English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
officer U متصدی ضابط عدلیه
officers U متصدی ضابط عدلیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
executive U ضابط عدلیه
executives U ضابط عدلیه
necrologist U متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher U متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
judicial court U محاکم عدلیه
costs of proceedings U مخارج عدلیه
guardians of the peace U ضابطین عدلیه
ministry of justice U وزارت عدلیه
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
reeve U ضابط
constable U ضابط
bailiff U ضابط
bailiffs U ضابط
granger U ضابط ده
constables U ضابط
archivists U ضابط
archivist U ضابط
judge advocate U ضابط دادگستری
peace officer U ضابط صلحیه
sheriffs U ضابط شهربانی داروغه
sheriff U ضابط شهربانی داروغه
responsible U متصدی
runner U متصدی
runners U متصدی
clerk U متصدی
user U متصدی
warden U متصدی
operator U متصدی
users U متصدی ها
in charge U متصدی
quartermasters U متصدی
quartermaster U متصدی
clerks U متصدی
operators U متصدی ها
operators U متصدی
incumbents U متصدی
vacant U بی متصدی
incumbent U متصدی
operator U متصدی
freshwater king U متصدی اب شیرین کن
fitter U متصدی نصب
chartulary U متصدی بایگانی
cataloguer U متصدی کاتالوگ
groundskeeper U متصدی زمین
harbour master U متصدی بندر
fitters U متصدی نصب
receiver U متصدی دریافت
cataloger U متصدی کاتالوگ
acting U کفیل متصدی
supplier U متصدی ملزومات
suppliers U متصدی ملزومات
adman U متصدی اعلانات
receivers U متصدی دریافت
ammunition handler U متصدی مهمات
operator command U فرمان متصدی
infirmarian U متصدی بیمارستان
litter bearer U متصدی برانکارد
receptionist U متصدی پذیرش
salespersons U متصدی فروش
salesperson U متصدی فروش
salespeople U متصدی فروش
yard man U متصدی محوطه
winch driver U متصدی دوار
time keeper U متصدی اوقات
signalman U متصدی علائم
signal man U متصدی علائم
radioman U متصدی بی سیم
radio operator U متصدی بی سیم
radarman U متصدی رادار
radar operator U متصدی رادار
radar man U متصدی رادار
operator console U پیشانه متصدی
machine operator U متصدی ماشین
officer U مامور متصدی
unattended U بدون متصدی
curator U نگهبان متصدی
auctioneers U متصدی مزایده
auctioneers U متصدی حراج
auctioneer U متصدی مزایده
operators U متصدی ماشین
operators U متصدی دستگاه
operator U متصدی ماشین
operator U متصدی دستگاه
rulings U رایج متصدی
ruling U رایج متصدی
curators U نگهبان متصدی
officers U مامور متصدی
turf accountants U متصدی شرطبندی
auctioneer U متصدی حراج
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
plate layer U متصدی تعمیر خط اهن
orchardman U متصدی باغ میوه
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
oilking U متصدی سوخت و اب کشتی
my p U متصدی پیش ازمن
mess treasurer U متصدی صندوق باشگاه
majordomo U متصدی امور خانوادگی
carrier U متصدی حمل و نقل
liftman U اسانسورچی متصدی اسانسور
keypunch operator U متصدی منگنه زنی
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
boiler maker U متصدی دیگ بخار
prontonotary U متصدی امضاء احکام
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
watertender U متصدی مخازن اب ناو
wagoner U متصدی حمل ونقل
titular charge daffaires U متصدی شغل سیاسی
time keeper U متصدی اوقات کار
teletypist U متصدی دوره نگاره
stoker U متصدی سوخت کوره
carriers U متصدی حمل و نقل
orchardist U متصدی باغ میوه
hold captain U متصدی انبار کشتی
forwarding agent U متصدی حمل ونقل
forwarder U متصدی حمل و نقل
ammunition handler U متصدی جابجایی مهمات
fish warden U متصدی امور شیلات
church warden U متصدی دارایی کلیسا
army postal clerk U متصدی پست ارتشی
data entry operator U متصدی داده دهی
biddy U متصدی نظافت خانه
heaters U متصدی گرم کردن
contracting officer U افسر متصدی پیمان
common carrier U متصدی حمل ونقل
heater U متصدی گرم کردن
liquidators U متصدی امورتصفیه شرکت
pressmen U متصدی ماشین چاپ
pressman U متصدی ماشین چاپ
titular U متصدی دارای عنوانی
turf accountant متصدی شرط بندی
liquidator U متصدی امورتصفیه شرکت
prothonotary U متصدی امضاء احکام
fireman U متصدی اتش خانه موتور
firemen U متصدی اتش خانه موتور
to put in possession U مالکیت دادن متصدی کردن
stenotypisht U متصدی دستگاه ضبط سخنرانی
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
checkman U متصدی کنترل اب دیگ بخار
throttleman U متصدی دستگیره سرعت ناو
stevedore U متصدی بارگیری و حمل و نقل
time keeper U متصدی ثبت اوقات کار
bee-keepers U متصدی نگهداری از زنبور عسل
billposter U متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
vigorish U سود متصدی شرط بندی
account executive U متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
bee-keeper U متصدی نگهداری از زنبور عسل
weeder U متصدی چیدن علف هرزه
stickboy U متصدی نگهداری چوبهای هاکی
stevedores U متصدی بارگیری و حمل و نقل
proetor U متصدی امور قضایی وکشوری
machinist U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
pointers U متصدی کنترل درجه توپ
pantler U متصدی ابدارخانه و خوراک خانه
blast furnaceman U مسئول یا متصدی کوره بلند
engineman U درجه دار متصدی موتور
machinists U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
pointer U متصدی کنترل درجه توپ
signal box U توقف گاه متصدی علائم
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
stevedores U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
stevedore U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
forwarder's receipt U رسید متصدی حمل و نقل
major-domos U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
pollsters U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
lictor U پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
aviarist U کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
pointer U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
master of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
sacrist U متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristan U متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
clerk of the scale U متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
hotwalker U متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
major domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
masters of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
pollster U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
brakeman U متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
pointers U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
major-domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
king of arms U متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
raid clerk U نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
propety man U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
verger U متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
bartender U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartenders U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
aerographer's mate U کمک ثبات هواشناسی متصدی چارت هواشناسی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
mortician U مقاطعه کار کفن ودفن متصدی کفن ودفن
morticians U مقاطعه کار کفن ودفن متصدی کفن ودفن
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com