English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intermitter U متناوب کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
invisible U مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
Other Matches
alternate U متناوب کردن متناوب بودن
alternates U متناوب کردن متناوب بودن
alternated U متناوب کردن متناوب بودن
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
continual U متناوب
spotty U متناوب
intermissive U متناوب
intremittent U متناوب
intermittent U متناوب
interrupted U متناوب
altern U متناوب
periodic U متناوب
alternating U متناوب
intermittently U بطور متناوب
alternative reinforcement U تقویت متناوب
interchanging U متناوب ساختن
flows U حرکت متناوب
alternators U متناوب ساز
staggers U متناوب تردیدداشتن
alternates U تعویض متناوب
peal U طنین متناوب
alternating stress U تنش متناوب
interchanges U متناوب ساختن
interchanged U متناوب ساختن
stagger U متناوب تردیدداشتن
staggering U متناوب تردیدداشتن
alternating quantity U کمیت متناوب
off and on U بطور متناوب
interchange U متناوب ساختن
spasmodic efforts U کوشش متناوب
relief interval U استراحت متناوب
alternator U متناوب ساز
alternating current U جریان متناوب
flowed U حرکت متناوب
alternated U تعویض متناوب
pealed U طنین متناوب
alternating arc U قوس متناوب
alternating copolymer U همبسپار متناوب
intermittent current U جریان متناوب
alternating field U میدان متناوب
periodic duty U کار متناوب
alternating load U بار متناوب
differential compaction U تراکم متناوب
fluctuating load U بار متناوب
alternating perspective U نمای متناوب
keying U قطع متناوب
gating U قطع متناوب
work interval U کار متناوب
AC U برق متناوب
alternate track U شیار متناوب
periodic U متناوب پریودیک
pealing U طنین متناوب
peals U طنین متناوب
intermittent error U خطای متناوب
flow U حرکت متناوب
intermittent reception U موجگیری متناوب
alternative current U جریان متناوب
alternate U تعویض متناوب
jerky U تشنجی متناوب
interval exercises U تمرینهای متناوب
variation U نوسان متناوب پراکندگی
alternating stress test U ازمایش تنش متناوب
alternators U مولد جریان متناوب
alternating axis of symmerty U محور تقارن متناوب
industrial alternating current U جریان متناوب صنعتی
rectification of an alternating current U یکسوکنندگی جریان متناوب
alternating current circuit U مدار جریان متناوب
alternating current generator U مولد جریان متناوب
alternators U دینام جریان متناوب
alternating current instrument U سنجه جریان متناوب
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
variations U نوسان متناوب پراکندگی
alternating current motor U موتور جریان متناوب
implusive discharge U تخلیه غیر متناوب
alternator U دینام جریان متناوب
power of alternating current U توان جریان متناوب
alternates U یک درمیان امدن متناوب
single phase alternating current U جریان متناوب یک فازه
intermittent rating U کار اسمی متناوب
alternated U یک درمیان امدن متناوب
reciprocating U دارای حرکت متناوب
free alternating current U جریان متناوب هرز
intermittent rain بارش متناوب باران
diagonal flow compressor U کمپرسور با جریان متناوب
load reversal U دوره بارگذاری متناوب
alternate U یک درمیان امدن متناوب
magnitude of alternating current U دامنه جریان متناوب
three phase alternating current U جریان متناوب سه فازه
forced alternating current U جریان متناوب فشرده
alternator U مولد جریان متناوب
cycle U بصورت متناوب فاهر شدن
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
impedance U مقاومت جریان متناوب امپدانس
magneto bell U زنگ اخبار جریان متناوب
welding altrnator U مولد جوش جریان متناوب
cycles U بصورت متناوب فاهر شدن
cycled U بصورت متناوب فاهر شدن
symmetrical alternating quantity U کمیت متناوب متقارن نامتوازن
multiphase alternating current U جریان متناوب چند فازه
synchronous alternator U مولد جریان متناوب سنکرون
alternators U دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
alternator U دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
torose U استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
initial alternating short circuit curren U جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
impedance U مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
systaltic U منقبض ومنبسط شونده بصورت متناوب
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
clocks U دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
interlaminate U در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
clock U دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
inter laminate U [در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
inverter U وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
capacitor start induction motor U موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
satelloid U ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
orthoferrite U یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
two way alternate operation U عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com