Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ours was better than theirs
U
مال ما بهتر از مال انها بود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
notobranchiate
U
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
outsells
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outselling
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsell
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsold
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
so much the better
U
چه بهتر
better than
U
بهتر از
all the better
U
چه بهتر
the more better the best
U
بهتر
better
U
بهتر
so much the better for me
U
بهتر من
they
U
انها
those
U
انها
yond
U
انها
the best of all
U
از همه بهتر
meliorative
U
بهتر شونده
meliorate
U
بهتر شدن
might as well
<idiom>
U
ترجیحا بهتر
ameliorate
U
بهتر کردن
The more the better .
U
هر چه بیشتر بهتر
above rubies
U
بهتر از یاقوت
ameliorative
U
بهتر شونده
on the mend
<idiom>
U
بهتر شدن
ameliorator
U
بهتر کننده
amelioration
U
بهتر شدن
cote
U
بهتر بودن از
modifying
U
بهتر کردن
modify
U
بهتر کردن
modifies
U
بهتر کردن
ameliorating
U
بهتر کردن
So much the better.
U
دیگه بهتر
ameliorates
U
بهتر کردن
ameliorated
U
بهتر کردن
preferably
U
بطور بهتر
to change to the better
U
بهتر شدن
most of them
U
بیشتر انها
the most that i can do
U
بیشتر انها
who are they?
U
انها کی هستند
many of them
U
بسیاری از انها
one of them
U
یکی از انها
modification
U
بهتر کردن مدل
enhance
U
بهتر یا واضح تر کردن
enhanced
U
بهتر یا واضح تر کردن
more the merrier
<idiom>
U
هرچی بیشتر بهتر
enhancing
U
بهتر یا واضح تر کردن
out act
U
بهتر انجام دادن از
An ounce of prevention is worth a pound of cure.
<proverb>
U
پیشگیری بهتر از درمانه.
enhances
U
بهتر یا واضح تر کردن
outplay
U
بازی بهتر از حریف
I feel it is appropriate ...
U
به نظر من بهتر است که ...
An ounce of prevention is better than a pound of cure.
<proverb>
U
پیشگیری بهتر از درمانه.
An ounce of prevention is worth a pound of cure.
[Benjamin Franklin]
<proverb>
U
پیشگیری بهتر از درمانه.
he works better
U
او بهتر کار میکند
ammunition modification
U
بهتر سازی مهمات
it would be preferble to
U
بهتر خواهد بود
it was no better
U
هیچ بهتر نبود
tea is preferable to water
U
چایی از اب بهتر است
Just as well you didnt come .
U
همان بهتر که نیامدی
the better plan is to
U
بهتر این است که .....
to get back on one's feet
U
بهتر شدن
[از بیماری]
he rolled them by
U
سواره از پهلوی انها رد شد
i saw none of them
U
هیچکدام از انها را ندیدم
neither of them know
U
هیچکدام از انها نمیدانند
many of them
U
عده زیادی از انها
to pass muster
U
در بازدیدارتش و مانند انها
amending
U
بهتر کردن بهبودی یافتن
This photo does not do you justice.
U
خودتان از عکستان بهتر هستید
It is better to know each others mind than to know each others language.
<proverb>
U
همدلى از همزبانى بهتر است .
Better late then never.
<proverb>
U
تاخیر بهتر از هرگز است .
i should p stay at home
U
بهتر است در خانه بمانم
amended
U
بهتر کردن بهبودی یافتن
amend
U
بهتر کردن بهبودی یافتن
it peels better
U
بهتر پوست ان کنده میشود
rounding
U
ایجاد دید بهتر در گرافیک
rounding
U
ایجاد یک حرف با فاهر بهتر
surpass
U
بهتر بودن از تفوق جستن
surpassed
U
بهتر بودن از تفوق جستن
surpasses
U
بهتر بودن از تفوق جستن
i know you better than he
U
من شما را بهتر میشناسم تااو
ameliorate
U
بهتر شدن بهبودی یافتن
ameliorated
U
بهتر شدن بهبودی یافتن
hardening and temper
U
بهتر کردن تشویه ی فولاد
Do you have anything better?
