Perdic | محوطه امنیت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	buffer distance U	محوطه امنیت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	area of uncertainity U	محوطه عدم امنیت
	crest clearing U	محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
Other Matches

	taxiway U	محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
	open storage U	انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
	Open-plan <adj.> U	سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
	apron U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	aprons U	محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
	machinery space U	محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
	classification yard U	محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
	clear way U	محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
	safety U	امنیت
	security U	امنیت
	peacefulness U	امنیت
	safety U	امنیت محفوفیت
	safety fork U	دوشاخه امنیت
	internal security U	امنیت داخلی
	security council U	شورای امنیت
	physical security U	امنیت فیزیکی
	buffer distance U	حاشیه امنیت
	computer security U	امنیت کامپیوتر
	job security U	امنیت شغلی
	security U	اداره امنیت
	data security U	امنیت داده ها
	national security U	امنیت ملی
	security force U	اداره امنیت
	security service U	اداره امنیت
	angle of safety U	زاویه امنیت
	external security U	امنیت خارجی
	software security U	امنیت نرم افزاری
	flight clearance U	تعیین امنیت پرواز
	healt and safety commision U	کمیسیون سلامت و امنیت
	Department of Homeland Security [DHS] U	وزارتخانه امنیت کشور
	to hunker down U	در پی امنیت و آسایش بودن
	pacific security pact U	پیمان امنیت پاسفیک
	elevation of security U	بالا بردن حاشیه امنیت
	displacement U	امنیت در آدرس اندیس دار
	stability U	امنیت داخلی ثبات سیاسی
	internal security U	امنیت داخلی عملیات ضد شورشی
	security council U	شورای امنیت سازمان ملل متحد
	minimum clearance U	حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
	margins U	فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
	police action U	عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
	margin U	فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
	security specialist U	فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
	crest clearing graph U	نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
	shared U	روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
	protect U	که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
	protecting U	که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
	protects U	که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
	British Standards Institute U	سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
	shares U	روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
	trust territory U	ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
	share U	روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
	protecting U	یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
	protects U	یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
	protect U	یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
	enclosure U	محوطه
	enclosures U	محوطه
	compounds U	: محوطه
	area U	محوطه
	precinct U	محوطه
	compounds U	محوطه
	precincts U	محوطه
	areas U	محوطه
	ward U	محوطه
	haws U	محوطه
	hawing U	محوطه
	hawed U	محوطه
	space U	محوطه
	ground U	محوطه
	compound U	: محوطه
	spaces U	محوطه
	garth U	محوطه
	zone U	محوطه
	wards U	محوطه
	compound U	محوطه
	compounded U	: محوطه
	zones U	محوطه
	compounded U	محوطه
	haw U	محوطه
	lot U	قرعه محوطه
	dock yard U	محوطه بارانداز
	farmyards U	محوطه مزرعه
	god's acre U	محوطه کلیسا
	embarkation area U	محوطه بارگیری
	cubby U	محوطه مکعب
	enceinte U	محوطه قلعه
	environment architecture U	معماری محوطه
	cincture U	حلقه محوطه
	chill space U	محوطه سردخانه
	freeze space U	محوطه سردخانه
	courtyard U	محوطه محصور
	farmyard U	محوطه مزرعه
	goal crease U	محوطه دروازه
	clear way U	محوطه صعود
	dock yard U	محوطه لنگرگاه
	area of visibility U	محوطه دید
	area of probability U	محوطه احتمالات
	Inc U	مخفف محوطه
	yard man U	متصدی محوطه
	stockyard U	محوطه دامداری
	lawns U	محوطه چمن
	lawn U	محوطه چمن
	run way U	محوطه فرود
	runs U	ترتیب محوطه
	run U	ترتیب محوطه
	trap U	محوطه کوچک
	yard U	محوطه یا میدان
	yard U	حیاط محوطه
	yards U	محوطه یا میدان
	runout U	محوطه دویدن
	close U	چهاردیواری محوطه
	closer U	چهاردیواری محوطه
