English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
to stick like a leech U مانند کنه چسبیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gripping U چسبیدن به
cohered U چسبیدن
glues U چسبیدن
gluing U چسبیدن
cohere U چسبیدن
handfast U چسبیدن
coheres U چسبیدن
cohering U چسبیدن
inhere U چسبیدن
adhere U چسبیدن
adhered U چسبیدن
adheres U چسبیدن
adhering U چسبیدن
glueing U چسبیدن
grip U چسبیدن به
gripped U چسبیدن به
grips U چسبیدن به
cleave U چسبیدن
cleaved U چسبیدن
cleaves U چسبیدن
stick U چسبیدن
glue U چسبیدن
hang together U بهم چسبیدن
To cling to someone. U به کسی چسبیدن
adheres U چسبیدن پیوستن
holds U چسبیدن نگاهداری
adhering U چسبیدن پیوستن
hold U چسبیدن نگاهداری
glues U چسباندن چسبیدن
heat bond U چسبیدن گرم
hang on to something U بچیزی چسبیدن
adhered U چسبیدن پیوستن
To seize with both hands. U دودستی چسبیدن
glue U چسباندن چسبیدن
gluing U چسباندن چسبیدن
regelate U بهم چسبیدن
shadowed U چسبیدن به حریف
shadowing U چسبیدن به حریف
shadows U چسبیدن به حریف
cling U چسبیدن پیوستن
clings U چسبیدن پیوستن
glueing U چسباندن چسبیدن
adhere U چسبیدن پیوستن
hold by U به چیزی چسبیدن
to tackle to U بکار چسبیدن
adequateness U چسبیدن پیوستن
shadow U چسبیدن به حریف
conglutination U بهم چسبیدن
to hang on to anything U بچیزی چسبیدن
snapped U چسبیدن به قاپ زدن
hang U مصلوب شدن چسبیدن به
to cling to the old ways U به رسوم قدیمی چسبیدن
inclip U چسبیدن دراغوش گرفتن
rigid adherence to a thing U سفت چسبیدن بچیزی
snap U چسبیدن به قاپ زدن
on one's chest <idiom> U عین کنه چسبیدن
snapping U چسبیدن به قاپ زدن
tasten U سفت شدن چسبیدن
snaps U چسبیدن به قاپ زدن
To be most insistent. To hold tight. U سفت وسخت چسبیدن
hangs U مصلوب شدن چسبیدن به
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
clogged U به گل نشستن گیر کردن چسبیدن
clogs U به گل نشستن گیر کردن چسبیدن
clog U به گل نشستن گیر کردن چسبیدن
agglomerate U توده کردن بهم چسبیدن
aggregate interlocking U بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
to be wedded to an opinion U بعقیدهای چسبیدن یاجداطرفداران بودن
gripe U گیره چسبیدن قبضه کردن
deterrence U به زمین چسبیدن از ترس از عمل بازماندن
to harp on a subject U زیادموضوعی راطول دادن به موضوعی چسبیدن
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
turn turtle U چسبیدن به تخته موج ووارونه شدن در موج
sserry U بهم فشردن بهم چسبیدن
gypsiferous U گچ مانند
reedier U نی مانند
myrtle formed U اس مانند
capitate U مانند سر
plumelike U پر مانند
unprecedentedly U بی مانند
unprecedented U بی مانند
inimitable U بی مانند
plumose U پر مانند
penniform U پر مانند
incomparable U بی مانند
pipelike U نی مانند
unapproachable U بی مانند
argillaceous U گل مانند
capillaceous U مانند نخ
argillaceous U رس مانند
arundinaceous U نی مانند
feathery U پر مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
aquiform U اب مانند
tough U پی مانند
filiform U نخ مانند
frothy U کف مانند
liplike U لب مانند
fluty U نی مانند
lambdoid U مانند
analogous U مانند
fulidal U اب مانند
inapproachable U بی مانند
tougher U پی مانند
impish U جن مانند
anthoid U گل مانند
analog U مانند
similar U مانند
and so on U و مانند ان
mammilliform U مانند
mammilary U مانند
after the example of U مانند
encephaloid U مخ مانند
etcetera U و مانند ان
floriform U گل مانند
toughest U پی مانند
goatish U بز مانند
nearest U مانند
icily U یخ مانند
vide U مانند
foggiest U مانند مه
analogue U مانند
string U نخ مانند
unequaled U بی مانند
foggy U مانند مه
similiar U مانند
as U مانند
blotchy U لک مانند
nearer U مانند
neared U مانند
near- U مانند
analogues U مانند
nearing U مانند
nears U مانند
without an e. U بی مانند
near U مانند
castellated U دژ مانند
tendinous U بی مانند
thready U نخ مانند
threadlike U نخ مانند
unequalled U بی مانند
unparalleled U بی مانند
simulant U مانند
womanlike U زن مانند
foggier U مانند مه
etc U و مانند آن
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
fossate U گودال مانند
tubiform U مانند لوله
ursine U خرس مانند
filoplume U پرنخ مانند
finlike U بال مانند
twigged U ترکه مانند
vacuolar U حفره مانند
ursiform U خرس مانند
fish like U ماهی مانند
twiggy U ترکه مانند
foliar U برگ مانند
leaflike U برگ مانند
foliate U برگ مانند
forficate U قیچی مانند
flamy U شعله مانند
flannelly U فلانل مانند
flagelliform U تازیانه مانند
fish tail U مانند دم ماهی
foliaceous U برگ مانند
foveal U گودال مانند
gelatiniform U دلمه مانند
tracheal U نای مانند
granuliform U دانه مانند
gemmy U گوهر مانند
toadish U مانند غوک
ghostlike U شبح مانند
ghostlike U روح مانند
ghosty U شبح مانند
ghosty U روح مانند
giantlike U غول مانند
gladiate U شمشیر مانند
godlike U خدا مانند
graminaceous U علف مانند
grasslike U علف مانند
gasiform U بخار مانند
gasiform U گاز مانند
tubate U لوله مانند
foveate U گودال مانند
tracheary U نای مانند
fruticose U مانند بوته
fringent U ریشه مانند
rhizomorphous U ریشه مانند
froggy U غوک مانند
frondose U برگ مانند
frutescent U بوته مانند
tonguelike U زبان مانند
fungiform U قارچ مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com