Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
escort
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorted
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts
U
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
escort guard
U
گارد محافظ
guarding
U
محافظ گارد
guards
U
محافظ گارد
guard
U
محافظ گارد
escort of the standard
U
گارد محافظ پرچم
escort of the color
U
گارد محافظ پرچم
yeoman of the guard
U
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
crash protected
U
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
surge protector
U
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
guard
U
صفحه محافظ روکش محافظ
guards
U
صفحه محافظ روکش محافظ
shields
U
بدنه محافظ دیواره محافظ
shield
U
بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding
U
صفحه محافظ روکش محافظ
escort guard
U
محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
security
U
تامین اقدامات تامینی نیروی تامینی
security force
U
نیروی تامینی
herder
U
محافظ
preservatives
U
محافظ
screening, screenings
U
محافظ
guardian
U
محافظ
guard
U
محافظ
screened
U
محافظ
screens
U
محافظ
preservative
U
محافظ
guards
U
محافظ
protective
U
محافظ
preserver
U
محافظ
guarding
U
محافظ
guardians
U
محافظ
keeper
U
محافظ
keepers
U
محافظ
shelterer
U
محافظ
screen
U
محافظ
lohmannizing
U
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
fender curbs
U
جدول محافظ
protective clothing
U
روپوش محافظ
protective reactor
U
راکتانس محافظ
squirrel cage
U
قفسه محافظ
parries
U
محافظ باش
preservative coating
U
روکش محافظ
line choking coil
U
پیچک محافظ خط
surveillant
U
محافظ بپا
mouthguard
U
محافظ دندان
protective earthing
U
زمین محافظ
parry
U
محافظ باش
heel cut
U
محافظ پاشنه پا
parried
U
محافظ باش
face guard
U
ماسک محافظ
protective switch
U
کلید محافظ
bulwark
U
دیواره محافظ
exposure suit
U
لباس محافظ
controlled atmosphere
U
گاز محافظ
protective cover
U
روکش محافظ
banch wall
U
دیواره محافظ
helmets
U
ماسک محافظ
conservator
U
نگهدارنده محافظ
goggles
U
عینک محافظ
soil saving dam
U
سد محافظ خاک
bulwarks
U
دیواره محافظ
guard plank
U
تخته محافظ
casings
U
لوله محافظ
frigates
U
ناو محافظ
sustentacular
U
نگهدارنده محافظ
cowling
U
روپوش محافظ
vizard
U
نقاب محافظ
pods
U
پوسته محافظ
light shield
U
محافظ نور
line choking coil
U
پیچک محافظ
jet blast deflector
U
توری محافظ
keeper
[protector]
[presever]
U
نگاهدار
[محافظ ]
protect fuse
U
فیوز محافظ
casing
U
لوله محافظ
shielded plate
U
صفحه محافظ
backing material
U
مواد محافظ
protective contact
U
کنتاکت محافظ
helmet
U
ماسک محافظ
frigate
U
ناو محافظ
thoracopods
U
قفسه محافظ
parrying
U
محافظ باش
pod
U
پوسته محافظ
wardress
U
نگهبان و محافظ زن در زندان
shields
U
حفاظ پوشش محافظ
coquille
U
محافظ دست شمشیرباز
loricate
U
دارای پوسته محافظ
brazing atmosphere
U
گاز محافظ جوش
face mask
U
ماسک محافظ صورت
protective coat
U
لایه یا قشر محافظ
fire curtain
U
پرده محافظ اتش
shield
U
حفاظ پوشش محافظ
tutelary
U
دارای محافظ وحامی
windshield
U
شیشه محافظ باد
on guard
U
بحالت محافظ باش
windshields
U
شیشه محافظ باد
glacis
U
حصاریا مانع محافظ
packing
U
ماده محافظ کالاها.
bracer
U
محافظ بازوی کمانگیر
bibs
U
محافظ گلوی شمشیرباز
chain case
U
جعبه محافظ زنجیر
facing
U
روکش محافظ دیوار
facings
U
روکش محافظ دیوار
protection hood
U
کلاهک یا روپوش محافظ
protective layer
U
لایه یا روکش محافظ
protective gas welding
U
جوشکاری با گاز محافظ
shelling
U
عامل محافظ حفاظ
leathers
U
لباس چرمی محافظ
bent
U
محافظ قالب بتن
bib
U
محافظ گلوی شمشیرباز
shells
U
عامل محافظ حفاظ
shell
U
عامل محافظ حفاظ
handshield
U
سپر محافظ جوشکاری
sconce
U
پرده یاپوشش محافظ
hoods
U
پوشش محافظ چیزی
radiator grille
U
شبکه محافظ رادیاتور
hood
U
پوشش محافظ چیزی
dustcover
U
پوشش محافظ برای یک ماشین
cable duct
U
لوله محافظ کابل برق
lifeguard
U
نجات غریق محافظ شخصی
voltage surge protector
U
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
enclosures
U
پوشش محافظ برای وسیلهای
eave
U
[محافظ روی پشت بام]
escort ship
U
ناو محافظ کاروان دریایی
concierges
U
پلیس محافظ درب ورودی
concierge
U
پلیس محافظ درب ورودی
lifeguards
U
نجات غریق محافظ شخصی
scattershield
U
پوشش محافظ کلاچ و پدال
radiator shutter
U
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
fault tension protective switch
U
کلید محافظ ولتاژ عیب
fault current protective switch
U
کلید محافظ جریان خطا
enclosure
U
پوشش محافظ برای وسیلهای
anti skid chain
U
زنجیر محافظ در برابر لغزش
cases
U
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
slips
U
محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped
U
محل توپگیر پشت محافظ میله
slip
U
محل توپگیر پشت محافظ میله
screen saver utility
U
برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
gear guard
U
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
channelling
U
لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
case
U
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
radome
U
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
plastron
U
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
household troops
U
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
armguard
U
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
write protect notch
U
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
surcharged wall
U
دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
shell
U
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling
U
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shells
U
صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
conduits
U
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduit
U
لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
gas mixture shielded metal arc welding
U
جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
periodontics
U
مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
chimney-cricket
U
[ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
fence
U
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
army national guard
U
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
chest protector
U
لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
racked
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracks
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
universal receiver
U
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
racks
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked
U
سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
burladero
U
دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
resist
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
snick
U
توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
optical
U
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
racks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
rack
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
wracked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
guard assembly
U
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
duct
U
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
blocked
U
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
totem
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totems
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
blanket course
U
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
retaining wall
U
دیوار نگهبان دیوار محافظ
convoys
U
بدرقه کردن
convoy
U
بدرقه کردن
see off
<idiom>
U
بدرقه کردن
hedges
U
داد وستد تامینی کردن
hedged
U
داد وستد تامینی کردن
hedge
U
داد وستد تامینی کردن
horse guards
U
گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
reenforceŠetc
U
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
reserved for security purposes
U
تامینی
preventive justice
U
حقوق تامینی
preventive action
U
اقدامات تامینی
security countermeasures
U
اقدامات تامینی
safety fuze
U
ماسوره تامینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com