English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
road building machine U ماشین جاده سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
pull over <idiom> U متوقف کردن ماشین گوشه جاده
asphalt paving U جاده سازی
road building U جاده سازی
road construction U جاده سازی
road engineer U مهندس جاده سازی
road building slag U شلاکه جاده سازی
highway engineering U تکنیک جاده سازی
highway engineering U مهندسی جاده سازی
depth of indentation U عمق فشردگی در جاده سازی اسفالت
machine building U ماشین سازی
engineering works U کارخانه ماشین سازی
engineering steel U فولاد ماشین سازی
machine building industry U صنعت ماشین سازی
automatic flanging machine U ماشین خم حلبی سازی
polygraph U ماشین کپی سازی دروغ فاش کن
grader U یکی از ماشین الات راه سازی
polygraphs U ماشین کپی سازی دروغ فاش کن
virtual U ماشین شبیه سازی شده و عملیات آن
divided highway [American E] U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic U جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
plater U صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
going U وضع جاده زمین جاده
service road U جاده کناری جاده سرویس
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer U جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
routes U جاده
rut U رد جاده
pads U جاده
path U جاده
road blocks U سد جاده
road block U سد جاده
pad U جاده
ruts U رد جاده
causeways U جاده
paths U جاده
line U جاده
blocking U سد جاده
road bed U کف جاده
lines U جاده
causeway U جاده
track U جاده
tracked U جاده
turnpike U جاده
roadbed U کف جاده
turnpikes U جاده
tracks U جاده
roadless U بی جاده
hard core U پی جاده
way U جاده
pathways U جاده
pathway U جاده
roadways U جاده
roadable U جاده رو
roadability U جاده رو
invious U بی جاده
roadway U جاده
road جاده
roads U جاده
route U جاده
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
commercial vehicle U وسیلهحملکالاومسافردر جاده
diverticulum U جاده فرعی
road ditch U خندق جاده
sea lane U جاده دریایی
main road U جاده اصلی
roadhog U خوک جاده
roadhogs U خوک جاده
open route U جاده باز
To make roads . U جاده کشیدن
main roads U جاده اصلی
hard core U زیرسازی جاده
tracked U خط اهن جاده
sea lanes U جاده دریایی
track U خط اهن جاده
tracks U خط اهن جاده
molecular attracticm U جاده ذرات
berm U لبه جاده
double flow route U جاده دو خطه
drive way U جاده خیابان
double flow route U جاده دوطرفه
wayside U کنار جاده
causeway U جاده سنگفرش
high road U جاده عمده
roadside U کنار جاده
bypath U جاده پرت
sidetracked U جاده فرعی
sidetrack U جاده فرعی
bypath U جاده فرعی
backway U جاده پرت
backway U جاده فرعی
roadwheel U چرخ جاده
lateral route U جاده عرضی
route reconnaissance U شناسایی جاده
screed U شمشه جاده
secondary road U جاده درجه دو
axial road U جاده طولی
single carriageway road U راه با یک جاده
single flow U جاده یک مسیره
galaxy U جاده شیری
road roller U جاده صاف کن
spur U جاده انشعابی
raod bed U بستر جاده
by path U جاده فرعی
spur track U جاده فرعی
by the side of the road U در کنار جاده
road builder U جاده ساز
provincial road U جاده محلی
road capacity U فرفیت جاده
road clearance U تخلیه جاده
by way U جاده پرت
profile of the road U نیمرخ جاده
road junction U تقاطع جاده
post road U جاده پستی
road net U شبکه جاده ها
spurs U جاده انشعابی
spurring U جاده انشعابی
superhighways U جاده وسیع
superhighway U جاده وسیع
byroad U جاده فرعی
streets U خیابانی جاده
trackless U بی جاده بی ریل
pathless U بدون جاده
pack road U جاده مال رو
cross country U خارج از جاده
cross road U تقاطع جاده
cross trail U جاده عرضی
overhead roadway U جاده هوایی
uneven road U جاده ناهموار
access road U جاده دسترسی
wayless U بدون جاده
operational route U جاده رزمی
paths U جاده مال رو
operational route U جاده عملیاتی
street U خیابانی جاده
criterium U مسابقه جاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com