English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 222 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ragged U متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zones U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
right U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
righted U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
righting U ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
ragged U قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
ragged U متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
justifies U چاپ با حاشیه مستقیم در سمت راست
justifies U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justify U چاپ با حاشیه مستقیم در سمت راست
justify U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justifying U چاپ با حاشیه مستقیم در سمت راست
justifying U تغییر فضای بین کلمات یا حروف در متن به طوری که حاشیه راست و چپ مستقیم شود
justification U انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
justifications U انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
hot U فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز
hotter U فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز
hottest U فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
Other Matches
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
Zipper selvage U حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
Kufic border U حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
friezes U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border U حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Herati border U طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon U اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
kerb=curb U حاشیه
border U حاشیه
listel U حاشیه
margin U حاشیه
brim U حاشیه
brimmed U حاشیه
brimming U حاشیه
margent U حاشیه
marge U حاشیه
rand U حاشیه
skirts U حاشیه
margins U حاشیه
fringe U حاشیه
verge U حاشیه
selvage U حاشیه
selvedge U حاشیه
skirter U حاشیه رو
verges U حاشیه
postil U حاشیه
skirt U حاشیه
outskirt U حاشیه
border U حاشیه زه
bordered U حاشیه
bordered U حاشیه زه
bordering U حاشیه
bordering U حاشیه زه
fringes U حاشیه
marginal note U حاشیه
margine U حاشیه
marginate U حاشیه
rims U حاشیه
frilling U حاشیه
list U حاشیه
draft U حاشیه
skirted U حاشیه
marginally U در حاشیه
braid U حاشیه
rim U حاشیه
fimbriation U حاشیه
draught U حاشیه
braids U حاشیه
marginal U حاشیه
border line U خط حاشیه
braided U حاشیه
apostil U حاشیه
gloss U حاشیه
brims U حاشیه
brink U حاشیه
circumstantiality U حاشیه پردازی
marginally U بطور حاشیه
rim U لبه حاشیه
marginalia U یادداشتهای حاشیه
rims U لبه حاشیه
scholiast U حاشیه نویس
impluse margine U حاشیه ایمپولز
drawnwork U حاشیه دوزی
emarginate U برداشتن حاشیه از
edgings U حاشیه یابی
edging U حاشیه یابی
annotates U حاشیه نوشتن
fimbriate U حاشیه دار
fimbriated U حاشیه دار
annotating U حاشیه نوشتن
marginalize U در حاشیه قراردادن
divagation U حاشیه روی
marge U حاشیه دارکردن
fixing U حاشیه ریشه
sewing U حاشیه دوزی
annotation U حاشیه نویسی
friezes U حاشیه ارایشی
frieze U حاشیه ارایشی
lister U حاشیه دوز
kerbs U حاشیه پیاده رو
limbate U حاشیه دار
laciniated U حاشیه دار
laciniate U حاشیه دار
annotations U حاشیه نویسی
fringy U حاشیه دار
margent U حاشیه کتاب
hem U حاشیه دارکردن
annotate U حاشیه نوشتن
hemmed U حاشیه دارکردن
marginal U وابسته به حاشیه
hemming U حاشیه دارکردن
braids U نوار حاشیه
hems U حاشیه دارکردن
frill U حاشیه دوختن بر
braided U نوار حاشیه
frills U حاشیه دوختن بر
braid U نوار حاشیه
kerb U حاشیه پیاده رو
annotated U حاشیه نوشتن
border U حاشیه فرش
marginalised U در حاشیه قراردادن
profit margin U حاشیه سود
rimmed U حاشیه دار
fringed U حاشیه دار
frilled U حاشیه دار
frizzly U حاشیه دار
buffer distance U حاشیه امنیت
marginalising U در حاشیه قراردادن
marginalized U در حاشیه قراردادن
anconis U حاشیه تزئین
border U حاشیه گذاشتن
bordered U حاشیه گذاشتن
bordering U حاشیه گذاشتن
annotator U حاشیه نویس
unresolved corners U حاشیه متقاطع
profit margins U حاشیه سود
marginalizing U در حاشیه قراردادن
marginalizes U در حاشیه قراردادن
ancon U حاشیه تزئین
frizzy U حاشیه دار
offsetting U حاشیه صحافی
offset U حاشیه صحافی
bleeding edge U حاشیه نقشه
gloss U حاشیه نوشتن بر
to leave a margin U حاشیه گذاشتن
marginalises U در حاشیه قراردادن
bordering U حاشیه دار کردن
sheetlines U خطوط حاشیه نقشه
drawnwork U حاشیه توری پارچه
frills U حاشیه چین دار
annotation symbol U علامت حاشیه نویسی
crisfate U دارای حاشیه موجی
chitlings U حاشیه چین دار
tatting U توری حاشیه لباس
fringes U حاشیه دار کردن
tat U توری حاشیه بافتن
fringe U حاشیه دار کردن
friezes U حاشیه زینتی دادن به
candlewick U نخ پنبهای حاشیه دوزی
anathyrosis U تراشیدن حاشیه سنگ
bordered U حاشیه دار کردن
binding offset U حاشیه جبران شیرازه
frill U حاشیه چین دار
furbelow U حاشیه چین دار
tat U حاشیه توری گذاشتن
border U حاشیه دار کردن
cushion-course U [حاشیه تزئینی نازبالش]
chitterlings U حاشیه چین دار
tot U سرجمع حاشیه نویسی
edge of rug U لبه و حاشیه فرش
fuller U حدیده حاشیه دار
repand U دارای حاشیه موجی
crab border U حاشیه خرچنگی [فرش]
chitlins U حاشیه چین دار
cylinder skirt U حاشیه یا دامنه سیلندر
frieze U حاشیه زینتی دادن به
to margin the text of a book U در حاشیه گذاشتن کتاب
sinuate U دارای حاشیه موجی
tots U سرجمع حاشیه نویسی
purfle U حاشیه راتزئین کردن
solvency margin U حاشیه عدم اعسار
purfle U ارایش حاشیه دوزی
purfle U حاشیه دوزی کردن
froufrou U حاشیه دوزی حشو وزوائد
border break U ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
panels U قاب گذاردن حاشیه زدن به
fretwork U برجسته کاری حاشیه گذاری
purls U حاشیه حلقه دود یا بخار
purling U حاشیه حلقه دود یا بخار
purled U حاشیه حلقه دود یا بخار
purl U حاشیه حلقه دود یا بخار
panel U قاب گذاردن حاشیه زدن به
commentating U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
margins U مشخص کردن اندازه و حاشیه
margins U اندک حاشیه دار کردن
margin U مشخص کردن اندازه و حاشیه
notation U بخاطر سپاری حاشیه نویسی
margin U اندک حاشیه دار کردن
fimbria U حاشیه ریشه دار شرابه
faggot U ریشه کردن حاشیه پارچه
faggots U ریشه کردن حاشیه پارچه
fagot U ریشه کردن حاشیه پارچه
elevation of security U بالا بردن حاشیه امنیت
tat U دارای حاشیه توری کردن
notations U بخاطر سپاری حاشیه نویسی
antepagmentum U حاشیه های تزئینی درگاه
commentate U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentates U حاشیه نوشتن یادداشت کردن
rim U لبه داریا حاشیه دارکردن
rims U لبه داریا حاشیه دارکردن
antepagment U حاشیه های تزئینی درگاه
pages U با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
paged U با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
justifying U چاپ گرفتن با حاشیه سمت چپ مستقیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com