقات محکمه
docketing U دفتر اوقات محکمه
docketed U دفتر اوقات محکمه
docket U دفتر اوقات محکمه
benches U هیات قضات محکمه
judicial writ U نامه رسمی صادره از محکمه
right of begin U حق مدعی در اغازبیان ادعا در محکمه
docks U جای محکوم یازندانی در محکمه
docked U جای محکوم یازندانی در محکمه
out of court settlement U توافق بدون محکمه [حقوق]
dock U جای محکوم یازندانی در محکمه
pre audience U ترتیب تقدم صحبت اصحاب دعوی در محکمه
consultary response U نظر محکمه حقوقی درباره یک دعوی خاص
special pleading U علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
rogatory U احاله رسیدگی به قضیه مطروحه به دادگاهی غیر از محکمه مطروح فیه
brief U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefest U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer U خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
tribunal U دادگاه
judgement seat U دادگاه
courtrooms U دادگاه
forums U دادگاه
judgement hall U دادگاه
forum U دادگاه
court U دادگاه
courtroom U دادگاه
courthouse U دادگاه
tribunals U دادگاه
courthouses U دادگاه
court of law U دادگاه
court division U دادگاه
court of justice U دادگاه
courts U دادگاه
statute of fraud U قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
court martial U دادگاه نظامی
divan U دادگاه اسلامی
court of province U دادگاه استان
assize court U دادگاه جنایی
circuit court U دادگاه منطقهای
court session U جلسه دادگاه
criminal court U دادگاه جنایی
court of petty offences U دادگاه لغزش
canonry U دادگاه شرع
contempt og court U اهانت به دادگاه
country court U دادگاه بخش
court of iquiry U دادگاه رسیدگی
court of grievances U دادگاه مظالم
court of first instance U دادگاه بدوی
court of first instance U دادگاه شهرستان
court material U دادگاه نظامی
court martiall U دادگاه نظامی
beadle U منادی دادگاه
auto da fe U رای دادگاه
landesgericht U دادگاه ایالتی
law courts U دادگاه قضایی
law court U دادگاه قضایی
kangaroo courts U دادگاه مندرآوردی
kangaroo courts U دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts U دادگاه پوشالی
kangaroo court U دادگاه مندرآوردی
kangaroo court U دادگاه غیرقانونی
kangaroo court U دادگاه پوشالی
superior court U دادگاه تمیز
superior court U دادگاه عالی
summary court U دادگاه بدوی
diwan U دادگاه اسلامی
court division U بخش دادگاه
special tribunal U دادگاه اختصاصی
rehearing U تجدیدجلسه دادگاه
municipal court U دادگاه شهرداری
military court U دادگاه نظامی
military tribunal U دادگاه نظامی
martial court U دادگاه نظامی
magistrates court U دادگاه جنحه
kangoroo court U دادگاه محلی
jurisdiction of the court U صلاحیت دادگاه
judicial confession U اقرار در دادگاه
eyre U دادگاه سیار
district court U دادگاه بخش
municipal court U دادگاه داخلی
peace court U دادگاه بخش
per curium U به وسیله دادگاه
recourse action U رجوع به دادگاه
questor U افسررئیس دادگاه
queens bench division U دادگاه ملکه
quarter sessions U دادگاه استینافی
quaestor U افسررئیس دادگاه
prsbytery U دادگاه شرعی
provost court U دادگاه پادگانی
president of the court U رئیس دادگاه
police power U دادگاه پلیس
police court U دادگاه خلاف
petty session U دادگاه سیار
disciplinary tribunal U دادگاه انتظامی
juvenile court U دادگاه نوجوانان
writ U قرار دادگاه
police forces U دادگاه پلیس
evoking U به دادگاه بالاتربردن
warnings U اخطاریه دادگاه
decree U قرار دادگاه
decreed U قرار دادگاه
decreeing U قرار دادگاه
decrees U قرار دادگاه
police force U دادگاه پلیس
rotas U دادگاه کاتولیکی
receivership U امانت دادگاه
evokes U به دادگاه بالاتربردن
writs U حکم دادگاه
juvenile court U دادگاه اطفال
juvenile courts U دادگاه نوجوانان
court of inquiry U دادگاه تفتیش
courts of inquiry U دادگاه تفتیش
Chief Justice U رئیس دادگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com