	closes U	چهاردیواری محوطه
	out port U	بندرخارج از محوطه
	apron U	محوطه بارگیری
	yards U	حیاط محوطه
	penalty areas U	محوطه پنالتی
	closest U	چهاردیواری محوطه
	penalty area U	محوطه پنالتی
	aprons U	محوطه بارگیری
	ambit U	وسعت محوطه
	holding ground U	محوطه نگهدارنده لنگر
	run way U	محوطه دویدن هواپیما
	magazine space U	محوطه زاغه مهمات
	loculus U	محوطه یاحفره کوچک
	side lines U	محوطه بیرون از خط کناری
	outdoor lighting fixtures U	چراغهای روشنائی محوطه
	fabrique U	[ساختمانی در محوطه باغ]
	impark U	در محوطه نگاه داشتن
	landscape architecture U	معماری محوطه سازی
	backcourt U	محوطه پشت یک سوم
	plain U	میدان یا محوطه جنگ
	quarterdeck U	محوطه تشریفات ناو
	quarterdecks U	محوطه تشریفات ناو
	parking U	محوطه پارک کردن
	plains U	میدان یا محوطه جنگ
	back judge U	داور در محوطه دفاعی
	back boundary line U	محوطه پشت خط سرویس
	wards U	حیاط محوطه زندان
	plainest U	میدان یا محوطه جنگ
	ward U	حیاط محوطه زندان
	plainer U	میدان یا محوطه جنگ
	site U	محل محوطه کار
	sited U	محل محوطه کار
	sites U	محل محوطه کار
	cubbyhole U	محوطه کوچک ومحصور
	chill space U	محوطه سرد انبار
	catcher's box U	محوطه مخصوص توپگیر
	unlawful assembly U	در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
	DES U	استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
	security council U	یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل که 11 عضودارد و وفیفه عمده ان حفظ صلح و امنیت جهانی است
	nets U	محوطه تمرین محصوربا تور
	tree farm U	محوطه درخت کاری جنگل
	gullies U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	outer fix U	محوطه توقف خارجی هواپیما
	net U	محوطه تمرین محصوربا تور
	outland U	زمینهای خارج از محوطه ملک
	tank farm U	محوطه مخازن نفت وغیره
	gully U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	pickup field U	محوطه سوار شدن درهواپیما
	ping pong court U	محوطه بازی پینگ پنگ
	gulleys U	محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
	border break U	ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
	batter's box U	محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
	broken field U	محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
	base hit U	ضربه به داخل محوطه باامتیاز
	front court U	محوطه جلو خط سرویس اسکواش
	back room U	محوطه بین خط پایانی ودیوار
	loculus U	محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
	arresting system runout U	محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
	nett U	محوطه تمرین محصوربا تور
	clearance inwards U	ورود کشتی به محوطه گمرک
	departure end U	انتهای محوطه دویدن هواپیما
	arresting sheave span U	محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
	pans U	در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
	pan U	در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
	pan- U	در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
	covered position U	محوطه تحت پوشش موضع مخفی
	region U	محوطه بسیار وسیع وبی انتها
	regions U	محوطه بسیار وسیع وبی انتها
	embarkation area U	محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
	Green architecture U	[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
	ball hawk U	مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
	land scaping U	محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
	marshalling yard U	محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
	navy yard U	محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
	open ice U	قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
	yardmaster U	رئیس محوطه بارانداز راه اهن
	yard track U	ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
	thresholds U	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
	threshold U	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
	threshholds U	نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
	holding station U	محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
	Genius Loci U	نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
	drylot U	محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
	yalta conference U	م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
	junk U	اطلاعات یا سخت افزاری که بی استفاده است یا از تاریخ گذشته است یا کار امنیت
	lumberyards U	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
	bloop U	ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
	lumberyard U	محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
	solocross U	مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده