English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prefectoral U مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prefectorial U مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
oligarchical U بدست مشتی مردم اداره میشود
fistic U مشتی
bracket U مشتی
spoke shave U رنده مشتی
handful U تنی چند مشتی
handfuls U تنی چند مشتی
oligarchic U بست مشتی مردم اداره میشود
uppercuts U مشتی که اززیر به چانه حریف زده شود
uppercut U مشتی که اززیر به چانه حریف زده شود
drawing U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawings U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
school U اموزشگاه
education center U اموزشگاه
almamater U اموزشگاه
schools U اموزشگاه
dominie U رئیس اموزشگاه
comprehensive schools U اموزشگاه جامع
dogo U اموزشگاه جودو
foundation school U اموزشگاه موقوف
head master U مدیر اموزشگاه
parochial school U اموزشگاه کلیسایی
nongraded school U اموزشگاه بی دانشپایه
interscholastic competition U مسابقه اموزشگاه ها
truant U از اموزشگاه گریززدن
truants U از اموزشگاه گریززدن
principal of a school U مدیر اموزشگاه
schoolmistress U مدیره اموزشگاه
schoolmistresses U مدیره اموزشگاه
hedge school U اموزشگاه پست
special school U اموزشگاه استثنایی
school report U گزارش اموزشگاه
academies U دانشگاه اموزشگاه
preparatory schools U اموزشگاه امادگی
training school U اموزشگاه حرفهای
technical school U اموزشگاه فنی
comprehensive school U اموزشگاه جامع
preparatory school U اموزشگاه امادگی
private schools U اموزشگاه خصوصی
night school U اموزشگاه شبانه
private school U اموزشگاه خصوصی
vocational school U اموزشگاه حرفهای
night schools U اموزشگاه شبانه
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
manege U اموزشگاه اسب سواری
boarding school U اموزشگاه شبانه روزی
school pence U پول هفتگی اموزشگاه
lockup U تعطیل کردن اموزشگاه
lockups U تعطیل کردن اموزشگاه
boarding schools U اموزشگاه شبانه روزی
conservatoire U اموزشگاه هنرهای زیبا
schoolhouses U ساختمان یاعمارت اموزشگاه
schoolhouse U ساختمان یاعمارت اموزشگاه
school slang U اصطلاح ویژه اموزشگاه
school fee U ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
interscholastic U واقع شونده درمیان اموزشگاه ها
to play the truant U از رفتن به اموزشگاه طفره زدن
ragged school U اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
school doctor U استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
full timer U بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
mixed school U اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
nonary U مبنی بر عد د نه
based U مبنی
expressive of U مبنی بر
based on U مبنی بر
bassedon or basedupon U مبنی بر
denoting U مبنی بر
reposing upon U مبنی بر
visitorial U مبنی بر سرکشی
condolatory U مبنی برهمدردی
heretical U مبنی برفساد
polytheistic U مبنی بر شرک
castigatory U مبنی برتنبیه
to the effect that U مبنی براینکه
impostrous U مبنی بر شیادی
selectively U مبنی بر انتخاب
polytheeistic U مبنی بر شرک
prophetic U مبنی بر پیشگویی
theorematic U مبنی بر قاعده
ill advised U مبنی بر بی اطلاعی
geomantic U مبنی بر رمل
selective U مبنی بر انتخاب
sophistic U مبنی بر مغالطه
fratricidal U مبنی بربرادرکشی
suppositional U مبنی بر فرض
abstentious U مبنی برپرهیزکاری
licentious U مبنی بر هرزگی
purposive U مبنی برمنظور
ill-advised U مبنی بر بی اطلاعی
deprecative U مبنی بربیمیلی
observational U مبنی بر مشاهده
inversive U مبنی بر قلب
empiric U مبنی بر تجربه
egotistic U مبنی بر خودپسندی
matricidal U مبنی بر مادرکشی
revocatory U مبنی بر فسخ
dualistic U مبنی برخداشناس
octonal U مبنی برهشت
octonary U مبنی برهشت
paraphrastic U مبنی برتفسیر
investigative U مبنی بر رسیدگی
equivocatory U مبنی برایهام
monometallic U مبنی بر یک فلز
usurious U مبنی بررباخواری
misogynic U مبنی بربیزاری از زن
mediatorial U مبنی بر میانجیگری
causal U مبنی بر سبب
euphuistic U مبنی برتصنع
irreverential U مبنی بر بی حرمتی
elenctic U مبنی برتکذیب منطقی
commutative U مبنی بر تبدیل یامبادله
documentaries U مبنی بر مدرک یا سند
royalistic U مبنی برسلطنت خواهی
documental U مبنی برمدرک یاسند
rose coloured U مبنی برخوش بینی
scepsis U فلسفه مبنی برتردید
compatriotic U مبنی برهم میهنی
censorial U مبنی بر بازرسی مطبوعات و
skepsisŠskepticŠetc U فلسفه مبنی برتردید
cavilling U مبنی برخرده گیری
appreciatively U مبنی بر قدردانی قدرشناس
egoistic U مبنی بر اثصول خودپرستی
sentimental U مبنی بر احساسات یا عقیده
individualistic U مبنی بر استقلال تکی
well intentioned U مبنی بر نیت خوب
a posteriori U مبنی بر تجربه و مشاهده
deliberative U مبنی بر تامل و مشاوره
investigatory U تحقیقی مبنی بر رسیدگی
sensuous U مبنی بر لذات جسمانی
naturalistic U مبنی بر طبیعت بازی
sensuously U مبنی بر لذات جسمانی
acclamatory U مبنی برهلهله و تحسین
soritical U مبنی برقیام مسلسل
appreciative U مبنی بر قدردانی قدرشناس
inquisitorial U مبنی بربازجویی زیاد
negotiatory U مبنی بر معامله یا گفتگو
orthoepic U مبنی بر درست خوانی
irrepentant U مبنی بر عدم پشیمانی
polygamic U مبنی بر تعدد ازواج
insinuative U مبنی بر خود شیرینی
in perspective U مبنی براصول منافرومرایا
procrastinatory U مبنی برمسامحه یاتعلل
rationalistic U مبنی براصالت عقل
precrastinative U مبنی بر مسامحه یا تعلل
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
illusional U مبنی باشتباه بینائی
phonologic U مبنی بر صدا شناسی
documentary U مبنی بر مدرک یا سند
oblatory U مبنی بر نذر یا هدیه
retrocessive U مبنی برواگذاری ثانوی
historic U معروف مبنی بر تاریخ
negatory U مبنی بر نفی یا انکار
papistic U مبنی برپاپ پرستی
rationalistic U مبنی براستدلال عقلی
resumptive U مبنی برادامه یاتجدید
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
imperialistic U مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
atheistical U مبنی برانکار هستی خدا
evidentiary U مبنی برمدرک مدرک دار
associational U مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
pre-emptive U عمل مبنی بر اخذ شفعه
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
slaughterous U مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
consensual U مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
intuitive U مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
pluviometric U مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
petitory U مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
renunciatory U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
renunciative U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
abjuratory U پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
humoristic U مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
iconoclastic U مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
traditinal U مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
plebiscitary U وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
communalistic U مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
revisional U مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
empircism U روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
autonomy U خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
machiavelian U مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
by U بدست
at the hand of U بدست
procurer U بدست اورنده
come by U بدست اوردن
obtainment U بدست اوری
catcher U بدست اورنده
pick up U بدست اوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com