English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
elevation stop U متوقف کننده حرکت ارتفاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
tie up <idiom> U آرام یا متوقف کردن حرکت یا عملی
elevating arc U قطاع حرکت ارتفاع
elevating mechanism U دستگاه حرکت در ارتفاع
elevating mechanism U دستگاه حرکت ارتفاع
holding attack U تک متوقف کننده
stopped U متوقف کننده
stopple U متوقف کننده
stopper U متوقف کننده
stop U متوقف کننده
stopping U متوقف کننده
stops U متوقف کننده
stoppers U متوقف کننده
elevation U حرکت در ارتفاع زاویه درجه
elevations U حرکت در ارتفاع زاویه درجه
barometric altimeter reversionary U دستگاه ضد حرکت عقربه ارتفاع سنج
arresting system reset unit U متوقف کننده سیستم مهارهواپیما
deceleration time U زمانی که بازوی دستیابی پس از حرکت به محل صحیح دیسک سخت متوقف میشود
to bung U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
to bung up U با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
hair trigger U باسانی حرکت کننده
barrier U تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
barriers U تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
running gear U قسمت حرکت کننده ماشین
succussatory U وابسته به تکان حرکت کننده باصعوبت
course recorder U دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
shambling U حرکت کننده با قدم های کج ونامنظم
dash pot U دستگاه کند کننده حرکت میراگر
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transhumant U حرکت کننده بسوی کوهستان برای چرا
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
crossing target U هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
installed U متوقف
halt U متوقف
insolvent U متوقف
abeyant abeyance U متوقف
halted U متوقف
crash U متوقف
crashes U متوقف
crashing U متوقف
crashingly U متوقف
crashed U متوقف
abeyant U متوقف
halts U متوقف
dead in the water U متوقف در اب
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
throwback U متوقف سازی
throwbacks U متوقف سازی
come to a stand U متوقف شدن
pt down U متوقف ساختن
slap down U متوقف ساختن
fetch up U متوقف شدن
lay off U متوقف ساختن
to put to a pause U متوقف ساختن
put under the ban U متوقف کردن
stand fast U متوقف شدن
halted U متوقف کردن
halts U متوقف کردن
let up <idiom> U کم کم متوقف شدن
pull-in U متوقف شدن
dead in the water U متوقف در دریا
halt U متوقف کردن
suppressible U متوقف کردنی
halt U متوقف شدن
pull in U متوقف شدن
halted U متوقف شدن
to come to a stand U متوقف شدن
hold on <idiom> U متوقف شدن
halts U متوقف شدن
pull-ins U متوقف شدن
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
stopping the work U متوقف کردن کار
halts U فرآیند را متوقف میکند.
stop in one's tracks <idiom> U سریه متوقف شدن
stopping U متوقف کردن ایستگاه
stops U متوقف کردن ایستگاه
crashed U متوقف شدن ناگهانی
stopped U متوقف کردن ایستگاه
crashingly U متوقف شدن ناگهانی
crashes U متوقف شدن ناگهانی
crashing U متوقف شدن ناگهانی
halted U فرآیند را متوقف میکند.
crash U متوقف شدن ناگهانی
to come to a stop U متوقف شدن [مهندسی]
strays U که متوقف نشده باشد
put down <idiom> U بازور متوقف کرن
straying U که متوقف نشده باشد
stray U که متوقف نشده باشد
gravel U شن دار متوقف کردن
taper off U تدریجا متوقف شدن
halt U فرآیند را متوقف میکند.
to bring traffic to a standstill U ترافیک را متوقف کردن
windbound U متوقف دراثر باد
stop U متوقف کردن ایستگاه
pull-in U نقشه یا عملی را متوقف ساختن
flameout U متوقف ساختن موتور هواپیما
pull-ins U نقشه یا عملی را متوقف ساختن
checks U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
call it quits <idiom> U متوقف کردن تمام کار
checked U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
to stop taking [pills] , [to go off a drug] U متوقف شدن [از خوردن قرص]
pull in U نقشه یا عملی را متوقف ساختن
to stop cold something U چیزی را فوری کاملا متوقف کردن
ends U خاتمه دادن یا متوقف کردن چیزی
fielding U متوقف کردن و کنترل گوی هاکی
ended U خاتمه دادن یا متوقف کردن چیزی
to suspend payment U پرداخت راموقوف کردن متوقف شدن
phaseout U تدریجا متوقف کردن کار یاتولید
end U خاتمه دادن یا متوقف کردن چیزی
pull over <idiom> U متوقف کردن ماشین گوشه جاده
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
abort U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborting U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
cancellation U عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
aborts U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
stall U متوقف شدن یا کردن از کار انداختن یا افتادن
stalling U متوقف شدن یا کردن از کار انداختن یا افتادن
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
cry down U چیزی را غیر قانونی دانستن متوقف ساختن
aborted U متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
force U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
cancelling U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
cancel U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
end of page halt U ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
cancels U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
loops U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
appel U پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
sawed off U کم ارتفاع
low level U در ارتفاع کم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com