English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
missionaries U مبلغ مذهبی
missionary U مبلغ مذهبی
converter U مبلغ مذهبی
convertor U مبلغ مذهبی
missioner U مبلغ مذهبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
concordat U پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
promoter U مبلغ
promoters U مبلغ
amounts U مبلغ
summa U مبلغ
quantum U مبلغ
tot U مبلغ
propagandists U مبلغ
sums U مبلغ
sum U مبلغ
propagandist U مبلغ
lump sums U مبلغ کل
lump sum U مبلغ کل
tots U مبلغ
amounts U : مبلغ
amounting U مبلغ
amount U : مبلغ
amounted U : مبلغ
amounted U مبلغ
quantity U مبلغ
quantities U مبلغ
amount U مبلغ
amounting U : مبلغ
turnover U مبلغ فروش
entirenss U جمع کل مبلغ کل
roundest U مبلغ زیاد
round U مبلغ زیاد
gross amount U مبلغ ناخالص
evengelist U مبلغ مسیحی
the entire sum U تمامی مبلغ
to figure up مبلغ یا میزان
twopence U مبلغ دو پنس
chicken feed U مبلغ ناچیز
pittance U مبلغ جزئی
premiums U مبلغ بیمه
dribblet U مبلغ کوچک
carry forward U مبلغ منقول
balance of the amount U باقیمانده مبلغ
pin money U مبلغ ناچیز
premium U مبلغ بیمه
price U مبلغ شرطبندی
backing U مبلغ شرطبندی
prices U مبلغ شرطبندی
hiking U مبلغ رابالا بردن
exaggerated U مبلغ اغراق امیز
it was a U مبلغ زیادی بود
capitalization U جمع مبلغ سرمایه
hike U مبلغ رابالا بردن
deductible U مبلغ قابل کسر
hiked U مبلغ رابالا بردن
hikes U مبلغ رابالا بردن
ratal U مبلغ مشمول مالیات
investment U مبلغ سرمایه گذاری شده
investments U مبلغ سرمایه گذاری شده
blank check U چک امضاء شده بدون مبلغ
even money U مبلغ مساوی در شرط بندی
i undertake to pay that sum U متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
surcharge U مبلغ جریمه نرخ اضافی
Fine words butter no parsnips. U از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
surcharges U مبلغ جریمه نرخ اضافی
What is this amount for? U این مبلغ برای چیست؟
It was some consikerable amount. U مبلغ قابل ملاحظه ای بود
net amount payable to contractor U مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
handicap stake U مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
bond discount U تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
outlay U مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
entry fee U مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
The return on the bonds amounts to ... U مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
He deducts the amount from the invoice. U او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
working capital U مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
discounted cash flow U مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
churchgoers U مذهبی
churchgoer U مذهبی
churchly U مذهبی
religious U مذهبی
clergymen U عالم مذهبی
religiose U مذهبی بودن
holiday U تعطیل مذهبی
holidays U تعطیل مذهبی
religionism U غیرت مذهبی
dogmatism U تعصب مذهبی
devout U مذهبی عابد
pontifex U شورای مذهبی
pastoral psychiatry U روانپزشکی مذهبی
neologize U مذهبی بودن
service book U کتب مذهبی
clergyman U عالم مذهبی
holy day U تعطیل مذهبی
religiosity U تعصب مذهبی
R.E U تحصیلات مذهبی
revival U جنبش مذهبی
sect U فرقه مذهبی
sects U فرقه مذهبی
revivals U جنبش مذهبی
ritual U تشریفات مذهبی
guru U معلم مذهبی
gurus U معلم مذهبی
spirituality U روحیه مذهبی
religious tenets U عقاید مذهبی
religious matters U مسائل مذهبی
religious rites U شعائر مذهبی
semireligious U نیمه مذهبی
tenet U متعقدات مذهبی
cash and carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
small claim U ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
The borrower is absolutely free to use the amount. U وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
regressive tax U مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
cash-and-carries U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
Mother Superiors U رئیس بنیاد مذهبی
swami U رهبر مذهبی هندی
hymnbook U کتاب سرود مذهبی
Religious (political) fanaticism U تعصبات مذهبی ( سیاسی )
holyday U روز تعطیل مذهبی
wowser U مذهبی و خرده گیر
traditor U خائن در امر مذهبی
tabu U منع یانهی مذهبی
rectorate U ریاست بنگاه مذهبی
sacramental U وابسته به مراسم مذهبی
psalter U سرود مذهبی مزامیر
pauli U اصول مذهبی پولس
Easter Sepulchre U تشریفات مذهبی تدفین
soul music U موسیقی مذهبی سیاهپوستان
Mother Superior U رئیس بنیاد مذهبی
priggism U تعصب سخت مذهبی
religious sentiments U احساسات وعقاید مذهبی
synods U مجلس منافره مذهبی
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
catechetic U وابسته به تعالیم مذهبی
catechesis U تعالیم مذهبی شفاهی
revivalism U اصول بیداری مذهبی
cantor U اواز خوان مذهبی
revivalist U طرفدار احیای مذهبی
crusades U جنگ مذهبی نهضت
revivalists U طرفدار احیای مذهبی
taboos U منع یانهی مذهبی
crusade U جنگ مذهبی نهضت
crusaded U جنگ مذهبی نهضت
synod U مجلس منافره مذهبی
catechisms U تعلیم ودستور مذهبی
catechisms U پرسش نامه مذهبی
taboo U منع یانهی مذهبی
psalms U سرود مذهبی خواندن
psalm U سرود مذهبی خواندن
crusading U جنگ مذهبی نهضت
dogmatics U مبحث شعائر مذهبی
rite U مراسم تشریفات مذهبی
catechism U پرسش نامه مذهبی
catechism U تعلیم ودستور مذهبی
ecclesiogenic neurosis U روان رنجوری مذهبی
indoctrinates U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinating U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinate U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated U تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
sisterhood U انجمن خیریه مذهبی نسوان
revivalist movement U جنبش اصول بیداری مذهبی
vigilantism U پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
secular U دورهای غیر مذهبی دنیائی
Scientology U ساینتولوژی [یک نوع سیستم مذهبی]
churches U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
dogmatize U تعصب مذهبی نشان دادن
sacrilegious U مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
menology U سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
church U کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
neologian U وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
neologian U متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
indifferentism U لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
archdiocese U قلمرو مذهبی اسقف اعظم
face value U مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
jacobin U عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
inquisition U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
inquisitions U تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
dificiency U نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
theocracies U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
theocracy U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
vicarage U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
vicarages U محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
casuistry U حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
simoniac U خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
scholasticism U شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
interdenominational U وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
druze U یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
shout song U سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
rigorist U کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
superstitious uses U مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
Carthusian U [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
last rites U مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
exegeses U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
religioner U شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
revealed religion U مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
bond U سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
religionize U دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com