English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
ship slteration U محور تغییر ناو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
blade span axis U محور تغییر گام ریشه تیغه
center of gyration U نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
Other Matches
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
wheelbase U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbases U فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
nose up U چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
axis of signal communication U محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over U تغییر روش تغییر رویه
changed U تغییر کردن تغییر دادن
changing U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
changes U تغییر کردن تغییر دادن
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
dam axis U محور سد
azimuth U محور
z axis U محور z
z axis U محور "زد"
axles U محور
shaft U محور
y axis U محور y
shafts U محور
pedestal U محور
rachis U محور
pedestals U محور
coaxal U هم محور
coaxial U هم محور
center line U خط محور
spindles U محور
shaft head U محور
x axis U محور x
axle U محور
pivoted U محور
spindle U محور
axis U خط محور
axis U محور
pivots U محور
trunnion U سر محور
stemming U محور
stems U محور
pivot U محور
cranks U محور
stemmed U محور
stem U محور
interaxial U محور
interaxal U محور
pin U محور
concentric U هم محور
crank U محور
pintle U محور
cranked U محور
journal U سر محور
mandrel U محور
pinning U محور
arbor U محور
pinned U محور
mandril U محور
cranking U محور
shaft tunnel U گذرگاه محور
mass axis U محور جرم
tubular axle U محور توخالی
main axis U محور اصلی
tang of file U محور سوهان
main shaft U محور اصلی
transverse axis U محور عرضی
trunnions U محور قبضتین
magnetic axis U محور مغناطیسی
crank U دسته محور
vertical axis U محور قائم
transmission shaft U محور انتقال
cranking U دسته محور
steering shaft U محور فرمان
cranked U دسته محور
thole pin U محور جاپارویی
cranks U دسته محور
axles U محور صاف
axles U اکسل محور
major axis U محور کانونی
axles U محور انتقال
solid shaft U محور توپر
signal axis U محور مخابرات
shaft tube U خروجی محور
shaft collar U بست محور
axle U محور صاف
coaxing U کابل هم محور
linchpin U میخ محور
linchpin U پین محور
linchpins U میخ محور
linchpins U پین محور
lynchpins U میخ محور
pinion shaft U محور پی نیون
lynchpins U پین محور
normal axis U محور عمودی
normal axis U محور قائم
paradigmatic axis U محور جانشینی
drive shaft U محور محرکه
pivoted U محور قامه
pivot U محور قامه
optical axis U محور اپتیکی
ordinate U محور عرضها
pivots U محور قامه
coax U کابل هم محور
coaxed U کابل هم محور
drive shafts U محور رانش
drive shafts U محور محرکه
coaxes U کابل هم محور
drive shaft U محور رانش
pivot bearing U یاطاقان محور
pivot pin U اشپیل محور
pivot pin U پین محور
output shaft U محور خروجی
pump shaft U محور پمپ
camshafts U محور بادامک
camshafts U محور کنترل
megneto crank U محور اندوکتور
megneto crank U محور میگر
refrence axis U محور مبداء
roll axis U محور غلطش
axle U اکسل محور
rotary axis U محور دوار
axle U محور انتقال
propeller shaft U محور مفصلی
propeller shaft U محور کاردان
plummer block U کنده محور
neutral axis U محور خنثی
misalignment U غیرهم محور
principal axis U محور اصلی
principal axis U محور مبداء
camshaft U محور بادامک
principle axis U محور اصلی
camshaft U محور کنترل
shaft bracket U نگهدارنده محور
tubular shaft U محور لولهای
axle pin U میل محور
axle box U انگشتی محور
shafts U محور استوانهای
axis of the bore U محور لوله
axis of symmetry U محور تقارن
symmetry axis U محور تقارن
axis of symmery U محور تقارن
axis of rotation U محور دوران
back axle U محور عقب
basic shaft U محور اصلی
coaxial cable U کابل هم محور
child centered U کودک محور
celestrial axis U محور عالم
cartesian coordinates U محور مختصات
cartesial axis U محور دکارتی
cantilever extension U محور سگدست
brake cross shaft U محور ترمز
back-axle U محور عقب
basic shaft U محور واحد
axis of rotation U محور چرخش
inclined axis U محور مورب
axis of earth U محور زمین
quills U محور مجوف
quill U محور مجوف
forelocks U میخ محور
alignments U هم محور کردن
alignment U هم محور کردن
forelock U میخ محور
timeline U محور زمان
axis U محور چرخ
axis of advance U محور پیشروی
axial of an aircraft U محور هواپیما
autocentric U خود محور
articulated shaft U محور مفصلی
armature shaft U محور ارمیچر
abscissa U محور طولها
abscissa U محور طولی
axis U محور طولی
hinges U مدار محور
gavernor shaft U محور رگولاتور
vertical axis U محور عمودی
shaft U محور استوانهای
floating axle U محور نوسان
flexural axis U محور خمش
visual axis U محور بینایی
wing axis U محور بال
x axis U محور ایکس
elastic axis U محور الاستیک
x axis U محور ایکس ها
earth's axis U محور زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com