English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incilnable to do something U مایل کردن بکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to put ones hand to anything U بکاری مبادرت کردن
to persuade in to an act U وادار بکاری کردن
enterprise U مبادرت بکاری کردن
to set one's hand to a task U بکاری مبادرت کردن
to start out to do something U اقدام بکاری کردن
enterprises U مبادرت بکاری کردن
fall to U بکاری مبادرت کردن
to youse to a U تحریک بکاری کردن
to a an under taking U باجرات بکاری مبادرت کردن
sail in U با جدیت و اطمینان بکاری مبادرت کردن
tasks U زیاد خسته کردن بکاری گماشتن
task U زیاد خسته کردن بکاری گماشتن
to set about U شروع کردن مبادرت کردن بکاری
the mast has raked U مایل کردن
wickedness U نا بکاری
To get on with a job. U بکاری پرداختن
dday U روز شروع بکاری
to set one's hand to a task U دست بکاری زدن
to start doing something U دست بکاری زدن
to put ones hand to anything U دست بکاری زدن
to offer at any thing U دست بکاری زدن
to offer at any thing U بکاری مبادرت ورزیدن
to turn to U دست بکاری گرفتن
bide U بکاری ادامه دادن
jumping off place U شروع بکاری نقطه عزیمت
swear in U بامراسم تحلیف بکاری گماشتن
dragoons U بزور شکنجه بکاری واداشتن
dragoon U بزور شکنجه بکاری واداشتن
rompish U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
rompy U مایل به بازی کردن با جیغ وداد و دنبال هم دویدن
to set about دست بکاری زدن آماده کاری
coddled U بادقت زیاد بکاری دست زدن
coddle U بادقت زیاد بکاری دست زدن
coddling U بادقت زیاد بکاری دست زدن
coddles U بادقت زیاد بکاری دست زدن
agreeable U مایل
gauche U مایل
oblique U مایل
italic U مایل
sloping U مایل
interested U مایل
oblique U مایل کج
nothing loath U مایل
inclined U مایل
sideling U مایل
inclinable U مایل
slantingly U کج یا مایل
lickerish U مایل
skew U مایل
skewing U مایل
skews U مایل
loxodrome U خط مایل
declivous U مایل
slanting U مایل
bevelled U مایل
mile U مایل
miles U مایل
studious to do a thing U مایل
studious of doing a thing U مایل
desirous U مایل
pitching U مایل
rathe U مایل
bevel U مایل
rath U مایل
willing U مایل
bevel U پخ مایل
f. of books U مایل به کت اب
willful U مایل
propense U مایل
sidling U مایل
slant range U برد مایل
recessive U مایل ببازگشت
viridescent U مایل به سبز
cant U سطح مایل
whity U مایل به سفید
greyish U مایل به خاکستری
side flow weir U سر ریز مایل
caramels U مایل به قرمز
caramel U مایل به قرمز
sourish U مایل به ترشی
aslant U بطور مایل
aslant U حرکت مایل
flavescent U مایل بزردی
albescent U مایل به سفیدی
lief U مطلوب مایل
solicitously U مایل نگران
solicitous to go U مایل به رفتن
whitey U مایل به سفید
statute mile U مایل رسمی
bluish U مایل به ابی
comatant U مایل بجنگ
inclined face of dam U نمای مایل سد
oblique perspective U پرسپکتیو مایل
inclined drilling U حفاری مایل
blueish U مایل به ابی
inclined compression U فشار مایل
chamfer U مایل شدن
yellowish U مایل بزردی
centripetal U مایل به مرکز
solicitous U مایل نگران
incline plane U سطح مایل
to incline to green U یا مایل بودن
he was found of her U مایل او بود
fond U مایل مشتاق
oblique lattice U شبکه مایل
he has a good mind U مایل است
