Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
agricultural products
U
محصولات کشاورزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
agribusiness
U
تجارت محصولات کشاورزی کار و کسب کشاورزی
agricultural price policy
U
سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
basic crops
U
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
combine harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
Other Matches
farm technology
U
روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
houses
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
U
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
elevator
U
انبار غله |
[کشاورزی]
| جای غله خیز
[کشاورزی]
input output table
U
و محصولات
home product
U
محصولات ملی
home product
U
محصولات داخلی
raw products
U
محصولات اولیه
waste product
U
محصولات زائد
production adviser
مشاوره محصولات
primary products
U
محصولات پایه
designs
U
طراحی محصولات
design
U
طراحی محصولات
domestic products
U
محصولات داخلی
joint products
U
محصولات مشترک
break bulk
U
تفکیک محصولات
primary products
U
محصولات اولیه
raw products
U
محصولات ناتمام
tillage
U
کشاورزی
rural
U
کشاورزی
farming
U
کشاورزی
husbandry
U
کشاورزی
plantership
U
کشاورزی
agronomic
U
کشاورزی
agronomy
U
کشاورزی
arboretum
U
کشاورزی
agriculture
U
کشاورزی
agricultural
U
کشاورزی
producer advertising
U
تبلیغ محصولات صنعتی
product planning
U
برنامه ریزی محصولات
by product recovery
U
بازده محصولات فرعی
cash crops
U
محصولات نقدی مانند
average costs
U
معدل هزینه کل محصولات
break bulk agent
U
عامل تفکیک محصولات
by product cock oven plant
U
محصولات فرعی کک سازی
agricultural projects
U
طرحهای کشاورزی
agricultural revolution
U
انقلاب کشاورزی
extensive agriculture
U
کشاورزی سطحی
farm surplus
U
مازاد کشاورزی
extensive agriculture
U
کشاورزی وسیع
farm yields
U
بازده کشاورزی
farm labors
U
کارگران کشاورزی
agricultural pollution
U
الودگی کشاورزی
to follow the plough
U
کشاورزی کردن
farming
U
کشاورزی برزیگری
agriculture
U
کشاورزی برزگری
vegetable soil
U
خاک کشاورزی
manure
U
کود کشاورزی
agricultral waste
U
پسماند کشاورزی
agricultural cooperatives
U
تعاونیهای کشاورزی
agricultural credit
U
اعتبار کشاورزی
agricultural economics
U
اقتصاد کشاورزی
agricultural fluctuations
U
نوسانهای کشاورزی
agricultural implements
U
الات کشاورزی
agricultural investigation
U
تجسسات کشاورزی
agricultural sector
U
بخش کشاورزی
business
U
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
supply
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
root crop
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
supplying
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
toxicogenic
U
تولید کننده محصولات سمی
root crops
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
by product oven
U
محصولات فرعی کوره کک سازی
productions
U
تولید حجم بزرگ محصولات
supplied
U
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
production
U
تولید حجم بزرگ محصولات
development
U
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
businesses
U
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
by product coking practice
U
محصولات فرعی کوره کک سازی
developments
U
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
outturn
U
محصول کشاورزی یاصنعتی
elevator
U
انبار دانه
[کشاورزی]
agricultural support policy
U
سیاست حمایت از کشاورزی
agricultural mechanization
U
ماشینی کردن کشاورزی
agricultural planning
U
برنامه ریزی کشاورزی
agricultural extension services
U
خدمات ترویج کشاورزی
ageicultural
U
مربوطبه کشاورزی یاکشتکاری
raw produce
U
محصول طبیعی یا کشاورزی
sovkhoz
U
موسسه کشاورزی وروستایی
hay loader
U
لودر یونجه
[کشاورزی]
agriculturalist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agriculturist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
extensive agricultuse
U
کشاورزی غیر محدود
geoponic
U
مربوط به کشاورزی یاکشتکاری
georgic
U
وابسته به کشاورزی روستایی
anticrop agent
U
عامل ضدمحصولات کشاورزی
agroecosystem
U
بوم سازگان کشاورزی
factory
U
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factories
U
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
importing
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
import
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
finished product
U
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
imported
U
بردن محصولات به کشوری برای فروش
He reanimated the Iranian agriculture.
U
کشاورزی ایران رازنده کرد
hacienda
U
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
agricultural labor productivity
U
بهره دهی کارگر کشاورزی
farm price supports
U
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
digital research inc
U
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
granger
U
عضو انجمن پشتی بانان کشاورزی
product
U
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
products
U
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
R & D
U
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
latifundium
U
ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
extensive cultivation
U
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
universal
U
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
international standards organization
U
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
adobe
U
شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
Xerox PARC
U
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
licenses
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
protective tariffs
U
تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
licence
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
U
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
proprietary file format
U
روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
electronics
U
دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
Chad
U
محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت
systems analysis
U
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
assemble
U
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembled
U
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles
U
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
vendors
U
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendor
U
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
food and agricultural organization
U
از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
wands
U
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wand
U
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
disclaimers
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimer
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
anticrop operations
U
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
new deal
U
برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
share
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares
U
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
agroecosystem
U
اکوسیستم کشاورزی اکوسیستم زراعی
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com