English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
class of suplies U طبقه کالاها
demurrage U بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
base of origin U پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
bracket U طبقه بندی
grading U طبقه بندی
stratification U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
sorting U طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
division U طبقه بندی
classifications U طبقه بندی
taxonomies U طبقه بندی
classification U طبقه بندی
low grade U کم طبقه بندی
denomination U طبقه بندی
denominations U طبقه بندی
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
graduates U طبقه بندی کردن
service rating U طبقه بندی پرسنلی
classifiable U قابل طبقه بندی
classify U طبقه بندی کردن
route classification U طبقه بندی جاده ها
nondescript U غیرقابل طبقه بندی
budget classification U طبقه بندی بودجه
classification chart U نمودار طبقه بندی
graduating U طبقه بندی کردن
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
job classification U طبقه بندی شغل
categorizing U طبقه بندی کردن
layer U طبقه بندی کردن
classifies U طبقه بندی کردن
market grades and grading U طبقه بندی بازار
nosology U طبقه بندی بیماریها
layers U طبقه بندی کردن
categorizes U طبقه بندی کردن
categorized U طبقه بندی کردن
map classification U طبقه بندی نقشه ها
classification of soil U طبقه بندی خاک
job classification U طبقه بندی شغلی
classifying U طبقه بندی کردن
categorises U طبقه بندی کردن
pigeonhole U طبقه بندی کردن
classificatory U مربوط به طبقه بندی
categorising U طبقه بندی کردن
categorize U طبقه بندی کردن
aggroup U طبقه بندی کردن
categorised U طبقه بندی کردن
suborder U طبقه بندی فرعی
systemize U طبقه بندی کردن
to categorize U طبقه بندی کردن
taxonomist U متخصص طبقه بندی
unclassified U بدون طبقه بندی
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
classified U طبقه بندی شده
zootaxy U طبقه بندی جانوران
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
rug classification U طبقه بندی فرش
classifications U طبقه بندی پیام
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
speed rate increment U طبقه بندی سرعت
soil class U طبقه بندی خاک
graduate U طبقه بندی کردن
classification U طبقه بندی پیام
accounting classification U طبقه بندی حساب
secret U طبقه بندی سری
standardization U همگونی طبقه بندی
unclassified U طبقه بندی نشده
harmonic division U طبقه بندی متناسب
secrets U طبقه بندی سری
classified items U اماد طبقه بندی شده
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
intergrade U طبقه بندی داخلی کردن
integrade U [طبقه بندی داخلی کردن]
classified material U مدارک طبقه بندی شده
glossography U طبقه بندی و شرح زبانها
classified items U اقلام طبقه بندی شده
class U طبقه بندی کردن رده
classed U طبقه بندی کردن رده
classes U طبقه بندی کردن رده
topsecret U طبقه بندی به کلی سری
brussels nomenclature U طبقه بندی تعرفه برکسل
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
classing U طبقه بندی کردن رده
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
systematist U متخصص فائده سازی و طبقه بندی
assort U طبقه بندی کردن مناسب بودن
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently U مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
true origin U نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
part U تفکیک کردن تفکیک شدن
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
break down U تجزیه کردن طبقه بندی کردن
types U ماشین کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
typed U ماشین کردن طبقه بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
type U ماشین کردن طبقه بندی کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
resort U جدا کردن طبقه بندی کردن
resorts U جدا کردن طبقه بندی کردن
grades U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
resorted U جدا کردن طبقه بندی کردن
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardised U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
zeroes U مبداء
zeros U مبداء
zero U مبداء
datum line U خط مبداء
source code U کد مبداء
source U مبداء
origin U مبداء
origins U مبداء
goods U کالاها
source U مایه مبداء
zero deflection U سمت مبداء
source disk U دیسک مبداء
source program U برنامه مبداء
certificate of origin U گواهی مبداء
departure station U مبداء حرکت
domicile of origin U اقامتگاه مبداء
jumping off place U نقطه یا مبداء
country of origin U کشور مبداء
home address U نشانی مبداء
certificate of origin U گواهینامه مبداء
principal axis U محور مبداء
principle point U مبداء اصلی
basic point U نقطه مبداء
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com