likes U مایل بودن
obliquely U بطور مایل
oblique system U سیستم مایل
the mast has raked U مایل شدن
bitterish U مایل به تلخی
xanthic U مایل به زردی
mile ohm U مایل- اهم
purply U مایل به ارغوانی
nautical miles U مایل دریایی
purplish U مایل به ارغوانی
oblique section U مقطع مایل
nautical mile U مایل دریایی
geographical mile U مایل جغرافیایی
oblique rotation U چرخش مایل
liked U مایل بودن
oblique projection U تصویر مایل
awry U بطور مایل
reddish U مایل بقرمز
greeny U مایل بسبز
gaff U میله مایل
fondest U مایل مشتاق
fonder U مایل مشتاق
three point perspective U پرسپکتیو مایل
oppositive U مایل به ضدیت
like U مایل بودن
he is f. her U مایل اوست
wilful U مشتاق مایل
blackish U مایل به سیاه تیره
sloping barrel vault U سقف گهوارهای مایل
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
homosexuals U مایل به جنس خود
purple red U قرمز مایل به ارغوانی
sloping barrel vault U طاق ضربی مایل
brownish U مایل به قهوهای یاخرمایی
cuesta U جلگه مایل یااریب
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
mph U مخفف مایل در ساعت
umber قهوه ای مایل به زرد
pea green U زرد مایل بسبز
bay U سرخ مایل به قرمز
buffyy U مایل به رنگ نخودی
luteovirescent U زرد مایل بسبز
loxodromics U کشتی رانی در خط مایل
scarlet U قرمز مایل به زرد
low oblique U عکس مایل پایین
canescent U سفید مایل به تار
rubicund U رنگ مایل به قرمز
bays U سرخ مایل به قرمز
baying U سرخ مایل به قرمز
oblique shock wave U موج ضربهای مایل
auburn U قهوهای مایل به قرمز
bayed U سرخ مایل به قرمز
suntans U قهوه مایل بسرخ
suntan U قهوه مایل بسرخ
roll piercing process U روش نورد مایل
to be prepared to go U مایل به رفتن بودن
inclined coil meter U سنجه با پیچک مایل
inclined barrel arch U طاق ضربی مایل
i am unwilling to go U مایل نیستم بروم
he was not inclined to go U مایل برفتن نبود
he was found of her U باو مایل بود
reddish U مایل بسرخی زننده
he is not willing to go U مایل برفتن نیست
swart U سبزه مایل به سیاه
he is indisposed to go U مایل نیست برود
hoary U سفید مایل به خاکستری
green with a blue tint U سبز مایل به ابی
tattletale gray U سفید مایل بخاکستری
griseous U خاکستری مایل به ابی
grege U اردهای مایل به خاکستری
they canŠif they so wishŠ..... U اگر مایل باشندمیتوانند...........
homosexual U مایل به جنس خود
inclined shear plane U سطح برش مایل
inclined barrel arch U طاق گهوارهای مایل
isabel U زرد مایل به خاکستری
pinkish U مایل به رنگ صورتی
isabella U زرد مایل به خاکستری
ti turn in U سوی پایین مایل بودن
tawnier U تیره زرد مایل بقهوهای
It's about 2 miles from ... آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
pansy U رنگ قرمز مایل به ابی
raisin U رنگ قرمز مایل به ابی
matelot U رنگ ابی مایل بقرمز
What's the charge per mile? U اجاره هر مایل چقدر است؟
hoar U سفید مایل به خاکستری موسفید
oxford blue U ابی سیر مایل به ارغوانی
petunias U رنگ قرمز مایل بابی
cedar U رنگ قرمز مایل به زرد
loxodromic U وابسته به کشتی رانی در خط مایل
raisins U رنگ قرمز مایل به ابی
cedars U رنگ قرمز مایل به زرد
shell pink U رنگ قرمز مایل به زرد
tan U مازویی قهوهای مایل به زرد
lama U رنگ زرد مایل بقرمز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com