Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
plumbing
U
لوله کشی خانه ها
lead work
U
لوله کشی خانه ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb
U
خانه خانه کردن
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
cells
U
خانه
pigeon-hole
U
خانه
pigeon hole
U
خانه
pigeon-holes
U
خانه
honeycomb
U
خانه خانه
honeycombs
U
خانه خانه
her house
U
خانه ان زن
quarterage
U
خانه
within doors
U
در خانه
lodge
U
خانه
shack
U
خانه
double-fronted
U
خانه دو در
domiciles
U
خانه
domicile
U
خانه
rooms
U
خانه
room
U
خانه
cell
U
خانه
lodged
U
خانه
lodges
U
خانه
i was under his roof
U
در خانه
houseroom
U
جا در خانه
pied-a-terre
U
خانه
pieds-a-terre
U
خانه
shacks
U
خانه
houseless
U
بی خانه
furnace house
U
خانه
her house
U
خانه اش
house
U
خانه
socket
خانه
houses
U
خانه
dwellings
U
خانه
unsheltered
<adj.>
U
بی خانه
materfamilias
U
زن خانه
cellulated
U
خانه خانه
lar
U
خانه
housed
U
خانه
lares
U
خانه
sockets
U
خانه
checkered
U
خانه خانه
cloisonne
U
خانه خانه
roommates
U
هم خانه
door to door
U
خانه به خانه
roommate
U
هم خانه
housing
U
خانه ها
homes
U
خانه
alveolate
U
خانه خانه
tersellated
U
خانه خانه
cellular
U
خانه خانه
home
U
خانه
door-to-door
U
خانه به خانه
dwelling
U
خانه
tube
U
لوله
tubes
U
لوله
hoses
U
لوله
hosing
U
لوله
pipe fitter
U
لوله کش
pipe layer
U
لوله کش
pipe line
U
خط لوله
blast main
U
لوله دم
blast pipe
U
لوله دم
nozzle
U
سر لوله اب
nozzles
U
سر لوله اب
pipe cutter
U
لوله بر
rolled
U
لوله
pipelines
U
خط لوله
pipeline
U
خط لوله
chimneys
U
لوله
water pipe
U
لوله اب
ductile
U
لوله شو
spouts
U
لوله
spouting
U
لوله
spouted
U
لوله
spout
U
لوله
tubulation
U
لوله
tube cutter
U
لوله بر
roll
U
لوله
chimney
U
لوله
valves
U
لوله
valve
U
لوله
rouleau
U
لوله
stave
U
لوله اب
bores
U
لوله
discharge head
U
سر لوله
bore
U
لوله
downtake
U
لوله
drain pipe
U
لوله
piped
U
لوله
clippings
U
لوله
hose
U
لوله
clipped
U
لوله
clip
U
لوله
hosed
U
لوله
clips
U
لوله
noses
U
سر لوله
pipe
U
لوله
sequacious
U
لوله شو
hosepipe
U
لوله
fire hose
U
لوله اب
nose
U
سر لوله
rolls
U
لوله
hickey
U
لوله خم کن
conduits
U
لوله
cannons
U
لوله
duct
U
لوله اب
plumber
U
لوله کش
cylinders
U
لوله
cannon
U
لوله
cylinder
U
لوله
conduit
U
لوله
plumbers
U
لوله کش
housewife
U
خانم خانه
housewives
U
زن خانه دار
housewives
U
خانم خانه
slaughterhouse
U
قصاب خانه
housewife
U
زن خانه دار
housemen
U
مستخدم خانه
housemen
U
اهل خانه
householders
U
خانه دار
householders
U
مالک خانه
darkroom
U
تاریک خانه
darkrooms
U
تاریک خانه
houseman
U
مرد خانه
houseman
U
اهل خانه
houseman
U
مستخدم خانه
housemen
U
مرد خانه
onstead
U
خانه رعیتی
tanneries
U
دباغ خانه
armouries
U
اسلحه خانه
armoury
U
اسلحه خانه
pantries
U
ابدار خانه
coffee shop
U
قهوه خانه
pantry
U
ابدار خانه
coffee room
U
خوارک خانه
coffee house
U
قهوه خانه
coach house
U
درشکه خانه
coach house
U
کالسکه خانه
eye socket
[خانه چشم]
housemother
U
زن صاحب خانه
coffeehouse
U
قهوه خانه
homework
U
تکلیف خانه
tannery
U
دباغ خانه
next door
U
خانه پهلویی
kibitka
U
خانه تاتار
ladies
U
رئیسه خانه
lady
U
رئیسه خانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com