Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inulin
U
ماده نشاستهای که ازریشه زنجبیل شامی وبرخی گیاهان مرکب می گیرند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elf dock
U
زنجبیل شامی
inula
U
زنجبیل شامی
arrowroot
U
نشاستهای که ازریشه اوروت گرفته میشود
inula
U
جنس زنجبیل شامی
elecampane
U
زنجبیل شامی راسن
inulaceous
U
وابسته به جنس زنجبیل شامی
fecula
U
ماده نشاستهای
alizarin
U
ماده نارنجی یا قرمز رنگ که از ریشه روناس می گیرند
compounds
U
ماده مرکب
compound
U
ماده مرکب
compounded
U
ماده مرکب
binary explosive
U
ماده منفجره مرکب
pseudocompound
U
شبه ماده مرکب
lyddite
U
ماده منفجره نیرومندی که قسمت اعظم ان مرکب از اسیدپیکریک میباشد
centner
U
وزنهای درالمان وبرخی کشوران دیگراروپابرابر50کیلوگرم
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
decomposing
U
تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
farinaceous
U
نشاستهای
amyloid
U
نشاستهای
amylaceous
U
نشاستهای
library paste
U
چسب نشاستهای
water pepper
U
زنجبیل سگ
ginger
U
زنجبیل
preserved ginger
U
زنجبیل پرورده
amylose
U
مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
ginger
U
زنجبیل زدن به تحریک کردن
swiss steak
U
شامی
damascene
U
شامی
radically
U
ازریشه
root and branch
U
ازریشه
girgerbread
U
نوعی نان شیرینی که زنجبیل دارد
alpha canis minoris
U
شعرای شامی
asatabacca
U
اسارون شامی
pitch resin
U
لبان شامی
precycon
U
شعرای شامی
daman
U
ونک شامی
rose of sharon
U
بامیه شامی
hazelwort
U
ارسارون شامی
eradicated
U
ازریشه کندن
eradicate
U
ازریشه کندن
uproot
U
ازریشه کندن
uprooting
U
ازریشه کندن
extirpator
U
ازریشه دراورنده
uproots
U
ازریشه کندن
eradicates
U
ازریشه کندن
uprooted
U
ازریشه کندن
ginger beers
U
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
ginger beer
U
نوشابه شیرین گاز داریکه زنجبیل دارد
gingersnap
U
نوعی نان شیرینی ترد زنجبیل دار
to pull up a plant
U
گیاهی را ازریشه دراوردن
elf dock
U
شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
displant
U
ازریشه کندن ازبن دراوردن
soddy
U
پوشیده ازریشه یاکلوخ چمنی
corona borealis
U
کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی
coronae borealis
U
کاسه یتیمان فکه اکلیل شامی
combined influence mine
U
مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
blade twist
U
تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک
mosfet
U
می گیرند
permanent mold
U
قرار می گیرند
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
kettle holder
U
کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
This car can hold 6 persons comefortably.
U
دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
unwarned exposed
U
یکانهایی که در معرض غافلگیری تک اتمی قرار می گیرند
polypidom
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
pin compatible
U
تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
polypary
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
planimeter
U
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
Wise men learn by other mens mistakes;fools by the.
<proverb>
U
مردم عاقل از اشتباهات دیگران درس مى گیرند جاهلان از خطاهاى خود .
suprapermafrost
U
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
lengths
U
تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
length
U
تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
trapezoidal distortion
U
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
interword spacing
U
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
ball printer
U
چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
grubbed
U
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grub
U
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubs
U
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
phytobentos
U
گیاهان ته زی
flora
U
گیاهان
pyramiding
U
سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
half
U
مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
click art
U
صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
alpha pegasi
U
مرکب الفرس متن الفرس مرکب
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
phytoplankton
U
گیاهان شناور
potentilla
U
گیاهان پنجهای
cereal
U
گیاهان گندمی
cereals
U
گیاهان گندمی
rugger
U
گیاهان گل سرخ
phanerogamia
U
گیاهان پیدازا
dicoty
U
گیاهان دو لپه
herbaceous
U
گیاهان علفی
rampant vegetation
U
گیاهان فراوان
herbs
U
گیاهان
[در عطاری]
herbicidal
U
کشنده گیاهان
luxuriant vegetation
U
گیاهان انبوه
halophytes
U
گیاهان شورپسند
dicot
U
گیاهان دو لپه
dicotyledon
U
گیاهان دو لپه
luxuriant vegetation
U
گیاهان فراوان
dicotyledones
U
گیاهان دولپه
rampant vegetation
U
گیاهان انبوه
phytology
U
علم گیاهان
priority
U
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities
U
ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
expansion unit
U
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
dead hedge
U
پرچین گیاهان خشک
saltbush
U
خانواده گیاهان قازایاغی
understory vegetation
U
گیاهان زیر درختی
herbalists
U
فروشنده گیاهان طبی
chromogen
U
دانههای رنگی گیاهان
canopies
U
تاج پوشش گیاهان
canopy
U
تاج پوشش گیاهان
chromogen
U
رنگ پذیری گیاهان
herbalist
U
فروشنده گیاهان طبی
herbist
U
فروشنده گیاهان طبی
herbs
U
شاخ وبرگ گیاهان
antiplant agent
U
عامل ضد رویش گیاهان
nurseryman
U
پرورنده گیاهان زارع
trash
U
خاکروبه زوائد گیاهان
trashed
U
خاکروبه زوائد گیاهان
trashes
U
خاکروبه زوائد گیاهان
trashing
U
خاکروبه زوائد گیاهان
greenery
U
گیاهان سبز گلخانه
mold
U
قارچ انگلی گیاهان
loggerhead
U
گیاهان جنس قنطوریون
lobelia
U
خانواده گیاهان لوبلیا
magnolia
U
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
magnolias
U
ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
gypso halophytes
U
گیاهان شوراگچی شوراگچیان
herborist
U
فروشنده گیاهان طبی
herb
U
شاخ وبرگ گیاهان
halophytes
U
گیاهان شوری پذیر
indigofera
U
گیاهان نیل دارsnake
fleabane
U
گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
phytopathologic
U
وابسته به اسیب شناسی گیاهان
feverweed
U
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
vegetable kingdom
U
جهان گیاهان مولود نباتی
pteridophyta
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
slash and burn
U
بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
pteridophyte
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
ratsbane
U
گیاهان سمی قاتل موش
heterophyte
U
گیاه انگل گیاهان دیگر
biota
U
زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
cutin
U
پوشش خارجی بعضی گیاهان
hock
U
گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
guava
U
گیاهان و بتههای جنس psidium
physic garden
U
باغ گیاهان طبی یا دارویی
photodynamics
U
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
styloipodium
U
ته خامه گیاهان خانواده هویج
grubbing
U
ریشه کنی گیاهان در زمین
aquariums
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
gerbera
U
گیاهان سر بره وکلب جهنم
aquarium
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria
U
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
photodynamic
U
اثر روشنایی در جنبش گیاهان
guavas
U
گیاهان و بتههای جنس psidium
defoliation
U
از بین بردن برگ گیاهان
hemp nettle
U
گیاهان جنس کله گربه
splicing
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
planker
U
گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
thremmatology
U
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
flora
U
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
phytoplankton
U
زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
oligophagous
U
تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
herbal
U
مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
lysimiter
U
دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
herbarium
U
مجموعه گیاهان خشک گیاه دان
styloipodium
U
گرده بالای میوه گیاهان چتری
green roof
U
[سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
lodicule
U
یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
snowbush
U
انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
rush
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
holophytic
U
تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
green thumbed
U
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
green thumb
U
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
rushing
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
Aborigines
U
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com