Perdic | prices | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 39 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	prices U	ارزش
	prices U	قیمت
	prices U	بها
	prices U	بها قائل شدن
	prices U	قیمت گذاشتن
	prices U	مبلغ شرطبندی
	prices U	نرخ
	prices U	ارزش پولی کالا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	To keep prices down. U	جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
	whole prices U	قیمتهای عمده
	to keep up prices U	نرخهارابالانگاه داشتن
	The prices have gone up. U	قیمتها بالارفته اند
	To stabilize prices . U	قیمت ها راثابت نگاهداشتن
	prices are on the rise U	قیمتهارو بافزایش
	prices are on the rise U	است
	prices are sagging U	قیمتهاپایین میاید
	record prices U	بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
	rigidity of prices U	انعطاف ناپذیری قیمت ها
	relative prices U	قیمتهای نسبی
	Without regard for prices . U	بدون توجه به قیمتها
	official prices U	قیمتهای رسمی
	closing prices U	قیمت سهام درپایان روز
	closing prices U	اخرین قیمت معامله شده
	distorted prices U	قیمتهای تحریف شده
	guaranteed prices U	قیمتهای تضمین شده
	ceiling prices U	حداکثر قیمت قانونی
	market prices U	قیمتهای تعیین شده در بازار
	accounting prices	قیمت های محاسباتی
	cost prices U	قیمت تمام شده
	market prices U	قیمتهای بازار
	break in share prices U	کاهش قیمت سهام
	spiral of wages and prices U	حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
	index of consumer prices U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	prices rule high U	مظنه ها بالا است
	index of retail prices U	شاخص قیمتهای خرده فروشی
	index of wholesale prices U	شاخص قیمتهای عمده فروشی
	Prices are rising ( falling ) . U	قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
	quantity theory of money and prices U	نظریه مقداری پول و قیمت
	The rise in prices in the European markets. U	ترقی قیمتها دربازارهای اروپا

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy