English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
bond U متصل کردن چسباندن اتصال
AUI connector U اتصال D برای متصل کردن کابلهای انترنت به آداپتور شبکه
connects U اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
connect U اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
connection U اتصال یا چیزی که متصل میشود
connexions U اتصال یا چیزی که متصل میشود
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
drawbar U میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
asynchronous U اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
lead U قطب اتصال سیم اتصال
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
leads U قطب اتصال سیم اتصال
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
expansion U خط وط آدرس و داده متصل یه یک اتصال به کارتهای وسیع اجاره کنترل و دستیابی به داده حافظه را می دهند
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
advanced U پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند
edge card U یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
to break contact U اتصال راقطع کردن
to switch off U قطع کردن اتصال
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
leads U هدایت کردن بست اتصال
disconnects U قطع کردن اتصال الکتریکی
disconnect U قطع کردن اتصال الکتریکی
lead U هدایت کردن بست اتصال
disconnecting U قطع کردن اتصال الکتریکی
short U اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shorter U اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shortest U اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
Do the trains connect? U [خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
concatenated data set U مجموعه داده ها متصل شده
Cambridge ring U استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
by pass U بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
isolation U مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
fusion welding U اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
link U اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
connexions U اتصال
connection line U خط اتصال
incorporation U اتصال
connect node U کد اتصال
network U اتصال
contacts U اتصال
contact U اتصال
contacted U اتصال
continuity U اتصال
connectivity U اتصال
networks U اتصال
hitches U اتصال
contacting U اتصال
connector U اتصال
junctions U اتصال
butt joint riveting U اتصال لب به لب
jump joint U اتصال لب به لب
tie line U خط اتصال
tie down U اتصال
nexus U اتصال
butt joint U اتصال لب به لب
coupling U اتصال
v joint U اتصال "وی "
juncture U اتصال
bounding U اتصال
scarfs U اتصال
scarf U اتصال
coitus U اتصال
symphysis U اتصال
concatenate U اتصال
abutment U اتصال
fitting U اتصال
abjoint U بی اتصال
conjuncture U اتصال
junction U اتصال
colligation U اتصال
attaches U اتصال
suspensions U اتصال
attach U اتصال
suspension U اتصال
clutch dog U فک اتصال
wiring U اتصال
single u butt weld U اتصال لب به لب "یو"
single u butt joint U اتصال لب به لب "یو"
cutter link U اتصال
connection U اتصال
conjunctions U اتصال
lap joint U اتصال لب به لب
lead wire U خط اتصال
law of continvity U اتصال
seam U خط اتصال
fusion U اتصال
conjunction U اتصال
hitching U اتصال
link U اتصال
joint U اتصال
fusions U اتصال
seams U خط اتصال
interconnetion U اتصال
union U اتصال
attaching U اتصال
inosculation U اتصال
bindings U اتصال
hitch U اتصال
hitched U اتصال
bonding U اتصال
binding U اتصال
unions U اتصال
interconnection U اتصال
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
timber assembling U اتصال چوبی
three phase connection U اتصال سه فازه
compound U اتصال مرکب
three phase bridge connection U اتصال پل سه فازه
haunched connection U اتصال ماهیچهای
ground U اتصال به زمین
tandom connection U اتصال دنبال هم
capacity ground U اتصال به فرفیت
tandom connection U اتصال ابشاری
thoroughfoot U اتصال چشمی
taylor connection U اتصال تیلور
tie down U طناب اتصال
telephone area U ناحیه اتصال
compounded U اتصال کمپوند
compounded U اتصال مرکب
telephone connection U اتصال تلفنی
compound U اتصال کمپوند
cam control U بادامک اتصال
tandem connection U اتصال ابشاری
compounds U اتصال مرکب
compounds U اتصال کمپوند
channel attached U اتصال کانالی
double bond U اتصال مضاعف
star connection U اتصال ستاره
dovetail joint U اتصال دم چلچله
subscriber's cable U کابل اتصال
idle trunck U خط اتصال ازاد
discontinuously U بدون اتصال
strapped joint U اتصال تسمهای
circuit diagram U شمای اتصال
cluster joint U اتصال خوشهای
disconnection U قطع اتصال
chain field U فیلد اتصال
double junction U اتصال مضاعف
cascade connection U اتصال ابشاری
tack coat U اندود اتصال
tache U نوار اتصال
drag link U اتصال کششی
tach U نوار اتصال
drag bar U میله اتصال
double u butt joint U اتصال لب به لب یو دوبل
switching kit U جعبه اتصال
switch gear U وسیله اتصال
switch contact U کنتاکت اتصال
becket U حلقه اتصال
y winding U اتصال ستاره
binding screw U پیچ اتصال
y connection U اتصال ستاره
y connection U اتصال شلواری
welded joint U اتصال جوش
ward leonard control U اتصال لئونارد
accolades U خط اتصال اکولاد
v connection U اتصال مثلث
fuse post U اتصال فیوز
fusible link U اتصال گداختنی
fusion cone U مخروطی اتصال
electrical connector U اتصال برق
binding post U پیچ اتصال
accolade U خط اتصال اکولاد
ramps U سربالایی اتصال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com