English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
range keeper U محاسب مسافت توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photo distance U مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
range scale U طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
calculator U محاسب
calculators U محاسب
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
an a calculator U محاسب دقیق
range keeper U محاسب توپ
computing sight U دوربین محاسب
calculators U حسابگر محاسب
structural engineering U مهندسی محاسب
calculator U حسابگر محاسب
prediction mechanism U دستگاه محاسب تیر
computing gunsight U دوربین محاسب توپ
predictor U دستگاه محاسب تیر
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
predictor U دستگاه محاسب زمان انفجار
computing gunsight U دوربین محاسب عناصر تیر
windsor round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
prediction mechanism U دستگاه مدبر یا محاسب سبقت هدف
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
arithmatic unit U قسمت حافظه ماشین حساب دستگاه محاسب کامپیوتر
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
coincidence range finder U مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
analytical engine U ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
distances U مسافت
short range U کم مسافت
distance U مسافت
ranges U مسافت
ranged U مسافت
short-range U کم مسافت
lengths U مسافت
length U مسافت
range U مسافت
known distance U مسافت معلوم
rangefinders U مسافت یاب
air distance U مسافت هوایی
jacob's staff U مسافت سنج
viameter U مسافت پیما
intervalometer U مسافت سنج
equidistance U مسافت مساوی
blooming train U مسافت نورد
burst range U مسافت ترکش
close range U مسافت نزدیک
trochometer U مسافت پیما
training distance U مسافت تمرین
metrograph U مسافت سنج
range finding U مسافت یابی
range indicator U شاخص مسافت
range indicator U طبله مسافت
range indicator U مقیاس مسافت
telemeter U مسافت سنج
taximeter U مسافت سنج
range adjustment U تنظیم مسافت
range calibration U تنظیم مسافت
supporting distance U مسافت پشتیبانی
range scale U طبله مسافت
sight distance U مسافت دید
range finder U مسافت یاب
range drum U طبله مسافت
odograph U مسافت سنج
odometer U مسافت سنج
odometry U مسافت پیمایی
test course U مسافت ازمایش
plotting scale U خط کش مسافت یاب
telemetry U مسافت سنجی
proximity fuze U از مسافت دور
racing course U مسافت مسابقه
range determination U تخمین مسافت
range determination U تعیین مسافت
range sensing U تخمین مسافت
ranging U مسافت یابی
hauling U مسافت حمل
hauled U مسافت حمل
haul U مسافت حمل
hauls U مسافت حمل
telephone U در یک مسافت طولانی
telephoning U در یک مسافت طولانی
telephones U در یک مسافت طولانی
telephoned U در یک مسافت طولانی
range finder U مسافت سنج دریایی
distantly U دور به مسافت زیاد
measuring magnifier U مسافت یاب دقیق
measurer whell U چرخ مسافت سنج
mean free path U مسافت ازاد میانگین
mean free path U مسافت ازاد متوسط
eying U دیدخوب با تشخیص مسافت
longs U طی مسافت زیاد توپ
macrometer U دوربین مسافت سنج
range finding U تخمین مسافت کردن
macrometer U مسافت یاب نوری
longest U طی مسافت زیاد توپ
limit U مسافت یا مدت مسابقه
eyes U دیدخوب با تشخیص مسافت
eye U دیدخوب با تشخیص مسافت
eyeing U دیدخوب با تشخیص مسافت
range disk U میز تصحیح مسافت
range board U میز تنظیم مسافت
spots U مسافت یابی کردن
long distance U دارای مسافت زیاد
long distance U دارای مسافت دور
long-distance U دارای مسافت زیاد
long-distance U دارای مسافت دور
range rake U الیداد مسافت سنج
spot U مسافت یابی کردن
range table U جدول مسافت توپ
ranging pole U شاخصهای مسافت یابی
range spotting U تخمین مسافت کردن
leader's rule U تعیین مسافت امن
long U طی مسافت زیاد توپ
telemeter U دورسنج مسافت سنج
ranging U مسافت یابی کردن
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
torpedo run U مسافت طی شده اژدر
long distance supply U تغذیه مسافت دور
equidistant U دارای مسافت مساوی
telephone modal distance U مسافت مکالمه تلفنی
long haul <idiom> U مسافت دراز یا سفرکردن
taximeter U مسافت نمای تاکسی
mile U مقیاس سنجش مسافت
flights shooting U مسابقه مسافت نه هدف
longed U طی مسافت زیاد توپ
miles U مقیاس سنجش مسافت
tachometric sight U دوربین مسافت یاب
tachometric sight U دوربین مسافت سنج
flash ranging U مسافت یابی نوری
longer U طی مسافت زیاد توپ
sound ranging U مسافت یابی صوتی
tachymeter U دوربین مسافت یاب
long- U طی مسافت زیاد توپ
tachometer U کیلومترشمار مسافت سنج
courses U مسیر رفت و برگشت مسافت
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
fetch U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
fetched U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
weaving distance U طول تلاقی مسافت همبری
fetches U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
coursed U مسیر رفت و برگشت مسافت
To cover (traverse)long distances. U مسافت زیادی راطی کردن
safe distance U مسافت امن اطراف مین
bands U را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
band U را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
marathon U دو ماراتون به مسافت 09124 متر
leg U مسافت طی شده قایق در یک دور
mileage U مسافت طی شده به وسیله خودرو
marathons U دو ماراتون به مسافت 09124 متر
coincidence adjustment U تعیین مسافت به وسیله انطباق
legs U مسافت طی شده قایق در یک دور
metropolitan area network U شبکه گسترده در مسافت محدود.
course U مسیر رفت و برگشت مسافت
arming range U مسافت مسلح شدن گلوله
measuring magnifier U مسافت یاب مخصوص فواصل کم
range drum U طبله بستن مسافت به توپ
loran U رادار مسافت سنج دریایی
air distance U مسافت طی شده به وسیله هواپیما
short course U مسابقه شنا به مسافت 52 وحداکثر 05 متر
target range U مسافت هدف میدان تیر مشقی
overtaking sight distance U مسافت دید برای سبقت گرفتن
speed U مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
speeding U مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
speeds U مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
mpg U مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
make time <idiom> U بیشترین مسافت را درکمترین وقت رفتن
baseball throw U مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
flash ranging location U تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
speedograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
tachograph U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
airlines U کوتاهترین مسافت بین دو نقطهی کرهی زمین
airline U کوتاهترین مسافت بین دو نقطهی کرهی زمین
winning post U تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
black box U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
phoning U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
range sensing U تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
vistas U منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
vista U منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
phone U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
shortest U مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
shorter U مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
phoned U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
phones U تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
short U مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
range calibration U تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
Is mileage included? U آیا شامل مایل مسافت پیموده شده هم میشود؟
telesthesia U احساس چیزی از مسافت دوربدون دخالت حواس پنجگانه
Targa U بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
components U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
facing distance U مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
component U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
mileage on departure [arrival] U اندازه مسافت طی شده در زمان حرکت [ورود] خودرو
glide ratio U نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com