Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deprived
U
محرومیت کشیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drawled
U
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawl
U
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawling
U
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawls
U
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
disqualifying
U
محرومیت
deprivations
U
محرومیت
disqualified
U
محرومیت
disqualifies
U
محرومیت
privation
U
محرومیت
privations
U
محرومیت
forfeits
U
محرومیت
forfeiting
U
محرومیت
vitiosity
U
محرومیت
disqualify
U
محرومیت
forfeited
U
محرومیت
forfeit
U
محرومیت
proscription
U
محرومیت
bereavement
U
محرومیت
bereavements
U
محرومیت
exclusion
U
محرومیت
deprivation
U
محرومیت
sleep deprivation
U
محرومیت از خواب
deprived
U
توام با محرومیت
emotional deprivation
U
محرومیت هیجانی
binocular deprivation
U
محرومیت دو چشمی
sensory deprivation
U
محرومیت حسی
stimulus deprivation
U
محرومیت تحریکی
cultural deprivation
U
محرومیت فرهنگی
deprivable
U
قابل محرومیت
deprivation from inheritance
U
محرومیت از ارث
privative
U
ناشی از محرومیت
disinheritance
U
محرومیت از ارث
principle of exclusion
U
اصل محرومیت
disherison
U
محرومیت ازارث
food deprivation
U
محرومیت غذایی
reprobates
U
هرزه محرومیت
monocular deprivation
U
محرومیت یک چشمی
deprival
U
بی نصیبی محرومیت
reprobate
U
هرزه محرومیت
Deprivation of ones civil rights .
U
محرومیت از حقوق مدنی
disbarment
U
محرومیت از شغل وکالت
attainder
U
محرومیت از حقوق مدنی
civil degradation
U
محرومیت از حقوق مدنی
civil death
U
محرومیت از حقوق مدنی
civic d.
U
محرومیت از حقوق کشوری
corruption of blood
U
محرومیت از حقوق اجتماعی و مدنی
disfranchisement
U
محروم سازی یا محرومیت ازحق انتخابات
salique law
U
محرومیت اولاداناث از توارث تاج وتخت
ostracism
U
محرومیت از حقوق اجتماعی و وجهه ملی
salic law
U
محرومیت اولاد اناث از توارث تاج وتخت
outlawry
U
بی بهره گی از حقوق وحمایت قانونی محرومیت ازحقوق
tense
U
کشیده
tenser
U
کشیده
leptokurtic
U
کشیده
deep drawn
U
از ته دل کشیده
leptosome
U
کشیده تن
ectomorph
U
کشیده تن
tensed
U
کشیده
oblonated
U
کشیده
tenses
U
کشیده
tensing
U
کشیده
oblongated
U
کشیده
drawlingly
U
کشیده
posttensioning
U
پس کشیده
indrawn
U
تو کشیده
drawn
U
کشیده
long-
U
کشیده
longer
U
کشیده
long
U
کشیده
drew
U
کشیده شد
longs
U
کشیده
tensest
U
کشیده
longed
U
کشیده
threaded
U
نخ کشیده
longest
U
کشیده
low angle
U
مسیر کشیده
ectomorphic type
U
سنخ کشیده تن
deep fetched
U
از ته دل کشیده شده
drawable
U
کشیده شدنی
deer neck
U
گردن کشیده
prolate
U
کشیده شده
in tow
<idiom>
U
کشیده شده
threaded
U
بند کشیده
flat fire
U
تیر کشیده
drag
U
کشیده شدن
leptomorph
U
کشیده ریخت
dragged
U
کشیده شدن
low angle fire
U
تیر کشیده
drags
U
کشیده شدن
intractile
U
کشیده نشدنی
flare
U
زبانه کشیده
flares
U
زبانه کشیده
linear
U
باریک کشیده
pinxit
U
کشیده است
flat trajectory
U
خط سیر کشیده
long robe
U
صورت کشیده
couchant
U
دراز کشیده
tractile
U
کشیده شدنی
elongates
U
کشیده کردن
touse
U
کشیده شدن
tensive
U
کشیده شدنی
at full length
U
دراز کشیده
elongate
U
کشیده کردن
saps
U
شیره کشیده از
sap
U
شیره کشیده از
elongating
U
کشیده کردن
ectomorphy
U
کشیده تنی
sapped
U
شیره کشیده از
extensive
U
بسیط کشیده
indrawn
U
بداخل کشیده
chock-a-block
U
بالا کشیده
chock-a-block
U
کاملا کشیده
vellum paper
U
کاغذمهره کشیده
lanternjaws
U
صورت لاغر و کشیده
draw
U
کشیده شدن عهده
chant
U
اهنگ ساده و کشیده
chants
U
اهنگ ساده و کشیده
if you please
U
بیزحمت زحمت کشیده
chanted
U
اهنگ ساده و کشیده
deep fetched
U
از ته سینه کشیده شده
draws
U
کشیده شدن عهده
chanting
U
اهنگ ساده و کشیده
underdraw
U
کشیده نشدن زه تا اخر
pencilled
U
با مداد کشیده شده
taut
U
محکم کشیدن کشیده
oblong
U
دوک مانند کشیده
satined paper
U
گاغذ مهره کشیده
pulled muscle
U
عضله کشیده شده
