English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
seating U محل استقرار نشیمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preposition U استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
prepositions U استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
parlours U اطاق نشیمن
dwelling room U اطاق نشیمن
keeping room U اطاق نشیمن
sitting room U اتاق نشیمن
sitting-rooms U اتاق نشیمن
living room U اتاق نشیمن
living room U سالن نشیمن
living room U اطاق نشیمن
living rooms U اتاق نشیمن
living rooms U اطاق نشیمن
parlors U اطاق نشیمن
parlour U اطاق نشیمن
living rooms U سالن نشیمن
keeping-room U اتاق نشیمن
parlor U اطاق نشیمن
palor U اطاق نشیمن
sittings U نشیمن صندلی
sitting U نشیمن صندلی
Elephant in the living room U فیل در اتاق نشیمن
sitting-room U اتاق نشیمن
seat angle U نبشی نشیمن
behinds U کپل نشیمن گاه
thwarts U سکوی نشیمن قایق
behind U کپل نشیمن گاه
ben U وابسته باطاق نشیمن
perched U نشیمن گاه پرنده
perch U نشیمن گاه پرنده
perching U نشیمن گاه پرنده
perches U نشیمن گاه پرنده
sessility U استقرار
stability U استقرار
localization U استقرار
colony U استقرار
solidification U استقرار
downloading U استقرار
installations U استقرار
settlements U استقرار
installation U استقرار
mounting U استقرار
settlement U استقرار
pitches U استقرار
pitch U استقرار
establishment U استقرار
establishments U استقرار
posteriori U ازراه استقرار
positioning band U حلقه استقرار
permanent emplacement U استقرار دایمی
angle of repose U زاویه استقرار
lodgment area U منطقه استقرار
yoke U دوشاخه استقرار
reintegration U استقرار مجدد
restoration U استقرار مجدد
stations U استقرار یافتن
stanchion U سکوی استقرار
station U استقرار یافتن
tent striking U فرمان ضد استقرار
yoke U پایه استقرار
stationed U استقرار یافتن
delocalization U عدم استقرار
confirmation U تثبیت استقرار
seated U سکوی استقرار
seats U سکوی استقرار
seat U سکوی استقرار
crimping groove U شیار استقرار
centralisation U استقرار درمرکز
centralization U استقرار درمرکز
set up U اماده بکار استقرار
setting ring U حلقه استقرار یا ثبات
angle of repose U حداکثر شیب استقرار
alt azimuth mounting U استقرار سمت- ارتفاعی
automatic font downloading U استقرار خودکار فونت
downloading utility U برنامه کمکی استقرار
network topology U چگونگی استقرار شبکه
lodgement U منزل گیری استقرار
lodgment U منزل گیری استقرار
equatorial mounting U استقرار معدل النهاری
anchor line cable U کابل استقرار چتردر هواپیما
make up <idiom> U استقرار وسایل تزئین وآرایش
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
downloadable font U فونت قابل استقرار در حافظه
location of industry U تعیین محل استقرار صنعت
settling rounds U تیر استقرار قنداق توپ
metacenter U نقطه استقرار وثبات یاتوازن
gun post U سوراخ محل استقرار لوله توپ
location theory U نظریه تعیین محل استقرار صنعت
settle U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
settles U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
sponson U سکوی استقرار توپ روی برجک
cannelure U شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
cannelure U شیار استقرار پوکه روی گلوله
steric U وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
trailer camp U محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
rack space U محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
trailer park U محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court U محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
base piece U پایه پایه استقرار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com