English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
photoconductive U مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
insulation resistance U مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
brake lining U مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
resistors U مقاومت الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
resistor U مقاومت الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
dielectric resistance U مقدار مقاومت دی الکتریکی
rheostat U جنبه مقاومت الکتریکی
ohm U واحد مقاومت الکتریکی درسیستم متریک
ohms U واحد مقاومت الکتریکی درسیستم متریک
gold contacts U که با طلا پوشیده شده اند تا مقاومت الکتریکی را افزایش دهند
volt U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volts U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
elasticity of factor substitution U وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
series resistance U مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
varistor U مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
resilience U درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
ferrite U مادهای
ferric oxide U مادهای
single base U تک مادهای
volatile U مادهای با فشاربخار زیاد
acetylcholine U مادهای بفرمول 3NO71H7C از جود و سر
abrazitic U مادهای که در موقع ذوب نمیجوشد
insulator U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
allergen U مادهای که باعث حساسیت میشود
insulators U مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
antivitamin U مادهای که ویتامین ها را خنثی میکند
humectant U مادهای که رطوبت را بخودجذب میکند
bill of rights U اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
grid bias resistance U مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
grid suppressor U مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
alkalis U قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
conductor U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
conductors U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
bubble bath U مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
bubble baths U مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
alkali U قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
dopant U مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
excipient U مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
phosphor U مادهای که در اثر اعمال انرژی نور تولید میکند
disk U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
inoculum U مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
disks U صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
material U مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
anticatalyst U مادهای که موجب وقفهء واکنشهای حیاتی موجود میشود
antigens U مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
antigen U مادهای که در بدن ایجادعکس العمل علیه خودش میکند
succubus U جن یا دیو مادهای که بصورت زن درامده وبامردان همخواب میشود
materials U مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
thinned U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
succuba U جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
thinners U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinnest U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thins U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
multicellular U مادهای با جرم حجمی کم باسلولهایی مملو از هوا یاگازهای دیگر
hydrolyte U جسم یا مادهای که تحت تاثیر تجزیه بوسیله اب قرار گیرد
additives U مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
thin U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
amphetamine U مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamines U مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
metal deactivator U مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
antibiotic U مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotics U مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
clearness U روشنایی
night light U روشنایی شب
luminouity U روشنایی
lightness U روشنایی
lightest U روشنایی
illuminations U روشنایی
luminosity U روشنایی
electric lighting U روشنایی
peep U روشنایی کم
peeped U روشنایی کم
lighted U روشنایی
light U روشنایی
peeping U روشنایی کم
peeps U روشنایی کم
lighting U روشنایی
luminance U روشنایی
illumination U روشنایی
rushlight U روشنایی کم
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
escalation U مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
glare U روشنایی زننده
country life U زندگی روشنایی
search light illumination U روشنایی با نورافکن
glares U روشنایی زننده
intensity level U سطح روشنایی
intensity of illumination U شدت روشنایی
optics U علم روشنایی
glared U روشنایی زننده
light adaptation U انطباق با روشنایی
lambert U واحد روشنایی
glimmerings U روشنایی ضعیف
luminous flux U شار روشنایی
luminous flux U شاره روشنایی
luminous efficiency U راندمان روشنایی
image brightness U روشنایی تصویر
direct lighting U روشنایی مستقیم
candlelight U روشنایی شمع
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
luminance decay U کم شدن روشنایی
luminosity U بازده روشنایی
luminance channel U کانال روشنایی
incandescent lamp U لامپ روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
glimmering U روشنایی ضعیف
luminous flux U فلوی روشنایی
ray U روشنایی تشعشع
lighting unit U واحد روشنایی
lighting engineering U مهندسی روشنایی
flashes U روشنایی مختصر
lighting engineering U تکنیک روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
light point U منبع روشنایی
light meter U روشنایی سنج
light conditions U نسبتهای روشنایی
constant luminance U روشنایی ثابت
light control U کنترل روشنایی
light fluctuation U نوسان روشنایی
light gap U فاصله روشنایی
light brightness control U کنترل روشنایی
flashed U روشنایی مختصر
lighting feeder U تهیه روشنایی
lighting transformer U مبدل روشنایی
lighting switch U کلید روشنایی
phosphorescence U روشنایی شب تابی
lighting source U منبع روشنایی
lighting set U دستگاه روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
room lighting U روشنایی اطاق
lighting plant U تاسیسات روشنایی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
lighting line U سیم روشنایی
flash U روشنایی مختصر
continuous illumination U روشنایی مداوم
ligting conditions U نسبتهای روشنایی
glimmered U روشنایی ضعیف
glimmer U روشنایی ضعیف
street lighting U روشنایی خیابان
earth shine U روشنایی خاکستری
phot U واحد روشنایی
earth light U روشنایی خاکستری
illuminance U شدت روشنایی
asterism U روشنایی و نور
artifical light U روشنایی مصنوعی
brightness control U پیچ روشنایی
sustained illumination U روشنایی مداوم
glimmers U روشنایی ضعیف
loom U هاله روشنایی
loomed U هاله روشنایی
photometer U روشنایی سنج
photology U دانش روشنایی
illuminations U شدت روشنایی
illumination U شدت روشنایی
emergency lighting U روشنایی اضطراری
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
sustained illumination U روشنایی پایدار
full beam spread U باندکامل روشنایی
luminous efficiency U ضریب روشنایی
gaslight U روشنایی گاز
looms U هاله روشنایی
looming U هاله روشنایی
illuminating aperture U روزنه روشنایی
illumniation aperture U روزنه روشنایی
illuminating beam U پرتو روشنایی
illumination change U تعویض روشنایی
illumination method U روش روشنایی
illumination method U سبک روشنایی
ceiling light U روشنایی سقفی
illuminator U دستگاه روشنایی
incandescence U روشنایی سیمابی
illuminator U وسیله روشنایی
lux meter U روشنایی سنج
luminous power U قوه روشنایی
illuminating system U سیستم روشنایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com