Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
packinghouse
U
محل بسته بندی اجناس
packingplant
U
محل بسته بندی اجناس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
cover
U
بسته بندی
coverings
U
بسته بندی
covers
U
بسته بندی
packaging
U
بسته بندی
dunnage
U
بسته بندی
package
U
بسته بندی
packing
U
بسته بندی
packaged
U
بسته بندی
packages
U
بسته بندی
list price
U
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
wisp
U
بسته بقچه بندی
pack
U
بسته بندی کردن
packaging cost
U
هزینه بسته بندی
packing density
U
تراکم بسته بندی
parcels
U
بسته بندی کردن
parcel
U
بسته بندی کردن
packs
U
بسته بندی کردن
package holiday
U
مسافرت بسته بندی
packing list
U
فهرست بسته بندی
packing list
U
صورت بسته بندی
all-expense tour
U
مسافرت بسته بندی
stripping
U
بسته بندی کردن
packets
U
بسته بندی کردن
packet
U
بسته بندی کردن
package tour
U
مسافرت بسته بندی
straw
U
پوشال بسته بندی
packing
U
بسته بندی کردن
trade pack
U
بسته بندی تجاری
wisps
U
بسته بقچه بندی
packing note
U
فهرست بسته بندی
packing note
U
گواهی بسته بندی
palletized
U
بسته بندی شده
parceling
U
بسته بندی کردن
pre packing
U
بسته بندی از قبل
put-up
U
بسته بندی کردن
put up
U
بسته بندی کردن
straws
U
پوشال بسته بندی
wraps
U
بسته بندی کردن
export packing
U
بسته بندی صادراتی
wrap
U
بسته بندی کردن
packed
U
بسته بندی شده
case numbers
U
شماره بسته بندی
expendable packing
U
بسته بندی یکبار مصرف
impaction
U
بهم فشردگی بسته بندی
bulk cargo
U
کالای بسته بندی نشده
packages
U
قوطی بسته بندی کردن
shipping marks
U
علامتهای روی بسته بندی
pre-packed
ازقبل بسته بندی شده
packaged
U
قوطی بسته بندی کردن
break bulk cargo
U
محموله بسته بندی شده
wrappers
U
بسته بندی کاغذ روپوش
wrapper
U
بسته بندی کاغذ روپوش
package
U
قوطی بسته بندی کردن
locker paper
U
کاغذ بسته بندی اغذیه
contents note
U
فهرست محتوای بسته بندی
food packet
U
جیره بسته بندی شده
packing list
U
صورت کالاهای بسته بندی شده
docket
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
dockets
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketing
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
loose issue
U
تدارکات خارج شده از بسته بندی
docketed
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
case marks
U
علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
wrappers
U
لفاف بسته بندی جلد کتاب
wrapper
U
لفاف بسته بندی جلد کتاب
unpacks
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
corrugated cardboard
U
مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
unpack
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
bulk stock
U
ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
tagboard
U
مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره
kraft
U
کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
cases
U
جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
routinely
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
case
U
جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
form utility
U
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
routines
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
unitized load
U
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
packing
U
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
crate
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
assembly line
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
unpack
U
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacking
U
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacks
U
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
rigged
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
overpacking
U
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
stripped
U
علامت گذاری شده بسته بندی شده
tare
U
وزن بسته بندی وزن وسیله حمل
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
packet
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
good
U
اجناس
goods
U
اجناس
Fake articles.
U
اجناس تقلبی
ware
U
جنس اجناس
dry goods
U
اجناس خشک
rejects
U
مانده
[اجناس]
closed stock
U
اجناس ذخیره
category
U
طبقه اجناس
culls
U
رد شده
[اجناس]
wares
U
جنس اجناس
culls
U
مانده
[اجناس]
yard goods
U
اجناس ذرعی
substandard goods
U
اجناس بنجل
rejects
U
رد شده
[اجناس]
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
scrapbooks
U
دفتر اجناس اوراق
avoirdupois weight
U
اوزان و مقیاسات اجناس
closed stock
U
اجناس انبارشده ثابت
mace greff
U
خریدار اجناس مسروقه
import duties
U
گمرک اجناس وارداتی
d. of goods
U
تحویل کالا یا اجناس
scrapbook
U
دفتر اجناس اوراق
middling
U
اجناس مختلف از درجه متوسط
white sale
U
فروش ملافه و اجناس ذرعی
five and ten
U
مغازه اجناس ارزان قیمت
avoirdupois
U
مقیاس وزن اجناس سنگین
location survey
U
بازرسی در جای اجناس درانبار
cost analysis
U
تجزیه و تحلیل قیمت اجناس
The goods in this shop could not be flogged.
U
اجناس این مغازه باد کرده
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
pay load
U
اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock.
U
اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
budget account
حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
mark up
U
نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
well assorted
U
جور دارای کالا یا اجناس جور موافق سازگار
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
stockpiled
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
import duties
U
حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
stockpiles
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling
U
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
location audit
U
تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
parcel
U
بسته
clotted
U
بسته
packet
U
بسته
bagful
U
یک بسته
grumous
U
بسته
packets
U
بسته
fardel
U
بسته
fronted
U
صف بسته
packed
بسته ای
kits
U
بسته
bunged up
U
بسته
kit
U
بسته
parcels
U
بسته
solids
U
بسته
solid
U
بسته
ice bound
U
یخ بسته
imperforate
U
بسته
datagram
U
یچ بسته
connected
U
بسته
curdy
U
بسته
pack box
U
بسته
crossed chaque
U
چک بسته
corked
U
بسته
clotty
U
بسته
interdependent
U
به هم بسته
pent
U
بسته
shook
U
بسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com