drawn on
U
کشیده شدن عهده
hell-bent
U
به بیراهه کشیده شده
extendible
U
کشیده شدنی امتدادپذیر
hell bent
U
به بیراهه کشیده شده
oblongs
U
دوک مانند کشیده
prone float
U
روی شکم با دستهای کشیده
He has suffered a great deal at the hands of his wife .
U
از دست زنش خیلی کشیده
opened
U
وضع زه هنگام کشیده شدن
conducting
U
اداره کردن کشیده شدن
conduct
U
اداره کردن کشیده شدن
conducted
U
اداره کردن کشیده شدن
wired
U
سیم کشیده مفتول دار
conducts
U
اداره کردن کشیده شدن
open
U
وضع زه هنگام کشیده شدن
opens
U
وضع زه هنگام کشیده شدن
hard drawn copper wire
U
سیم مسی کشیده شده
wirespun
U
زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
come home
U
کشیده شدن لنگر به طرف ناو
flat trajectory
U
سهم تیرکشیده مسیر کشیده گلوله
infill
U
نقاط کشیده شده روی نقشه
capriole
U
پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
drag
U
چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
dragged
U
چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
in perspective
U
کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
drags
U
چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
to be at full stretch
U
تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
She has long and shapely legs .
U
ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
he is at the end of his tether
U
چنته اش خالی شده یا قوایش ته کشیده است
hauls
U
همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauling
U
همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
stillage
U
چارچوب یاچارپایهای که چیزیرا روی ان می گذارندتاابش کشیده شود
haul
U
همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauled
U
همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
jinrikisha
U
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinriki
U
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
phantom section
U
خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
extends
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
i thanked him for his trouble
U
برای زحمتی که کشیده بود ازاو سپاس گزاری کردم
perspective grid
U
خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
extending
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extend
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
dragrope
U
طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
shoot the duck
U
حرکت جلو و عقب نشینی روی یک پا و پای دیگر کشیده بجلو
autoscore
U
در پردازش کلمه دستورالعملی است که باعث میشود تا زیر متن خط کشیده شود
sliver
U
فتیله نخ
[الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
paleozoic
U
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
to walk the chalk
U
بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
y scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
point designation
U
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
ineligibility
U
عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
attainder
U
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
x scale
U
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
over stretched wrap
U
نخ چله بیش از حد کشیده شده
[این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
bar automatic
U
میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
nap side
U
خواب فرش
[با انجام عمل پرداخت الیاف از قسمت گره بصورت راست و کشیده درآمده و ظاهر حقیقی فرش را بوجود می آورند.]
karadja medallion
U
ترنج کرجی
[این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
graphic
U
نوشته شده کشیده شده
drawing
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawings
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
source
U
در عمل کشیدن و قرار دادن , شی اصلی شی ای است که انتخاب شده است و پس کشیده شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com