English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
breasted drill U مته دستی که ته ان به شکل بیضی است و در سینه شخص قرار می گیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
bit mapped screen U RA قرار گیرد
foundation pile U میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
The poor fellow ( guy ) is restless. U بیچاره قرار نمی گیرد ( ندارد )
nuclear equipoise U گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
object ball U گویی که با گوی اصلی بیلیاردمورد ضربت قرار می گیرد
fly wheel U چرخ دندانه داروزینی که روی محور دواری قرار می گیرد
sprocket wheel U چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
sprocket U چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
He always works best under pressure . U اگر تحت فشار قرار گیرد ؟خوب کارمی کند
jibstay U قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
gradine U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
Gothic Revival U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
hydrolyte U جسم یا مادهای که تحت تاثیر تجزیه بوسیله اب قرار گیرد
crankle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankum U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
storing U ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
Crinkle U دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
letter de chancellerie U نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
store U ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
right U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
righting U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
righted U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
push down list U لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
game U وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
righting U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
right U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
intercharacter spacing U خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
righted U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
terminator U ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
medallion U ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
thermate U نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
impact U چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
misrepresentation U در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
reentrant subroutine U زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
impacts U چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
circular U چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
circulars U چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
caption U متن مشروح در بالای پنجره با متن سفید و رنگ صفحه آبی قرار می گیرد
transient target U هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
captions U متن مشروح در بالای پنجره با متن سفید و رنگ صفحه آبی قرار می گیرد
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
Tekke motife U نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
postulate U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulating U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulated U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
tanner U [پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
bar automatic U میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
puck U یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pucks U یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
rotation U جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد
chain stitch U گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
flatbed U وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
bow wave U موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
reed U شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
toner U که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
manual U دستور رزمی دستی سیستم دستی
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
brooch U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooches U گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
ellipsoid U بیضی
scutellate U بیضی
ovate U بیضی
oviform U بیضی
ellipses U بیضی
elliptic U بیضی
ellipse U بیضی
spectrophotometry U اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
elliptically U به شکل بیضی
ellipsoid U بیضی وار
ellipsoid U بیضی گون
elliptical arch U طاق بیضی
elliptical U بیضی شکل
fenestra ovalis U روزنه بیضی
quasi elliptic U شبه بیضی
ovally U بشکل بیضی
subovate U تقریبا بیضی
subovate U نیمه بیضی
oval window U روزنه بیضی
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
ovals U زمین بیضی شکل
oval U زمین بیضی شکل
elliptical galaxy U کهکشان بیضی گون
elliptical roller U غلطک بیضی شکل
speedway U پیست بیضی اتومبیلرانی
trammel U الت ترسیم بیضی تعدیل
oval U بیضی تخم مرغی شکل
ovals U بیضی تخم مرغی شکل
ovalize U تخم مرغی یا بیضی کردن
pone U نان بیضی شکل ارد ذرت
briolette U نوعی الماس بیضی یا گلابی شکل
marquize U نگین بیضی شکل که از جواهر باشد
gun-loop U [دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
tokay U انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
palette U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
palettes U لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
end on U سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
turtleback U لاک پشت هر چیز برجسته بیضی شکل عرشه منحنی عقب یاجلوکشتی
redbreast U پرنده سینه سرخ سینه سرخ
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
classifying U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
it gives me the hump U جرم می گیرد
breadboard U می صورت گیرد
penful U انچه در یک قلم جا گیرد
laughter is infectious U خنده همه را می گیرد
Our affairs are shaping well. U کارها داردسروصورت می گیرد
bow arm U بازویی که کمان را می گیرد
what p do you receive? U صدی چندمی گیرد
The fortune teller tells fortunes . U فالگیر فال می گیرد
what p do you receive? U چند درصد می گیرد
footprints U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
managers U و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
she is too p about her dress U زیاد درلباس دقت می گیرد
He does not bite. U او [مرد] گاز نمی گیرد.
manager U و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
magnum U بطری که دو باده در ان جای گیرد
privat docent or zent U اموزگارمجازدردانشگاه که که مواجب ازدانشجویان می گیرد
magnums U بطری که دو باده در ان جای گیرد
footprint U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
deforciant U کسی که مالی را از دیگری بزور می گیرد
classed U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
class U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classing U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
classes U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
wind gauge U دستگاهی که سرعت باد را اندازه می گیرد
palmful U انقدرکه دریک کف دست جای گیرد
pyrophorus U چیزی که در مجاورت هواخودبخود اتش گیرد
Unless the dog is trodden on the tail , it will no. <proverb> U تا پا روى دم سگ نگذارى گاز نمى گیرد .
heuristic U آنچه از تجربیات گذشته درس گیرد
Our organization is just standing on its own feet. U تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
birthright U حقوقی که در اثر تولد بخص تعلق می گیرد
tenor U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
priority U شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
priorities U شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
transmitter U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
He is a corrupt official . U مأمور فاسدی است ( رشوه می گیرد وغیره )
desktop U سیستم کامپیوتر کوچک که روی میز جا می گیرد
trainbearer U کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
Barking dogs seldom bite. <proverb> U سگى که پارس مى کند بندرت گاز مى گیرد.
point four U رهبری این گونه ممالک را به دست گیرد
What is worth doing is worth doing well . <proverb> U کارى ارزش دارد که خوب انجام گیرد .
transmitters U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
advisee U کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
He is giving her French lessons in exchange for English lessons U به اودرس فرانسه می دهد ودرعوض انگیسی می گیرد
cartridge U درایوی که یک دیسک یا نوار را در کارتریج به کار می گیرد
cartridges U درایوی که یک دیسک یا نوار را در کارتریج به کار می گیرد
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
dioptometer U اسبابی که قدرت تطابق وانکسار چشم را اندازه می گیرد
cycle U زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
rent U ان چه که به زمین به عنوان یکی ازعوامل تولید تعلق می گیرد
cycles U زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycled U زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
cpi U تعداد حروف چاپ شده که در فضای یک اینچ جا می گیرد
bust U سینه
hearts U سینه
thoraxes U سینه
thorax U سینه
mandrel or dril U سینه
breasts U سینه
busted U سینه
busting U سینه
busts U سینه
forecastle U سینه
bowed U سینه
bows U سینه
bowing U سینه
bow U سینه
petto U سینه
pulmonory U سل سینه
chest to chest U سینه به سینه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com