English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
temporary data set U مجموعه داده موقتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subset U مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
transmissions U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission U مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
data set U مجموعه داده ها
data set organization U سازماندهی مجموعه داده ها
data set name U نام مجموعه داده ها
data set ready U امادگی مجموعه داده ها
data set label U برچسب مجموعه داده ها
dsn U نام مجموعه داده
sequential data set U مجموعه ترتیبی داده
slumps U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slump U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
data set control block U بلاک کنترل مجموعه داده ها
concatenated data set U مجموعه داده ها متصل شده
concatenate U ترکیب دو یا چند مجموعه داده
catenate U ترکیب دو یا چند مجموعه از داده
record U مجموعه موضوعات داده مربوطه
list U مجموعه موضوعات مرتب شده داده
partittioned data set U مجموعه داده جزء بندی شده
cataloged data set U مجموعه داده فهرست بندی شده
projected U پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
database U مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
dsorg U Organization Set Data سازماندهی مجموعه داده ها
projects U پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
project U پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
databases U مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
condition U اضافه کردن داده ارسالی پس از برخورد با مجموعه پارامترها
validates U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validating U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validated U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validate U بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
functioned U لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
dscb U Block Control Set Data بلاک کنترل مجموعه داده
function U لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
functions U لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
transformational rules U مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
inference U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inferences U مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
menu U مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند
database U مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
menus U مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند
databases U مجموعه دستوراتی که به کاربر اجازه ایجاد تغییر ساده در پایگاه داده ها میدهد
identifier U مجموعه حروف برای اختلف دادن بین بلاکهای داده مختلف یا فایل ها
machines U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machined U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
inputted U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
dual U حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
menu U مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
menus U مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
scrapbooks U مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
scrapbook U مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
keypad U مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
restatement of the law U مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal U مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block U مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
character set U دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
cisc U مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
parallelling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searching storage U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
tails U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
adinterim U موقتی
interim U موقتی
treadway U پل موقتی
provisionary U موقتی
tentative <adj.> U موقتی
jackleg U موقتی
intrim U موقتی
provisional <adj.> U موقتی
extemporaneous U موقتی
makeshift <adj.> U موقتی
flying bridge U پل موقتی
pro forma U موقتی
temporary <adj.> U موقتی
provisory <adj.> U موقتی
make-shift <adj.> U موقتی
cornering U انحصار موقتی
sojourn U اقامت موقتی
temporary error U خطای موقتی
corner U انحصار موقتی
sojourns U اقامت موقتی
house of d. U زندان موقتی
funk hole U پناهگاه موقتی
floating bridge U پل متحرک موقتی
barricades U سنگربندی موقتی
barricade U سنگربندی موقتی
barricaded U سنگربندی موقتی
temporal U موقتی زودگذرفانی
gleams U تظاهر موقتی
non-residents U مقیم موقتی
non-resident U مقیم موقتی
bastes U کوک موقتی
palliative U مسکن موقتی
corners U انحصار موقتی
coalition U اتحاد موقتی
coalitions U اتحاد موقتی
adjournment U تعطیل موقتی
adjournments U تعطیل موقتی
gleam U تظاهر موقتی
gleamed U تظاهر موقتی
gleaming U تظاهر موقتی
baste U کوک موقتی
basted U کوک موقتی
faddle U سرگرمی موقتی
bivouacked U اردوگاه موقتی
bivouacked U اردوی موقتی
bivouac U اردوگاه موقتی
non resident U مقیم موقتی
scrip U رسید موقتی
temporariness U موقتی بودن
sojoiurn U اقامت موقتی
sojourner U ساکن موقتی
dugouts U پناهگاه موقتی
make shift construction U طرح موقتی
provisionality U موقتی بودن
make do U چاره موقتی
bivouacking U اردوی موقتی
bivouacking U اردوگاه موقتی
bivouacs U اردوی موقتی
scratch file U فایل موقتی
barricading U سنگربندی موقتی
temporary structures U ساختمانهای موقتی
temporary storage U انباره موقتی
bivouac U اردوی موقتی
temporary income U درامد موقتی
dugout U پناهگاه موقتی
phantom tumour U برامدگی موقتی
phantom tumour U باد موقتی
palliatives U مسکن موقتی
temporary gauge U اشل موقتی
bivouacs U اردوگاه موقتی
provisionality U جنبه موقتی
casual uplift U بالا رفتن موقتی
brainstorm U اشفتگی فکری موقتی
jury sturt U پایه اضافی یا موقتی
brainstorms U اشفتگی فکری موقتی
interrex U رئیس حکومت موقتی
interlocutory U موقتی غیر قطعی
booths U پاسگاه یادکه موقتی
interim dividend سود موقتی سهام
interim certificates U سند قرضه موقتی
interim dividend U سود سهام موقتی
booth U پاسگاه یادکه موقتی
interregnum U دوره حکومت موقتی
interregnums U دوره حکومت موقتی
frame U هیکل حالت موقتی
gasoline dump U مخزن موقتی بنزین
interregna U دوره حکومت موقتی
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
recesses U تعطیل موقتی تنفس
stop gap U وسیله یا چاره موقتی
recess U تعطیل موقتی تنفس
dump U انبار موقتی اشغالدان
casual uplift U بالا بردن موقتی
Band-Aids U چارهی سطحی و موقتی
Band-Aid U چارهی سطحی و موقتی
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
casual water U تجمع موقتی اب روی زمین
hoardings U جمع اوری دیوار موقتی
put someone up U به کسی بطور موقتی جا دادن
makeshift U چاره موقتی ادم رذل
hoarding U جمع اوری دیوار موقتی
epaulement U استحکام موقتی جناحی مترس
radar silence U خاموش کردن موقتی رادارها
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium U مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
corners U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
assembly of notables U مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
blackout U فراموشی [یا بیهوشی یا نابینایی] موقتی [پزشکی]
retrench U دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
corner U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
cornering U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com