U
آیا چیزی بهتر دارید؟
to get back on one's feet
U
وضعیت خود را بهتر کردن
ameliorates
U
بهتر شدن بهبودی یافتن
ameliorating
U
بهتر شدن بهبودی یافتن
they are of a doubtful paterni
U
اصل انها معلوم نیست
curtesy
U
زوج از انها ارث می برد
they were badly officered
U
افسران انها خوب نبودند
they came to a rupture
U
میانه انها بهم خورد
they are cured by nature
U
طبیعت انها را درمان میکند
brass band
U
ادوات انها از برنج باشد
brass bands
U
ادوات انها از برنج باشد
pepo
U
کدو و خیار ومانند انها
logroll
U
غلتاندن الوار وانداختن انها به اب
extending
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
i alone bear the brunt of it
U
خدمت انها بر من واجب می اید
extends
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extend
U
بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
it is a pity of them
U
دل ادم برای انها میسوزد
podiatry
U
دانش ناخوشیهای پاودرمان انها
hole job
U
شکست دادن حریف با شروع بهتر
you ought to know better
U
شما باید بهتر از این بدانید
hole shot
U
شکست دادن حریف با شروع بهتر
think better of
<idiom>
U
رسیدگی دوباره به چیزی وتصمیمگیری بهتر
I know best where my interests lie.
U
صلاح کارم را خودم بهتر می دانم
Better do it than wish it done.
<proverb>
U
شروع عمل بهتر از آرزوى انجام آن.
She has known better days in her youth .
U
معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
follow up
<idiom>
U
بهتر کردن کار با تلاش بیشتر
crackleware
U
فروفی که سطح انها ترک داریامودارمینماید
their principal food is rice
U
خوراک عمده انها برنج است
pelage
U
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
tzigane
U
وابسته به کولیهای مجار یاموزیک انها
it filled their hearts with t
U
ترس زیاد دردل انها انداخت
corrective maintenance
U
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
grosbeak
U
سهره و سینه سرخ و مانند انها
onomastics
U
علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها
the exercised thier veto
U
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
outshoot
U
تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
soil improvement
U
بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
Do you have a room with a better view?
U
آیا اتاقی با چشم انداز بهتر دارید؟
He is the best physician as physicians go.
U
نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
Better late than never.
<proverb>
U
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
Are you feeling any better?
U
آیا حال شما کمی بهتر است؟
Better late than never!
<proverb>
U
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!
adjustments
U
تغییر جزئی در چیزی تا بهتر کار کند
adjustment
U
تغییر جزئی در چیزی تا بهتر کار کند
neck wear
U
کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
pile group
U
دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
interdenominational
U
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
pastry
U
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
pastries
U
کماج وکلوچه ومانند انها شیرینی پزی
legumen
U
حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
porter house
U
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
benday
U
جداکردن دومنطقه بوسیله ایجادشیار بین انها
age grouping
U
طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
vendor rating
U
رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
they rate as tonic drugs
U
انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
turret guns
U
توپهایی که کالیبر انها بیش از 6 اینچ است
Better to go to bed supperless than to rise in debt.
<proverb>
U
گرسنه خوابیدن بهتر است تا در قرض بیدار شدن.
carbonet hardness
U
درجه سختی آب و عاملی جهت تعیین رنگرزی بهتر
go-getter
<idiom>
U
شخصی کار میکند برایبدست آوردن موقعیتی بهتر
You're improving.
<idiom>
U
دارید بهتر می شوید
[در انجام کارتان]
[اصطلاح روزمره]
cunclude
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
pragmatics
U
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
slow moving
U
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
expired appropriation
U
اقلامی که مدت اعتبار توزیع انها گذشته باشد
liquid consonants
U
حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
dispatching priority
U
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
diachrony
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
long life itemes
U
اقلامی که عمر قانونی انها 5سال یا بیشتر باشد
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
bead roll
U
صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
land shark
U
کسیکه ملوانان رادردریاغارت میکندیابمال انها انگل میشود
check flight
U
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
investors
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
ecology
U
علم عادت وطرز زندگی موجودات ونسبت انها با محیط
sick
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
paintress
U
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
unliquidated damages
U
خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
current liability
U
اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
beadroll
U
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
blasting machine
U
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
wind rose
U
نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
sickest
U
مریضی اعلام خراب بودن وسایل یا بدکار کردن انها
investor
U
کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
sight window
U
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
quick kick
U
کوشش در ضربه زدن با پا درضمن پاس برای کسب موقعیت بهتر
modem
U
دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
people sniffer
U
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
bench mark
U
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
cumulo nimbus
U
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
zoophyte
U
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
lot integrity
U
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
nihilism
U
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
short timer
U
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
mysticism
U
مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
adjust
U
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjusts
U
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjusting
U
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
wet stowage
U
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
weathered rocks
U
خاره هایی که در تحت تاثیرهوا خردشده اند یا رنگ انها رفته است
preferentialism
U
اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
fracto cumulus
U
ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
counsels
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
geomorphology
U
علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
counselling
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
record
U
لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
counsel
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
gust lock
U
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
counselled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counseled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
peers of iveland
U
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
burn in
U
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
peers of scotland
U
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com